اعتراف به خیزش محتوم، آنروی سکهٔ سرنگونی
صفحات اول روزنامههای حکومتی یازدهم مرداد، بهرغم اینکه تلاش کردهاند با دود و دمهای خامنهای چهرهٔ نظام را سرخ نشان دهند، اما در کنار اعتراف به بنبستها و بیراهحلیها در عرصههای داخلی و بینالمللی، اغلب تبدیل به غمنامههایی شدهاند که چیزی جز ابراز وحشت از خیزش و برچیده شدن بساط نظام ندارند.
ستاره صبح بهنقل از یک کارشناس حکومتی که خود را عضو اتاق فکر نیروی انتظامی و قضاییه آخوندی معرفی کرده هشدار داده است: «باید منتظر انواع آسیبهای اجتماعی و خیزش اجتماعی باشیم...
منظور از خیزش همان اتفاقی است که در دیماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ رخ داد؛ اگر حاکمیت نمیتواند در قبال ناامیدی مردم نسبت به مشکلات اقتصادی کاری بکند، باید منتظر عواقب و اتفاقات بد بعدی باشد... این بار حرکتها از جنوب شهر و از شهرهای محروم خواهد بود. جامعه ناراحت است و هر لحظه امکان خیزش جامعه وجود دارد؛ . . امروز ایران ۱۳ تا ۱۴میلیون حاشیهنشین دارد. حاشیهنشین یعنی کسی که دست از جان شسته است. سرشاخ شدن با مردم که حکومتداری و دولت داری نیست.
باید گفت خطر پیشبینی میشود. اگر این کبریت کشیده شود، خاموش کردن آتش آن بسیار مشکل خواهد بود».
اعتماد هم بهنقل از یک جامعهشناس حکومتی هشدار داده است: «وقتی بحران سراسر ساختارهای موجود را فرا گرفته، وقتی فساد تا قله دماوند پیشروی کرده، وقتی فقر و نابرابری رنج و فلاکت را دوچندان کرده و کاهش ارزش پول ملی فقرا را فقیرتر و پولدارها را پولدارتر کرده، وقتی بوی مشمئزکننده تبعیض و رانت سراسر یک جامعه را دچار نفرت کرده، پیشبینی آینده چندان دشوار نیست».
روزنامه ابتکار هم بهنقل از یکی از اعضای هیأترئیسه قبلی مجلس آخوندی هشدار داده: «راهبردهای کنونی به بنبست رسیدهاند و باید تجدیدنظری جدی در راهبردها داشته باشیم. نابرابری ثروت و فاصله وحشتناک طبقاتی در ایران، به نقطهای بیمناک رسیده است. قطعاً این نشان میدهد که هم امکانات بهصورت نابرابر توزیع شده و هم کشور بهطور ناکارآمد اداره میشود و هم متمکنان جامعه تکالیف مالی خویش را انجام ندادهاند و هم تیر تحریمِ ظالمانه بر سفره مردم نشسته است وهم دهها نقصان دیگر را حکایت میکند. علت مشکلات هر چه باشد، وضع فعلی قابل ادامه نیست. ما مدتها است از نقطه هشدار عبور کردهایم. اگر جنبش گرسنگان بهطور کامل راه بیفتد، هیچ چیز دیگر باقی نخواهد ماند».
بنبست همهجانبه بهدلیل ماهیت نظام
اظهارات روز قبل ولیفقیه ارتجاع در روزنامههای امروز اسباب تشدید جنگ باندها شده است. روزنامههای کیهان، رسالت، جوان، وطن امروز و سیاست روز و سایر اقمار رسانهیی باند خامنهای اظهارات او در مورد مذاکره و رابطه با اروپا را چماق بر سر باند رقیب کردهاند. در روزنامههای باند رقیب هم بنبستهای داخلی و خارجی نظام زائیده ماهیت متجاوز و بنیادگرای نظام توصیف شده است.
اعتماد در مورد اصرار نظام برای برقرار نمایشهای دجالگرانه محرم نوشته است: «از روزی که دین تبدیل به مناسک جمعی شد، اخلاق و عدالت بهعنوان دو رکن اصلی آن به حاشیه رفت، این دینی است که سنخیت چندانی با عقلانیت ندارد و در نتیجه برقرار کردنگفتگو نیز با آن ممکن نیست. البته در پس ماجرا یک عقلانیتی هست که منافع عدهیی را تأمین میکند».
شرق هم در مورد چشمانداز دور زدن تحریمها از طریق قرارداد با چین نوشته است: «دولتمردان چین، زیرکانه این پیام را صادر میکنند که ایران تا وقتی که با تنشزایی وداع نگفته و در روابط منطقهیی و فرامنطقهیی خود به ثبات نرسیده باشد، نمیتواند از چینیها انتظار روابط راهبردی داشته باشد... . بدیهی است که وقتی پای ایجاد روابط راهبردی با غول اقتصادی جهان به میان آید، چین به ما کارت سبز نمیدهد که حین داشتن روابط راهبردی با آن کشور، خواهان حذف اسراییل باشیم و با ریاض هم تنشزدایی نکنیم و جنگ وکالتی با آن داشته باشیم؛ بنابراین یا باید کوتاه بیاییم و از هنجارهای متعارف ناظر بر سیاست عملی پیروی کنیم یا حداکثر به همین سطح کنونی روابط با چین بسنده کنیم».