بحران کرونا، یک داستان قدیمی را بار دیگر مطرح کرده و آن را در معرض دید همگان قرار داده است. بحث بنیادهایی که بسان کارتلهای اقتصادی عظیم، عمدهٔ ثروت و اقتصاد کشور را در چنگ دارند، اما نه به‌مرجع یا نهادی حساب پس می‌دهند و نه نظارتی بر آنها اعمال می‌شود. این کارتلهای عظیم برخلاف معمول همهٔ دنیا، در قبال سالانه هزاران میلیارد تومان گردش مالی و سودهای هنگفتی که از این طریق به‌دست می‌آورند، هیچ مالیاتی هم نمی‌پردازند، چرا که تماماً در تیول ولی‌فقیه ارتجاع هستند و رؤسای آنها را هم خامنه‌ای شخصاً تعیین می‌کند و زیر نظر او اداره می‌شوند.
عرض و طول بنیادهای غارتگر
مهمترین این بنیادها، یا در واقع کارتلهای اقتصادی عبارتند از: بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان خمینی، آستان قدس رضوی و قرارگاه موسوم به‌خاتم‌الانبیا، بنیاد شهید و بنیاد علوی، گفته می‌شود تنها ۴فقرهٔ اول، (بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان خمینی، آستان قدس رضوی و قرارگاه موسوم به‌خاتم‌الانبیا) ۶۰درصد اقتصادی کشور را در دست دارند.
از آنجا که این بنیادها در نیمهٔ تاریکتر استبداد قرون‌وسطایی ولایت فقیه قرار دارند، اطلاعات دقیقی از میزان دارایی این بنیادها و سازوکار آنها وجود ندارد. یک بار خبرگزاری رویترز بر اساس یک گزارش تحقیقی در سال ۱۳۹۲، ثروت بنیاد موسوم به«ستاد اجرایی فرمان امام» را بالغ بر ۹۵میلیارد دلار ارزیابی کرد. ارزیابی‌های منابع خود رژیم هم کم و بیش همین رقم را تأیید می‌کند، بر اساس اطلاعاتی که منابع خود رژیم به‌دست داده‌اند، ثروت ستاد کذایی که عمدتاً از مصادرهٔ اموال مخالفان رژیم جمع شده، معادل ۲۸۵ تا ۳۸۰هزار میلیارد تومان است. دارایی بنیاد مستضعفان ۶۳هزار میلیارد تومان (در سال ۹۶) است. همین منابع مجموع دارایی ۳بنیاد فوق‌الذکر را ۴۴۶هزار میلیارد تومان ارزیابی می‌کنند که در نتیجه ثروت آستان قدس بایستی ۹۸هزار میلیارد تومان باشد. همین منابع ارزیابی دارایی قرارگاه موسوم به‌خاتم‌الانبیا دشوار و نامقدور دانسته‌اند، چرا که این دارایی‌ها عمدتاً به‌صورت ماشین‌آلات راهسازی، سدسازی و امثالهم است.
دارایی بنیادها، پاسخگوی تأمین هزینهٔ قرنطینه
با بروز بحران کرونا، ضرورت قرنطینه کردن عموم مردم، مانند سایر کشورهای جهان مطرح شد، اما دولت روحانی اعلام کرد که قادر به‌تأمین هزینه‌های قرنطینه نیست و از همین رو حکم داد که مردم تحت عنوان مسخرهٔ فاصله‌گذاری هوشمند سر کار بروند و در واقع بی‌هیچ حفاظ واقعی و مؤثری در معرض هجوم ویروس کرونا قرار بگیرند. در اینجا بود که مسعود رجوی طی پیامی (به تاریخ ۱۷ اسفند ۹۸) مطرح کرد: «خامنه‌ای باید ۱۰۰میلیارد دلار سرمایه و داراییهای «ستاد اجرایی فرمان خمینی» ملعون و ثروت عظیم انباشته در تعاونی‌های سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و بنیاد مستضعفان و پولهایی را که در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان هزینه می‌کند به‌بهداشت و درمان مردم ایران اختصاص دهد».
رهبر مقاومت ایران در همان پیام افزود: «رژیم با همین سرمایه و پول می‌تواند از طریق بهداشت جهانی و صلیب‌سرخ بین‌المللی بدون هیچ محدودیتی برای مقابله با کرونا دارو و تجهیزات پزشکی تهیه کند و در اختیار بیمارستانها و مردم قرار بدهد».
مسعود رجوی هم‌چنین به«داراییهای آستان قدس رضوی در خراسان که با موقوفات نجومی به‌نام امام رضا در چنگ خامنه‌ای است» نیز اشاره کرد و خاطرنشان نمود که با این پول و سرمایه عظیم، می‌توان حقوق کارگران و معلمان و کارمندان را تأدیه کرد.
تک و پاتک باندهای مافیایی رژیم علیه یکدیگر
پس از آن بود که موضوع بنیادهای مالی وابسته به‌خامنه‌ای به‌صورت یک بحث اجتماعی در آمد و سر کلاف بحث بنیادهای غارتگر، در درون رژیم هم باز شد و عناصر باند مغلوب، هم در مجلس ارتجاع و هم در روزنامه‌ها و رسانه‌ها، این موضوع را مورد بحث قرار دادند که چرا در شرایطی که هستی و موجودیت مردم محروم و مستضعف، به‌خاطر کرونا مورد تهدید قرار گرفته، بنیادهایی که به‌اسم مستضعفان شکل گرفته و فلسفهٔ وجودی آنها کمک به‌محرومان و نیازمندان است، از پاسخ به‌این ضرورت طفره می‌روند و حاضر به‌تأمین هزینهٔ قرنطینهٔ نیازمندان نیستند.
در برابر این هجوم باند مغلوب، خامنه‌ای نیز درصدد دفاع برآمد و به‌اشارهٔ او رئیس دیوان محاسبات روز ۲۶فروردین در مجلس ارتجاع حاضر شد و ضمن گزارشی از تفریغ بودجهٔ سال۹۷، فساد و غارتگری افسارگسیخته در دستگاه دولت را که بالغ بر چند فقرهٔ چند میلیارد دلاری و هزاران میلیارد تومانی را روی دایرهٔ افشا ریخت. آخوند روحانی در واکنش به‌این فاش‌گویی‌ها و در دفاع از دولت خود، دست به‌یک مانور زد و اعلام کرد به‌منظور شفاف سازی، سهام شستا (شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی) که کارتل تحت کنترل دولت است و در مورد فساد و غارتگری جاری در آن داستانها بر سر زبان است، در بازار بورس عرضه می‌شود.
شایان ذکر است که شستا یک مجموع شرکتهای عظیم و کمپانیهای بزرگ است که سرمایه اش بالغ بر ۹۰میلیارد دلار تخمین زده می‌شود و در واقع متناظر قرارگاه ضدخاتم‌الانبیاست که در تیول باند مغلوب قرار دارد.
پس از آن حملات باند اصلاح‌طلب در مجلس و رسانه‌ها شدت گرفت که با دستاویز قرار دادن عرضهٔ شستا در بازار بورس خواستار شدند که باند غالب هم به‌اقدام مشابهی دست بزند و بنیادهای تحت تملک خود را در بورس عرضه کند.
باند ولی‌فقیه نیز متقابلا و در یک اقدام شیادانه از تشکیل قرارگاهی موسوم به«امام حسن مجتبی» خبر داد که به‌گفتهٔ سرکردهٔ سپاه پاسداران، این قرارگاه جدید، متشکل از بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان خمینی، کمیته امداد خمینی، سازمان بسیج و آستان قدس رضوی است و «به حدود ۳،۵ میلیون خانوار»، بسته‌های کمک ارائه می‌کند!
از سوی دیگر روحانی هم، به‌منظور آرام‌سازی از دادن یک وام یک میلیون تومانی به‌مردم محروم صحبت کرد که از تیر ماه به‌بعد از یارانه‌های آنها کسر می‌شود. در پاسخ به‌این به‌اصطلاح کمکهای مشمئزکننده و شرم‌آور که قابل مقایسه با دادن یک قرص مسکن به‌بیمار محتضر است. خانم مریم رجوی طی پیامی خاطرنشان کردند: ««مردم ایران از آخوندها صدقه نمی‌خواهند. داراییهای به‌سرقت رفته مردم ایران در سپاه و بنیادهای تحت کنترل خامنه‌ای و آستان قدس باید از چنگ آخوندها بیرون بیاید و در خدمت بهداشت و درمان و نیازمندی‌های مردم ایران به‌ویژه زحمتکشان و گرسنگان قرار بگیرد».
مطالبات به‌حق مردم
به این ترتیب و از آنجا که اختصاص منابع و ثروتهای عظیم غارت شده از مردم ایران و گرد آمده در بنیادهای غارتگر به‌یک مطالبهٔ عمومی تبدیل شده، اقدامات فریبکارانه و سخیف خامنه‌ای و روحانی نه تنها از خشم مردم نکاسته، بلکه بیش‌از‌پیش بر آن افزوده است؛ چرا که همه به‌چشم می‌بینند که خامنه‌ای تاکنون حتی یک ریال از ثروت و سرمایهٔ عظیمی را که از مردم ایران ربوده، صرف حفظ جان مردم از بلای کرونا نکرده و نخواهد کرد. بنابراین مردم ایران اکنون با پوست و گوشت خود به‌این واقعیت و آنچه که رهبر مقاومت گفت ایمان آورده‌اند که «حق گرفتنی است. باید برشورید و آن را از حلقوم آخوندهای ضدبشر بیرون کشید».
