728 x 90

این‌ همه هشدار نسبت به «بی‌اعتمادی عمومی»؛ چرا؟

قیام آبان ۹۸
قیام آبان ۹۸

«بی‌اعتماد عمومی» به حاکمیت، کد ابراز ترس و وحشت از خیزش سراسری مردم و سرنگونی نظام آخوندی است که به‌طور خاص پس از قیام آبان۹۸ بر سر زبان رسانه‌های حکومتی افتاده است. این کد اینک به‌دنبال افشای آمار واقعی جان باختگان کرونا به تفکیک استان توسط مقاومت ایران از سوی مهره‌ها و رسانه‌های ولایی تکرار می‌شود و نسبت به آن به هم و به مجموع حاکمیت هشدار می‌دهند.

نارضایتی‌های عمیق و احتمال خشونت!

در جدیدترین کاربرد کد بی‌اعتمادی عمومی به حاکمیت، روزنامهٔ حکومتی آرمان ملی(۲۵ اردیبهشت۹۹)، آن را به نارضایتی همراه با خشونت بالغ کرد و نوشت:

«اگر نارضایتی‌ها عمیق‌تر و گسترده‌تر شود، موجب خسارت‌های عمیقی برای کشور خواهد بود و حتی ممکن است مردم از نارضایتی به خشونت روی بیاورند».

منظور این رسانه از کاربرد واژهٔ «خشونت» ! همان نارضایتی‌های انفجاری مردم است که به قیام و تهاجم به‌مظاهر اختناق در حاکمیت آخوندی راه می‌برد. نمونه‌هایی از این خشم انفجاری را در قیام آبان۹۸ شاهد بودیم و دیدیم چگونه لرزه بر ارکان نظام ولایت فقیه انداخت.

رسانه‌های حکومتی به عمد از کلمهٔ «خشونت» استفاده می‌کنند تا از بار انقلابی و تغییرخواهانهٔ قیام توده‌های به جان آمدهٔ مردم بکاهند.

اندرزهای لو رفته

این نوع نگرانی‌ها نسبت به بالغ شدن نارضایتی‌ها به «خشونت»! بارها از سوی مشاطه‌گران نظام عنوان شده است.

مصطفی تاج‌زاده، مهرهٔ سوختهٔ اصلاحات بعد از قیام آبان۹۸ در یک اندرز خیرخواهانه! به حکومت گفت:

«تمام اتفاقات ۷۸، به گمانم بیشتر از سه جان باخته نداشت اما آمارهایی که الآن مطرح می‌شود چند برابر است. بنابراین این نشان می‌دهد که یک جای کار مشکل دارد، آن هم بعد از ۲۰سال که جامعه متوجه است خشونت در کشورهای همسایه چه پیامدهای وحشتناکی داشته است و اگر وارد کشور ما شود، ‌همه می‌بازند؛ هم حکومت، ‌هم مردم و هم نسل آینده. از نظر من راه‌حل این است که به احزاب و نهادهای مدنی اجازه دهند که در یک جای مشخص با همراهی طرفدارانشان، به بیان اعتراضاتشان بپردازند تا معلوم شود چه میزان از جامعه با این موضوع خاص مشکل دارد و این‌گونه اعلام شود که راه اعتراض مسالمت‌آمیز باز شده است و با خشونت برخورد می‌شود» . (همشهری. ۴آذر ۹۸)

جمهوری اسلامی نباید اشتباه شاه را تکرار کند!

«خشونت» یا همان اسم مستعار قیام و خیزش اجتماعی برای به زیر آوردن استبداد مذهبی، همان چیزی است که دم و دمبالچه‌های نظام از آن استقبال نمی‌کنند و به‌دنبال آن هستند تا جایی برای تخلیهٔ هیجانات مردم ایجاد شود تا آنجا داد بزنند و خشم خود را تخلیه کنند! آنها به بهانهٔ حفظ «امنیت» ! همان کد شناخته شدهٔ شاه و شیخ برای سرکوب اعتراضات اجتماعی، دست آخر سمت سرکوبگر را می‌گیرند و به او نصیحت می‌کنند که مواظب باشد اعتراضات، رادیکال نشوند.

«جمهوری اسلامی نباید اشتباه شاه را تکرار کند. این‌که معلوم شده است تصمیم در مورد گرانی بنزین و شیوه اجرایش غلط بوده است، باید به سمت حل مشکل بروند و نباید به سمت سرکوب بیشتر حرکت کنند. با اتفاقات سال۹۸مشروعیت سیستم سیاسی در ایران آسیب دید و باید حکومت به سمت جبران آن حرکت کند». (همان منبع)

بر باد رفتن کدام دست‌آوردها؟

حال روزنامهٔ حکومتی آرمان، با کپی‌برداری و تقلید از مصطفی تاج‌زاده، راه چاره را در بازگشت «اعتماد عمومی» دانسته و «‌مسئولان و دستگاههای مختلف مدیریتی» را به پیش گرفتن «رویکرد سازنده و مقتضی زمان و افزایش کارآمدی... در راستای قانون اساسی» سفارش کرده و نوشته است:

«اگر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جامعه وجود نداشته باشد و مسئولان اعتماد عمومی را ترمیم نکنند نمی‌توان در رسیدن به اهداف موفق عمل کرد» . و سپس هشدار داده: «اگر نارضایتی‌ها عمیق‌تر و گسترده‌تر شود موجب خسارت‌های عمیقی خواهد بود و این موضوع هم همه دستاورد‌ها را به باد می‌دهد» .

روزنامهٔ حکومتی شرق (۲۵ اردیبهشت۹۹) نیز نگرانی‌اش از خدشه‌دار شدن اعتماد ‌عمومی را این‌چنین ابراز کرده است:

«علت اصلی خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی را باید در روابط دولت ـ ملت جست‌وجو کرد» و سپس نتیجه گرفته: «کاهش اعتماد عمومی در جامعه، تبعات ناگواری دارد» .

رسانهٔ حکومتی شرق آنلاین (۲۵ اردیبهشت۹۹) ضمن اشاره به پسا کرونا با بیانی صریح‌تر نسبت به تجلی «قهرآمیز پتانسیل‌های نهفته و فشرده» هشدار داده و نوشته است:

«با پایان داستان کرونا، مطالبات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع مختلف به‌ویژه در خاورمیانه که به‌دلیل بحرانی اضطراری به محاق رفته بود، بار دیگر از میانه‌ٔ خاکسترها سر بر خواهد آورد و تشدید خواهد شد.

عقل سلیم اقتضا می‌کند دولتها از فرصت استراحت موجود، نهایت استفاده را ببرند و با اقدامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، پتانسیل‌های نهفته و فشرده را تعدیل و به‌سامان کنند تا احیانا در زمانی دور از انتظار، به‌گونه‌یی قهرآمیز تجلی نیابد».

کاتالیزورها و چراغ راهنماهای قیام

رسانه‌های دلواپس و دلسوز نظام حرف اصلی را بالا نمی‌آورند و نمی‌گویند که نظام به آخر خط رسیده و هیچ ظرفیتی برایش نمانده تا بتواند «اعتماد عمومی» را مرمت کند. آنها گوشه‌یی از آتش‌فشان خشم توده‌ها را بر علیه رژیم دیده و چشیده‌اند و لذا خوب می‌دانند که این نظام فاسد و تبهکار کمترین مشروعیتی نزد مردم ندارد. اما از آنجا که همه با هم سوار کشتی نظام ولایت هستند در هراس از آنچه در چشم‌انداز است، به ‌ناگزیر صحبت از ترمیم اعتماد مردم می‌کنند که گویی این مسأله یک زخم مختصری است که باید آن را مرمت کرد. البته آنها به‌خوبی به عمق فاجعه و فاصله حاکمیت با مردم واقفند و این هشدارها ناشی از وحشتشان از جارو شدن کلیت نظام است.

جاروسازی نظام با تمام دم و دمبالچه‌ها و مشاطه‌گرانش دیرگاهی است کلید خورده و در حال جریان است. کانون‌های شورشی کاتالیزورها و چراغ راهنماهای آن هستند. مردم ایران همان‌طور که در قیام دی۹۶ از باندهای نظام عبور کردند و در قیام آبان۹۸ لرزه سرنگونی بر رژیم انداختند به‌خوبی می‌دانند که هیچ‌راهی به جز سرنگونی نظام ولایی راهگشای ایران به سوی یک آینده روشن و تابناک نیست.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b4e1122a-9edc-455f-957c-434f97b929ea"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات