وضعیت نیرویی رژیم (اعم از پاسدار و بسیجی و سایر نیروهای سرکوبگر) از چه قرار است؟ ضربات قیام طی ۳۵روز گذشته چه تأثیراتی بر نیروهای دشمن داشته است؟ این سؤالی است که در هر جنگ و نبرد میان دو نیروی متخاصم، پیشاروی فرماندهان قرار دارد تا بتوانند تاکتیکهای مناسب را اتخاذ کنند.
با گذشت ۵هفته از آغاز قیام، با استناد بهاطلاعات بهدست آمده از دشمن میتوان تا حدودی بهاین سؤال پاسخ داد و تأثیرات قیام و ضربات شورشگران بر نیروهای سرکوبگر را مورد ارزیابی قرار داد.
اطلاعیهٔ شمارهٔ۲ کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت با استناد بهیک سند «خیلی محرمانه» از درون رژیم کمک میکند تا تصویر روشنی از وضعیت نیرویی رژیم بهدست آید. این سند حاوی دستورات و خط کار پاسدار سرلشکر سلامی سرکردهٔ کل سپاه پاسداران برای مقابله با قیام در «عملیات آرام سازی» است.
سرکردهٔ سپاه پاسداران در این دستورالعمل تصریح میکند: «با هماهنگی حفاظت اطلاعات از بهکارگیری کارکنان بریده، بیانگیزه، ناراضی و مسألهدار در کنترل اغتشاشات خودداری کرده و از حضور آنان در عملیات آرامسازی ممانعت بهعمل آورند».
این عبارات گویای آن است که اولاً نیروی انتظامی در کار قیام درمانده شده و سپاه پاسداران وارد مقابله با قیام شده است. ثانیاً استمرار قیام در خیابان و رزمندگی شورشگران بیباک و مهاجم، چقدر «بریده، بیانگیزه، ناراضی و مسألهدار» روی دست رژیم و دستگاه سرکوب آن گذاشته است.
در بند دیگری از این دستورالعمل آمده است: «با توجه بهاقدامات خشونتآمیز و تعرضهای صورت گرفته بهمنظور تسخیر نواحی و حوزههای مقاومت توان لازم را جهت حفاظت و حراست مضاعف از سلاح، مهمات و تجهیزات موجود در این مراکز بهکار گرفته و تدابیر مقتضی را جهت تأمین آن بهکارگیرند».
این بند و بند دیگری که بر تمهیدات حفاظتی در مورد سرویسهای ایاب و ذهاب پرسنل و غیره... تأکید میکند نشان میدهد که عملیات تهاجمی شورشگران بیباک و بیم چگونه سپاه پاسداران را ناگزیر از اتخاذ تاکتیکهای تدافعی کرده و سایهٔ وحشت را بر این بازوی اصلی سرکوب و جنایت رژیم گسترده است.
گزارشهای متعدد میدانی کانونهای شورشی، واقعیتهای بسا بیشتری را از وارفتگی و زهوار دررفتگی نیروهای سرکوبگر رژیم نمایان میکند. از جمله آنها از مناطق مختلف کشور گزارش میدهند که رژیم با کمبود نیرو مواجه است. بسیاری از بسیجیها خود را بهپایگاههای بسیج معرفی نمیکنند و در مأموریتها شرکت نمیکنند. از این رو رژیم بسیاری از پایگاهها را تخلیه کرده تا بتواند با تمرکز نیرو در یک پایگاه، در برابر تهاجمات کانونها و جوانان شورشی محافظت کند.
این تجربه باز هم نشان میدهد که مقابله رزمنده و تهاجم حداکثر و درهم کوبیدن مراکز و عوامل سرکوبگر دشمن، تنها خط کار و مسیر درست برای پیشروی قیام و فرسوده کردن نیروهای سرکوبگر به طور عام و سپاه پاسداران بهعنوان نیروی اصلی حافظ نظام بهطور خاص است.
تجربه نبرد انقلابی و بیسازش مجاهدین در طی چهار دهه با سپاه جرار دشمن همین را ثابت کرده است. نیروهای تا دندان مسلح رژیم با همه قدرت جهنمی و توحش ضدبشری خود، هنگامی که با تهاجم شورشگران مواجه میشوند، از درون ضربهپذیر و شکننده هستند.
اکنون که همین خط کار تهاجمی، در متن یک قیام مردمی، دشمن را با تهاجمات گسترده و امواجی از کوکتلهای جوانان شورشگر در سراسر ایران زیر ضرب گرفته، تأثیرات ویرانگر آن در صفوف این جنایتکاران دو چندان شده است. گسترش و تقویت همین مسیر است که میتواند پیشروی و پیروزی قیام و انقلاب دمکراتیک مردم ایران را تضمین کند.