جریان جنایتکارانهٔ مسموم کردن دختران دانشآموز در روز یکشنبه ۱۴اسفند در خیزی دیگر دهها شهر کشور را درنوردید و هزاران دختر معصوم را روانهٔ بیمارستان کرد.
موج جدید مسموم کردن، از دهها شهر سراسر کشور گزارششده است؛ از جمله: تهران، شیراز، اصفهان، فولادشهر، تبریز، رشت، اهواز، ارومیه، مشهد، نیشابور، آبادان، ایوانغرب، کاشان، کرج، بندرعباس، یزد، گنبدکاووس، رامهرمز، خورموسی، مشهد، نیشابور، همدان، آبیک، بجنورد، اسفراین، تبریز، زنجان، ابهر، خلخال، کاشان، فردیس، قزوین، ایلام، خرمآباد و...
برخی گزارشها که در رسانههای خبری جهان هم انعکاس یافته حاکی است که شمار مدارسی که تنها طی یک روز آماج این حملات شیمیایی جنایتکارانه قرار گرفتهاند، به۱۰۶ رسیده است. شمار دانشآموزانی هم که هدف این حملات قرار گرفتهاند تکاندهنده است. تنها در یک مورد، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز خبر داد که تعداد دانشآموزان تنها در اهواز و طی یک روز، ۷۰۰نفر بوده است (سایت حکومتی انتخاب ۱۳اسفند).
این جریان جنایتکارانه، در چند نقطهٔ تهران و برخی شهرهای دیگر، حرکتهای اعتراضی خشمگینانهٔ مردم و خانوادههای دانشآموزان را در پی داشت و رژیم با اعزام سریع پاسداران و لباس شخصیهای جنایتکار تلاش کرد با شدت و خشونت این اعتراضات را در نطفه خفه کند.
در یک مورد، هنگامی که تصاویر یکی از این حملات وحشیانه بهخانوادهها در مقابل یک مدرسه دخترانه در تهرانسر و ضرب و شتم شدید یک خانم هموطن، در فضای مجازی منتشر شد و خشم و انزجار شدید اجتماعی را برانگیخت، رژیم سراسیمه در جهت رفع و رجوع برآمد و «وزیر کشور و سازمان قضایی نیروهای مسلح برای برخورد با فرد خاطی دستورهایی دادند» (خبرگزاری سپاه پاسداران، ۱۱اسفند) اما این ژست شیادانه چند ساعت هم دوام نیاورد، ابتدا گفته شد که فرد مهاجم «اصلاً جزو نیروی امنیتی نبوده» و وابسته به ضد انقلاب بوده و تصویری از او را هم پای بساط مشروب، بهعنوان سند این ادعا منتشر کردند! متعاقباً در بارهٔ خانم مضروب هم گفته شد: «بررسیهای تکمیلی و هویتی نشان میدهد این زن ۵۴ساله هیچ فرزندی در مدرسه دخترانه ۱۳آبان تهرانسر ندارد و در طول چند ساعت حضورش در مقابل مدرسه، مکرراً اقدام بهتشویق دانشآموزان و عابران بهسر دادن شعارهای ساختارشکنانه کرده است» (همان منبع).
روزنامهٔ سپاه پاسداران (۱۴ اسفند) نیز بعداً این سناریو مفتضح را تکمیل کرد و نوشت: « (سازمان مجاهدین) این عملیات پیچیده تروریستی را تحت عنوان کانونهای شورشی در سالهای اخیر تبلیغ کرده است. معرکهگیری یکی از لیدرهای آشوب در محله تهرانسر بهخوبی مدل عملیاتی گروهکی را تشریح میکند».
بهرغم این دست و پا زدنهای مفتضح، جریان مسمومسازی دانشآموزان و فضای خشم و انزجار اجتماعی ناشی از آن، بحران درونی رژیم را شدت و حدت بخشیده است. آثار این بحران، در جلسهٔ متشنج روز یکشنبهٔ مجلس ارتجاع نمایان بود. یکی از اعضای مجلس بهنام نظری خانقاه هنگامی که از حملهٔ شیمیایی بهمدارس شهر خود خلخال سخن گفت و اظهار داشت: «نمیدانم چرا هیچ اقدامی نمیکنند» مورد تهاجم پاسدار قالیباف و همقطارانش که میکوشیدند او را ساکت کنند، قرار گرفت و کریمی قدوسی یکی از اعضای مجلس بهاو هشدار داد: «بنزین روی این التهاب دشمن نریزیم».
در همین حال، تلویزیون رژیم، جوان متعلق بهسپاه پاسداران و روزنامه فرهیختگان متعلق بهولایتی مشاور خامنهای و امام جمعه خامنهای در تبریز مسمومیتها را از فرط درماندگی با بلاهتی حیرتآور به مجاهدین نسبت دادند. وی طی اظهاراتی گفت: «شواهد و قرائن نشان میدهد دشمنان شکستخورده درصدد هستند در روزهای پایانی سال، شعله فتنه فرو خفته را همچنان روشن نگه دارند و خط تحریک و التهاب را تا چهارشنبهسوری ادامه دهند... جریان معارض درصدد است در کنار اغتشاشات ارزی و تشدید التهابات معیشتی با کارگردانی پشت صحنه مجاهدین التهاب آفرینی رسانهیی را بهبهانه مسمومیت گروهی از دختران دانشآموز دو چندان کند» (تلویزیون رژیم ـ۱۳ اسفند).
اما این تلاشهای رسوا نه تنها مردم ایران را که بیش از ۴دهه است با این جنایتها و دجالبازیهای آخوندهای شیطانصفت آشنا هستند، نمیفریبد، بلکه در دنیا نیز کسی را تحت تأثیر قرار نمیدهد. بهویژه که کشف واقعیت در اینگونه موارد بسیار سهل و در دسترس است. در همین رابطه سخنگوی مجاهدین از رژیم و سردمداران آن خواست «اگر راست میگویند بهیک دادگاه بینالمللی بیایند، یا لااقل یک هیأت حقیقتیاب بینالمللی در مورد مسمومیتها با حضور نمایندگان مجاهدین را بپذیرند. در غیراین صورت کماکان در انتظار آتش کانونهای شورشی باشند».