راز قدرت کانونهای شورشی از سال ۹۶تاکنون
در ایام قیام شکوهمند سراسری مردم ایران در 7دی سال ۹۶فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران ضمن انتشار اولین بیانیه یادآور شد که:
«دستور محوری روز برای جوانان و رزمندگان آزادی و همه نیروهای انقلابی تشکیل تیم ها، دستهها و یگانهای ارتش آزادیبخش ملی در راستای هزار اشرف و کانونهای شورشی برای گسترش قیام است. حق گرفتنی است».
و در بیانیه دوم فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران یادآوری شد:
«حق مسلم رزمندگان آزادی و کلیه واحدهای ارتش آزادیبخش ملیست که برای دفاع از خلق و میهن و برای جلوگیری از خونریزی توسط سپاه و بسیج و اطلاعات آخوندی مجهز و آماده شوند. تمامی سلاحها و امکانات متعلق به مردم ایران و فرزندان دلیر این خلق بهپاخواسته است»
و بالاخره در سومین بیانیه که در تاریخ 11دی 1396 منتشر شد تکلیف کانونهای شورشی در رودررویی با نیروهای سرکوبگر و دشمنان خلق و کسانی که بخواهند قیام و خیزش بهحق مردم ایران را سرکوب کنند در یک جمله خلاصه میشود «شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده، آتش جواب آتش»
یاران و همراهان رادیو مجاهد
تردیدی نیست که ارتش آزادیبخش - مانند تمام تاریخچهاش - در قبال قتلعام 10شهریور 1392 که خامنهای میخواست در آن بهطور فیزیکی بر اشرف که همان بیان سمبلیک ارتش آزادیبخش و نبرد مسلحانه آزادیبخش آن است نقطه پایان بگذارد نه تنها به یمن برخورداری از ارادهای سترگ و به برکت خون شهدای قتلعام 10شهریور و درایت و پاکبازی فرماندهی آن این تاریخ را به تاریخ تولد هزار اشرف تبدیل کرد. این همان پایهگذاری استراتژیک کانونهای شورشی بود که در مرحله اخیر در میهن اسیرمان ریشه دوانده و گسترش پیدا کرده است و اکنون زنان و مردان انقلابی و بپا خواسته خلقمان را در کانونهای شورشی در سراسر میهن سازماندهی کرده و گسترش داده است.
مهدی ابریشمچی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران:
این همان پدیده مبارکی است که قبل از هر کس تمامی رژیم آخوندی از اصلاحطلب تا اصولگرا را آنچنان دچار رعشه مرگ کرده که ناگهان محمد خاتمی شیاد علیه این کانونها صحبت میکند که جانور وحشی نظام یعنی احمد خاتمی در جمعهبازارها عربدههای خامنهای را بازتاب میدهد.
اجازه بدهید به سنت همیشگی نسل مجاهد خلق که نسلی حق شناس و سپاسگزار است خاطره تابناک چه گوارا این چهره اسطورهای و فراموش ناپذیر انقلابی را که برای اولین بار مبتکر تئوری «کانونهای شورشی» است، گرامی بداریم. او که در زمان خود کوشید با اتکاء به کانونهای شورشی انقلاب را در آمریکای لاتین تداوم بخشد. گفته میشود که او معتقد بود:
«یک نیروی نامنظم با همه کوچکی اش میتواند در یک نبرد نابرابر بر ارتشی منظم پیروز شود»
وی همچنین میگفت: «ما نباید به انتظار پیش آمدن موقعیت انقلابی بنشینیم چنین موقعیتی را خود میتوانیم بهوسیله یک کانون انقلابی پدید آوریم.»
چه گوارا همچنین اعتقاد داشت این کانونها میتوانند به نقطه امید مردم در برابر حاکمیت ضدمردمی تبدیل شوند و با به حرکت در آوردن جامعه زمینه انقلاب و دگرگونی را بهوجود آوردند.
هر چند چه گوارا مجال آن را نیافت که ثمرهٔ پیروزمند تئوری خود را به چشم ببیند، اما با شهادت در راه ایمان خود به رهایی همه خلقهای ستمزده در آرزوها و رؤیاهای مردمان تحت ستم برای همیشه جاودانه شد.
اسم «کانونهای شورشی» اگر چه یادآور تئوری است که به اون اشاره شد اما باید گفت انقلاب ایران در مداری متکاملتر از تمامی انقلابهای دوران معاصر راه منحصر بهفرد خود را پیموده است. کانونهای شورشی که اکنون در بالاترین فراز مقاومت ایران تشکیل شدهاند، از یکسو متکی بهیک پشتوانه و فرماندهی نیرومند و از سوی دیگر برخوردار از یک ارتباطات دارای تضمین بالا با
کانونهای شورشی بر ریشههای عمیق ۴دهه رزم مستمر رزمآوران مجاهد خلق استوار است که همه اشکال مختلف نبرد، از جنگ چریکی شهری، تا مقاومت در جنگل، تا جنگ در مناطق روستایی در دستههای پارتیزانی و تا جنگ جبههیی در هیأت ارتش آزادیبخش را پشت سر گذاشته و از هر یک از آنها کتابها تجربه پرارزش انقلابی اندوخته است.
با قیام قهرمانانه و سراسری مردممان از دیماه 96 تاکنون تاریخچه کانونهای شورشی وارد مرحله نوینی شد و توانمندی بسیار شگفتانگیزی را به نمایش گذاشت. جمعبندی این قیامها البته نتیجهگیریهای استراتژیک و تاکتیکی بسیار ارزشمندی دارد که بر تجارب پیشین افزوده میشود.
عباس داوری یکی دیگر از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران:
اکنون کانونهای شورشی در آستانه کارزار آتشین چهارشنبهسوری قرار دارند. کارزاری که هیچگونه غافلگیری در و طبعاً رژیم با تمام قوا و امکاناتش برای ممانعت از فعالیتهای کانونهای شورشی در «جشن آتش» وارد صحنه خواهد شد. و درستتر این است که بگویم از هماکنون ورود به صحنه را آغاز کرده است.
سرکردگان رژیم برای مهار کردن این دو آتش بسیار تلاش میکنند چون اثر شعلههای آن را کاملاً لمس میکند