خبرگزاری سپاه پاسداران (۳۱اردیبهشت) نوشت: «رئیس سازمان برنامه و بودجه در همایش رونمایی از سند لایحه برنامه هفتم توسعه اعلام کرد بررسیهای لایحه برنامه هفتم در سازمان برنامه و بودجه تمام شد». سپس خامنهای در دیدار با اعضای مجلس ارتجاع (۳خرداد)، ضمن اشاره به «کارهای بزرگی چون بررسی و تصویب برنامه هفتم توسعه» میخ آن را کوبید.
سایر مهرهها و رسانههای نزدیک به رئیسی هم «رونمایی» از «لایحه برنامه هفتم توسعه» را با سلسلهیی از اعداد و آمار و عناوین مبهم و «خوشایند» منتشر کردند.
اما هدف از ماجرای «برنامه هفتم توسعه» چیست؟
آیا هدف تقویت و «توسعه» مافیای سپاه پاسداران در پوش گسترش خصوصیسازی و باز هم غارت و چپاول بیشتر است؟ یا همانطور که خودیها نوشتند: «همه اعدادی که در برنامه توسعه اقتصادی میآید انشای آرزوهاست» (ستاره صبح ـ ۴خرداد ۱۴۰۲).
آیا دوداستتاری برای پوشاندن شکست سیاسی و ناکامی پروژهٔ یکدستسازی است؟
این اعداد و ارقام از کجا استخراج شده و چقدر اجرایی است؟
پاسخ را میتوان از لابلای جنگوجدال درون نظام که خامنهای را در وانفسای شکست پروژه رئیسی به روضهخوانی مستمر درباره پرهیز از «تخریب» و «حاشیه» و «استیضاح» وا میدارد، تا حدودی دریافت.
روزنامه حکومتی هممیهن اول خرداد در مورد اعتبار عدد و رقمها نوشته است: «همه این اعداد و ارقام و اهداف خواب و خیال و سراب است. چرا؟ به این علت روشن که سازوکارها و شرایط الزامی برای تحقق این اهداف وجود ندارد. در واقع بهجای نوشتن یک لایحه با ۳۰۲ ماده در ۱۸۴ صفحه، که فاقد فایده است، باید یک متن چندصفحهیی ارائه و توضیح داده میشد که مشکل کجاست؟... این برنامه یک سراب تمامعیار است؛ معجونی از مواد و جملات خوشایند که قابلیت اجرایی بهوسیلهاین دولت و با این سیاستها و نیروها ندارد».
روزنامه اعتماد هم اول خرداد مینویسد: «نوشتن این برنامهها شبیه بسیاری از موارد دیگر در کشور است که مطرح میشود اما اجرا نمیشود مانند شعارهای اقتصادی که ابتدای هر سال عنوان میشود اما تحقق نمییابد و سؤال هم این است که آیا شعارهای اقتصادی در ایران در اولویت قرار دارند؟ خیر، پس بهدلیل اینکه اقتصاد در ایران اولویت ندارد برنامههایی هم که نوشته میشوند اولویت ندارند و در خروجی آن هم رفاه اتفاق نمیافتد»
روزنامهٔ شرق از باند مغلوب نظام در جنگ گرگها بر سر قدرت و غارت، پرده را کمی بیشتر کنار زده و در شماره اول خرداد خود نوشته است: «برنامه هفتم توسعه را باید غیرمشارکتیترین تجربه در دوران ۸۰ساله برنامهریزی توسعه در ایران دانست. لایحهیی که در پستوی سندنویسان مورد وثوق و بی کمترین مشارکتی بلکه آگاهی و خبری از سوی نهادهای مدنی و دانشگاهها و اندیشمندان و حتی مجلس و نهادهای همسو با دولت در حاکمیت یکدست نوشته شد».
واقعیت این است که وقتی اقتصاد و معیشت مردم در دیکتاتوری آخوندها هیچ محلی از اعراب ندارد و همهٔ امکانات، تجهیزات، ثروت و سرمایههای کشور در خدمت «اوجب واجبات» و حفظ نظام است، بازی با کلمات طرح و برنامه و ادعای «توسعه» فقط فریبی در خدمت خودیهای سپاه در قامت «بخش خصوصی» برای چپاول و غارت بیشتر کارگران و گرسنگان است. برنامه هفتم رژیم نیز در پستوی حاکمیت یکدست برای چپاول مافیای سپاه طراحی شده است.