تشریح عوامل مؤثر بر مختصات جامعه ایران
هموطنان عزیز شنوندگان گرامی در ادامه سلسله برنامههای آموزشی خطاب به نسل جوان و کانونهای شورشی - مطلبی با عنوان: - تشریح عوامل مؤثر بر مختصات جامعهٔ ایران را به آگاهی شما میرسانیم .
در برنامه گذشته گفتیم که: اکنون که شرایط کنونی و الزامات ضروری نیروی سرنگون کننده مشخص شده، باید بر این نکته مهم انگشت بگذاریم که نظام آخوندی از هر کس دیگری بهتر میداند که ویژهگیهای چنین آلترناتیوی که تضمینکننده سرنگونی آخوندیسم باشد، در شورای ملی مقاومت با محوریت مجاهدین خلق ایران است و بس. اما سؤال این است که از منظر ولیفقیه، اصلیترین تهدید نظام از چیست و کجاست؟پاسخ اینست که: چه کسی شک دارد که در جهان سیاست ــ بهخصوص در میان دولتها و حاکمیتها ــ همگان اولین اصلی را که تا انتها دنبال میکنند تا از آن مطمئن شوند، شناخت ریزبافت و جزئیات تهدیدها و اصلیترین نیروی دارای تعادلقوای سیاسی و اجتماعی میباشد؟ بنابراین هر ایرانی باید یقین کند که رژیم آخوندی با کارچرخانی وزارت اطلاعاتش، از قبل و بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰تا همین خرداد ۱۳۹۸اصلیترین تهدید و نیروی دارای تعادلقوای سیاسی و اجتماعیِ مقابل خود را همانا سازمان مجاهدین خلق ایران دانسته است و میداند. اعترافات سران و مهرههای رژیم طی سالیان بر این واقعیت صحه میگذارد.
همراهان رادیو مجاهد
اگر مختصات شرایط کنونی جامعهٔ ایران ــ که در برنامههای گذشته حول آن صحبت کردیم را ــ با واقعیت ناگزیر آلترناتیو بودن شورا ی ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران -از جانب آخوندها، تلفیق شود، حاصل آن این است که خامنهای و تمامیت نظام آخوندی بیش از همه یقین دارند اگر چتر و شرط تعیینکنندهٔ شورا و مجاهدین را از قیامها و جامعه جوشان ایران کنار بزنند یا حداقل خنثی کنند، ماندگاری نظام را حتی با تکرار قیامها، امیدوارکننده میدانند.
علت این وضعیت چیست – دلیل اینست که از جانب دیکتاتورها صدها جنبش و تحرک اجتماعی و صنفی میتوانند جریان داشته باشند و میتوان میدان هم به آنها داد؛ اما وای اگر این جنبشها و تحرکات، قدرت سازمانیافتگی و تشکیلات و رهبری داشته باشند! و هزار بار خطرناکتر اینکه چنین جریانی و پتانسیلی زنده، پویا و حاضر با قدمت ۵۴ساله در هیأت سازمان مجاهدین خلق ایران و سابقهٔ ۳۸ساله در کسوت شورای ملی مقاومت ایران وجود داشته باشند.
هم میهنان عزیز
بهطور خلاصه یعنی: اینکه: نیرویی که از قضا قدرت و ماندگاریشان را در نبردی سخت و پیچیده در پهنههای سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و داخلی و بینالمللی با رژیم آخوندها کسب کرده و در وفاداری به آرمان آزادی به موقعیت کنونی رسیده است. نیرویی که مثل بسیاری نیروهای دیگر در مقابل دجالیت و اصلاحاتنمایی و سرکوب افسارگسیختهٔ خمینی و خامنهای از پای درنیامده است.
نیرویی که تمام راههای مسالمتآمیز، روشنگرانه، حقوقی، مدنی، صنفی و مدارا را با خمینی طی کرد و از پس تمام آزمونها به این یقین رسید که «افعی خمینی و خامنهای کبوتر اصلاحات و آزادی نمیزاید و نخواهد زایید» و از آن پس انرژی نسلشان و خلقشان و هزینهٔ مردمشان را صرف توهمات آخوندپسند نکرد.
نیرویی که رهبری زنان را بهمثابه اصلیترین پتانسیل تاریخی و انسانی در مقابله با نظام سراپا زنستیز آخوندی، تضمین ماندگاریِ تشکیلاتی و سیاسی و قدرت برتر جنبشی ۴۰ساله میداند.
نیرویی که طی ۴۰سال هماورد منطقهیی و بینالمللی نظام آخوندها در تمام عرصههای سیاسی و اجتماعی و حقوقی بودهاند و در تمامی هماوردیها، هر جا که قانون و عدالت مبنای تفحص و تحقیق و قضا بوده است، این نیرو بر خمینی و خامنهای و دنبالههای خارجیشان پیروز شده است.
نیرویی که اصل اول وفا به پیمان با مردمشان را فدای همهچیزشان برای همآوردن زخم تاریخی خیانت رهبران به مردم ایران انتخاب کرده و جان و مال و زندگیشان را فدای آزادی میهن و مردمشان نموده است.
نیرویی که کانون دافعه و جاذبهشان را نزدیکی و دوری نسبت به خمینی و خامنهای میداند و با هر آنکس و نیرویی که معتقد به نظام جمهوری با مرزبندی با شاه و شیخ باشد دست همکاری میدهد.
نیرویی که بنا بر اصالت راهشان مبنی بر استقلال سیاسی و مالی و وفاداری به مرزبندی قاطع با ارتجاع حاکم بر ایران، از بیشترین نفوذ، مقبولیت و احترام در بین ایرانیان و مجامع بینالمللی برخوردار است.
نیرویی که تمام حرف و برنامه و خواسته و منشور و آرزویشان برای ایران آینده را از سالها پیش مکتوب و مدون و منظم کرده و بارها با مردم ایران ـ و بهخصوص نسل جوان ایران ـ در میان گذاشته است. (یادآوری: مجاهدین و شورا همان مرامی را پیشه کردند که خمینی هرگز جرأت نزدیک شدن به آن را بهدلیل ماهیت ارتجاعی و ضدبشریاش نداشت. خمینی هرگز قبل از قیام بهمن ۵۷به مردم ایران نگفت که چه میخواهد و برنامهاش چیست و با جامعهٔ ایران میخواهد چهکار کند. دجالگرانه تمام برنامه و قوانین و اصول گردش کار یک جامعه را در «دولت اسلامی» خلاصه کرد که بعدها معلوم شد که منظورش از دولت اسلامی، خودش و سلطهٔ مطلق ولایت فقیهیاش بوده است!)
در این قسمت گوشهای از پروسه و تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران درباره مطالبی که برای شما بازگو کردیم یعنی مقطعی اصلاحات و سوابق آن در دیکتاتوری ولایت فقیه را -از پیام مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران با عنوان استراتژی قیام و سرنگونی میشنویم....