دو روز قبل از قیام جوانان دلیر بلوچ در سالگرد جمعهٔ خونین زاهدان، روزنامه سپاه پاسداران وحشت روزافزون نظام از شکستن «هنجارها» و خطر قیام گرسنگان را بهنمایش گذاشت. آنچه که همگان طی روزهای جمعه و شنبه ۷و۸مهر با طنین شعارهای مرگ بر خامنهای، با اعتصاب شهرهای بلوچستان و بیش از صد رشته عملیات اختناقشکن کانونهای شورشی شاهدش بودند، علت اینگونه ابراز وحشتها را روشن میکند.
روزنامه سپاه پاسداران اما، در شمارهٔ روز ۵مهر خود، درباره دلایل وحشت رژیم زیر عنوان «ارزشها از بین نرفته هنجارها از جا دررفته»! چنین نوشته بود:
«ما شاهد دورههای انباشتگی خشم هستیم. این خشم دلایل مختلف دارد؛ دلایلی مثل معیشت، مطالبات سیاسی، اقتصادی و دیگر عواملی که میتوان در این زمینه ذکر کرد. در واقع هیجانات مستمر و منفی تبدیل بهخشم میشود. در حال حاضر دورههای میل بهآزاد شدگی این خشم بهنسبت قبل کم شده است. ما قبلاً هر ۱۰ سال یک بار شاهد آزاد شدن این خشم بودیم، اما در حال حاضر این فاصله زمانی کاهش پیدا کرده است».
موضوع «ازجادرفتگی هنجارها» و «انباشتگی خشم» مردم، نه ادعای یک رسانهٔ باند مغلوب یا فلان مهرهٔ ریزشی و سیلیخوردهٔ نظام، بلکه اعتراف روزنامه سپاه اصلیترین ارگان سرکوب خامنهای است.
ارگان سپاه پاسداران، بهوضوح اذعان میکند که خشم انباشته، باروت و انرژیهای فشردهیی است که در یک نقطه منفجر و «آزاد» میشود و موتور محرک این انفجار و قیام، اینبار نه فقط فشارها و محدودیتهای اجتماعی و موضوعات فرهنگی، بلکه تنگناهای اقتصادی و مشکلات معیشتی است.
تأکید روزنامه سپاه بر «ازجادرفتگی هنجارها» و «انباشتگی خشم» مردم و بر اینکه «در حال حاضر دورههای میل بهآزاد شدگی این خشم بهنسبت قبل کم شده»، بیان دو واقعیت یا دو پیآمد اصلی قیام ۱۴۰۱ است؛ یکی اینکه تعادل رژیم چنان «از جا در رفته» که قابل ترمیم نیست و دیگری اینکه فاصله بین قیامها یا فوران خشم فرو خورده مردم کمتر شده است.
یک روز پس از این ابراز وحشت شایان تأمل در روزنامه سپاه پاسداران، یک رسانهٔ حکومتی دیگر نیز همین نگرانی امنیتی و ترس رژیم از قیام گرسنگان و شعلهور شدن خشم مردم از مشکلات معیشتی را از قول کارشناسان حکومتی منعکس کرده و مینویسد: «مردمی که شکمشان گرسنه است، تا بهحقشان نرسند، دست بردار نیستند زیرا مشکلات معیشتی همه چیز را از ریشه در هم کوبیده و در هم مینوردد» (سایت حکومتی رویداد۲۴ ـ ۶مهر ۱۴۰۲).
پیشتر هم (۲۵تیر) روزنامه حکومتی جمهوری با اشاره بهگسترش فاصلهٔ طبقاتی و افزایش «مشکلات شدید اقتصادی در تنگنای معیشتی» نوشته بود: «فکر نکنید صبر مردم بیپایان است. از روزی بترسید که لشکر گرسنگان علیه شما قیام کنند».
البته آژیر حرکت «لشکر گرسنگان» را بارها و پیش از آن، کارشناسان و رسانههای حکومتی کشیده بودند. که «اگر این لشکر گرسنگان بهمیدان و خیابان بیایند هیچکس نمیتواند اینها را جمع کند».
به همین علت، انباشتگی خشم مردم و کابوس حرکت ارتش گرسنگان، موضوع نگرانی و هراس سران و دلسوزان نظام شده است. یک کارشناس اقتصادی از باند مغلوب در این باره میگوید: «ما در بیسابقهترین دوره تورمی تاریخ ایران بهسر میبریم. هیچ دورهای در تاریخ ایران بهاندازه امروز تورم بالای پیوسته و پایدار نداشتهایم. امروز شاهد تورم کمرشکن، ابر چالش صندوقهای بازنشستگی، ابر چالش فرو نشست زمین، ابر چالش آب، ابر چالش فرسودگی زیرساختها و... هستیم که من اینها را مانند سیلی سهمگین میبینم که الآن از ما فاصله دارد اما بهسرعت فرامیرسد» (وحید شقاقی ـ انصاف نیوز۲۰مرداد۱۴۰۲).
در فصل ششم بیانیهٔ چهل و دومین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت، زیر تیتر «فروپاشی اقتصادی، فلاکت عمومی، جامعهٔ انفجاری» آمده است:
«ابر بحرانهایی همچون بیکاری، فاجعه آب، رشد بیحد و مرز نقدینگی و اختلاف بیسابقه طبقاتی، دستاورد حکومتی است که از نظر فساد سیستماتیک بدترین کارنامه را دارد و طی بیش از چهار دهه سرمایههای ملی و ثروتهای عمومی مردم را بهغارت برده و بخش بزرگی از آن را برای امنیت نظام و توسعه بنیادگرایی هزینه کرده است».
در چنین شرایطی است که خلیفهٔ ارتجاع راهی جز این نمییابد که با سیلی انقباض و خالصسازی، صورت نظامش را سرخ نگهدارد و رئیسی جلاد در باتلاق شکست دولتش به مضحکترین صورت «ابوعطای» پیشرفت و پیروزی میخواند!