هر روز که رژیم آخوندی بیشتر در باتلاق بحرانها فرو میرود، جنگ گرگهای درون نظام بالاتر میگیرد و باندهای متخاصم که از یکدیگر ریش گرویی دارند، گوشههایی از دزدیها، فساد و غارت باند مقابل را روی دایره میریزند. اینجاست که ابعاد نجومی «فساد» بهعنوان «اژدهای هفت سر» (خامنهای-۱۹دی۹۶) در نظام ولایت بارزتر شده و هر چند تلاش میکنند خامنهای را بهعنوان سر بزرگ این اژدهای غارت و فساد در ببرند، و ثروت اندوخته شدهٔ او و ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون زیر نظر او که تا پاییز ۱۳۹۲ «بیش از ۹۵میلیارد دلار» و «حدود ۴۰درصد بیشتر از کل صادرات نفت ایران طی سال۱۳۹۱» بود و «حتی از ثروت شاه سابق ایران هم بالاتر است» (رویترز-۲۰ آبان۱۳۹۲)، را بهعنوان سرمافیای ولایت بپوشانند موفق نمیشوند.
فساد و تبهکاری، بن و پایه و اساس سیستم حاکم
وقتی رأس هرم قدرت نظام تا این حد دزد و فاسد است، روشن است که از این دستگاه پلید هم جز غارت و چپاول تراوش نمیکند. تا جایی که در جریان جنگ میان باندهای مافیایی درون نظام، یکی میگوید: «فلان مسئول ملت را دعوت به لنگ بستن و نان خشک خوردن کرد، اما فرزندانش شروع به برج سازی کردند. آلونک آن پیرزن را در حاشیهٔ چابهار خراب کردیم اما کاری به کاخ غیرقانونی دختر وزیر نداریم» (سعیدی-عضو مجلس ارتجاع-۲۴دی)؛ یکی هم به حاصل این غارتها که شکاف عمیق طبقاتی است اذعان میکند که «در نظام جمهوری اسلامی، با فاصلهٔ طبقاتی، حقوقهای نجومی، اختلاسهای بیرویه، تورم و گرانی افسارگسیخته و لحظهای، فقر و بیکاری مردم و قاچاق کالا و ارز روبهرو هستیم» (لطفی، عضو مجلس ارتجاع-۲۴دی)؛ آن یکی هم اعتراف میکند که تمام پایه و مبنای قوانین این نظام برای غارت و فساد بنا شده و «در نظام همواره قوانین به شکلی نوشته میشود که اقلیت رانت خوار و مرفه بالاتر برود و اکثریت عادی و غیربرخوردار بیشتر و محکمتر بر زمین بخورد. کک (مسئولان) هم از این وضعیت نمیگزد» (روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد-۲۵دی).
ابعاد فساد و غارت تا آنجاست که یک دزد که بر کرسی مجلس ارتجاع تکیه زده، برای زهر چشم گرفتن از دزد دیگری که گویا سهمی از شرکت پرسود فولاد مبارکه به وی نداده، گوشهیی از غارتهایش در این نهاد را برملا میکند که «مدیرعامل فولاد مبارکه ماهانه حقوق ۸۰میلیونی دریافت میکند» و حتی حقوق پرستوی فاسد حکومتی که «یک خانم مجرد (است) و هر جا مدیرعامل فولاد مبارکه میرود با اوست، ماهانه ۳۵میلیون است و در سعادت آباد هم یک منزل بزرگ به او دادهاند»؛ و بعد هم تأکید میکند خیال نکنید در نظام کسی با این دزدیها کاری دارد و «من فایل صوتی مسئولان را دارم که میگویند مدیرعامل فولاد مبارکه باید تا انتخابات حفظ شود، بهخاطر پولهایی که باید در انتخابات مصرف شود!» (موسوی لاریگانی-عضو مجلس ارتجاع-۲۴دی).
آری، اینگونه اژدهای هفتسر فساد خامنهای و رژیمش بر روی میهن ما افتاده، تا جاییکه به اعتراف روزنامه حکومتی رسالت ۲۵دی ثروت «ایران با این همه منابع میتواند حداقل ۳۰۰میلیون نفر را نان حلال بدهد، اما چرا نتوانستهایم یک زندگی شرافتمندانه اقتصادی برای مردم مهیا کنیم؟ پاسخ دو کلمه است: «تعارض منافع... . . مقوله تعارض منافع از مهمترین ریشههای فساد در امر حکمرانی است که در تاروپود نظام ریشه دارد» و هر جا را هم مینگری، این فساد «سر از وجود یک «مافیا» درمیآورد».
وقتی کاسهٔ صبر لبریز میشود
اما بسیاری کارشناسان نسبت به وضعیت کنونی هشدار میدهند؛ چرا که به اعتراف همین کارشناسان نتیجهٔ این همه غارت بیسابقه، گریبان نظام را میگیرد و نمیتوان از کنار پیامدهای خطرناک آن گذشت و دور نیست که این وضعیت خود را در «لبریز شدن صبر و تحمل جامعه» نشان دهد (روزنامهٔ حکومتی مردمسالاری-۲۵دی) و شاهد جاری شدن سیل مذاب خشم خلقی ستمدیده و غارت شده باشیم که بیمحابا پیش برود و کاخ اژدهای هفتسر فساد خامنهای و تمامی مافیای نظام ولایت فقیه را بسوزاند و خاکستر کند.