خامنهای اعدام کرد؛ جامعهٔ انقلابی با تودهنی به او پاسخ داد!
خلیفهٔ ارتجاع برای اینکه گسلهایی که نسبت به حرکت در تقدیر آنها بارها هشدار داده، حرکت نکند و بهزلزلهیی زیرورو کننده منجر نشود ۳زندانی قیام را در اصفهان بهجرم رابطه با مجاهدین و هلاکت سرهنگ پاسدار یگان ویژه و ۲بسیجی جنایتکار اعدام کرد.
خامنهای میداند که از هیچ راهی توان مهار انفجار در تقدیر را ندارد. بهویژه آنکه شکست بزرگترین پروژهٔ خودش برای سد بستن در برابر سیل در راه قیام را هم دیده است؛ یعنی پروژهٔ آوردن جلاد ۶۷ جهت ارعاب جامعه بهقیمت جراحی درونی نظام و حذف بخش عمدهیی از نظامش، تا مانع فوران قیامها شود. اما جامعه در سال ۱۴۰۱ بیش از ۶ماه تمامی رژیمش را لرزاند و سقوط و سرنگونی را بیشازپیش در چشمانداز قرار داد.
اکنون هم از درون نظام هشدار میدهند: «آدمهایی که در اعتراضات پارسال در کف خیابان بودند، دود نشدهاند که به هوا رفته باشند. آنها در پی اتصالات و انشعابات دیگری هستند که قدرتشان را بیشینه خواهد کرد. سکوت و آرامش بهوجود آمده، بیشتر شبیه آب زیر کاه یک انبار بزرگ میماند!»(روزنامهٔ شرق ۳۰اردیبهشت).
در چنین بنبستی خلیفهٔ ارتجاع حساب کرد اگر با افزایش چشمگیر اعدامها، شوکی سنگین به جامعه وارد کند، ضربه ناشی از شوک، جامعه را ساکت میکند؛ اما مردم و جامعهٔ ایران که در شرایط انقلابی بهسر میبرند، با انتشار خبر اعدام ۳زندانی قیام، نهتنها شوکه نشدند و سکوت نکردند، بلکه در واکنشی بلادرنگ و سنگین، سیلی محکمی بر بناگوش خامنهای و نیروهای سرکوبگرش زدند.
در اکباتان و چندین منطقهٔ دیگر تهران، در روز روشن پس از انتشار خبر اعدامها، هزاران نفر در بالای پشتبامها با خشم و کینه شعارهای «مرگ بر خامنهای ضحاک» و «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» سردادند.
با تاریکی هوا نیز دهها نقطهٔ تهران و چندین شهر صحنهٔ خیزش مردم و جوانان شد. خیزشهایی پرشور با شعارهایی که شخص خامنهای را هدف گرفته بود و البته جابهجا جوانان با شهیدان قیام برای استمرار راهشان تا سرنگونی تمامیت رژیم تجدید پیمان میکردند.
اینگونه خامنهای دید در برابر بحران حاد سرنگونی، حتی امواج بیسابقهٔ اعدام هم نتیجهٔ معکوس میدهد. البته این بهمعنای این نیست که ضحاک ماردوش از اعدام دست بردارد؛ بلکه چون هیچ راه دیگری ندارد، مانند حیوانی وحشی زخمی و کم رمقی که در گوشهیی گرفتار شده، دیوانهوار به هر سو چنگ میاندازد و باز هم اعدام میکند. اما هر چه بیشتر اعدام کند، آتش در تقدیر سرنگونی را سوزانتر و فروزانتر خواهد ساخت. چرا که جامعه به این واقعیت پی برده که جواب اعدامها آتش فروزان قیام است!