«رؤیای بر باد رفتهٔ کارگران» عنوان روزنامهٔ حکومتی شرق است که به بخشی از برنامهٔ ضدکارگری دولت رئیسی و برنامهٔ هفتم توسعه پرداخته و به قوانینی اشاره میکند که «کارگران را با خطر نابودی روبهرو کرده است» (۱۶خرداد ۱۴۰۲).
پس از طرح لایحهٔ هفتم توسعه توسط رئیسی جلاد، بسیاری از خودیهای نظام در جنگ گرگها بین باندهای نظام مندرس ولایت و ضمن خرده گیریهای باندی اندر باب «بیبرنامگی برنامهٔ هفتم»، اندکی از عملکرد قرونوسطایی و طینت ضدانسانی رژیم آخوندی را به ناگزیر برملا کردند و از جمله نوشتند: «برنامه هفتم توسعه را باید غیرمشارکتیترین تجربه در دوران ۸۰ساله برنامهریزی توسعه در ایران دانست. لایحهیی که در پستوی سندنویسان مورد وثوق و بیکمترین مشارکتی بلکه آگاهی و خبری از سوی نهادهای مدنی و دانشگاهها و اندیشمندان و حتی مجلس و نهادهای همسو با دولت در حاکمیت یکدست نوشته شد» (اعتماد ـاول خرداد). سایت حکومتی جماران هم این برنامه را «بزرگترین یورش علیه کارگران و حقوق آنها از ابتدای رویکار آمدن نظام تاکنون» توصیف کرد.
حتی خبرگزاری سپاه قدس خامنهای در تشریح یکی از مواد ضدکارگری برنامه نوشت: «پذیرش ماده ۱۵ چیزی شبیه بردهداری نوین است. در حقوق ۸میلیونی کارگران، هزینههای اصلی زندگی تأمین نمیشود. بنابراین به ناچار سبد فرهنگی و... حذف میشود. این ماده در راستای کاهش تولید و افزایش تورم است» (تسنیم ـ ۱۰خرداد ۱۴۰۲) و خبرگزاری ایلنا ۸خرداد در مطلبی با عنوان «بهرهکشی از کارگران در برنامه هفتم توسعه» نوشت: «دولت با طرح نظام استاد شاگردی منسوخ شده در ماده ۱۵ و بکارگیری کارگران تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و زندانیان در ماده ۱۶ لایحه هفتم توسعه بهدنبال تضعیف و بهره کشی از کارگران در جهت منافع سرمایهداران و کارفرمایان» است.
بر هیچکس پوشیده نیست که بزرگترین کارفرما در ایران سپاه پاسداران و بنیادهای غارتگر خامنهای هستند. همان کارفرمایی که طبق مادهٔ ۱۵پیشنویس برنامهٔ توسعه میتواند در ۳سال اول اشتغال کارگران، حقوق ماهیانه کارگران را به اندازه نصف حداقل دستمزد مصوب سال پرداخت کند «به کارفرمایان اختیار میدهد تا هر گونه خواستند با کارگران رفتار کنند» (خبرآنلاین ـ ۳خرداد)
بردگی و استثمار بیرحمانه کارگران تا امروز لحظهیی قطع نشده و «هر گونه خواستند با کارگران رفتار» کردند، قدرت خرید آنها هر روز کمتر، سفرههایشان کوچکتر و هر روز شمار بیشتری از آنان بیمار و بیکار و اخراج و دستگیر میشوند. این در حالی است که بودجهٔ رسمی و غیررسمی ماشین سرکوب، جنگافروزی و تروریسم رژیم هر روز بیشتر میشود و کارفرمای غارتگر سپاه پاسداران و بنیادهای چپاولگر وابسته به بیت خامنهای آخرین قرص نان و رمق سفرهٔ کارگران را میربایند. به نوشتهٔ رسانهها و برخی مهرههای حکومتی، بهرغم پروپاگاندا و تبلیغات مشمئزکننده رئیسی جلاد در مورد حمایت از کارگران، شدت استثمار وحشیانهٔ کارگران هیچگاه به اندازه امروز نبوده است.
روزنامه شرق ۱۷خرداد به نقل از «دهقانینیا» که از او با عنوان فعال کارگری نام میبرد، با اشاره به دست جلاد در جیب کارگرانی که نان شب برای خوردن ندارند نوشت: «اموال کارگران با این نوع رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی در حال نابودی است. اگر همین روند را در پیش بگیرند ما هم مانند سایر صندوقهای بازنشستگی «کشوری» و «لشکری» خواهیم شد... با این وجود ما حتی حاضریم دولت یک ریال هم به ما پرداخت نکند ولی بهشرطی که دست خود را از جیب سازمان بیرون بکشد»
بله! تنها راه پایان دادن به این استثمار وحشیانه و فزاینده، سرنگونی این رژیم است، همان کارزاری که اقشار مختلف از جمله کارگران در قیام سراسری ۱۴۰۱ با شعارهای «مرگ بر خامنهای» و «فقر و فساد گرونی میریم تا سرنگونی» در کف خیابانهای سراسر ایران برای آن بهپا خاستند.