کرونا جنگ سرنوشت
صدای سرفههای خشک و بوی تند الکل
تلوتلو میان کوچههای بیتحمل
وقبرهای بینشان و حجم آه و آهک
قحطی ماسک ولی ازدیاد موشک
حکیم های جعلی و نسخههای پرخرافه
حکومت وقاحت و دورویی و گزافه
آخوندکای چینی با سوغات ویروس
و بیتفاوتی حکام بیناموس
شیوع یک اپیدمی تلخ چهل ساله
و مرگهای زنجیرهای که شد رواله
کسب و کار تاجران دین و مذهب
و خون و زندگی که شد مچاله
من به یاس و عزلت تن نمیدم
پولهای منجمد درون معده های
شیخ ها و بانکهای پشمک الحمار
بعد سفرههایی که خالی از نونه
بگو چطور آخه میشه موند توی خونه
صدور پول و اسلحه برای غیر
واردات فاجعه ماهان ایر
ارتباط مرگ و میر و جن و بسم ال...
مالیخولیای یک فقیه قاتل
من به یاس و عزلت تن نمیدم
پزشکان تنها و پرتلاش و غمخوار
پرستارهای جان فدا و بیپرستار
نفس نفس زنان نفس به دیگران دهند و
که خسته جان به هرکه دردمند جان دهند و
از دو سمت زیر منگنه فشار بسیار
یک نظام مرگزار پاندمی مرگبار
با هر دو در نبرد این سرشت ماست
آری هموطن این جنگ سرنوشت ماست
تا ابد کرونای ولایت و خاک میکنیم
وطن رو از عفونت و مرض پاک میکنیم
ما شورشگریم و در کمین این جانیان
شهر را برایشان ترسناک میکنیم
بی باک از امید و شور سرشار
یک قدم مونده تا بریزه دیوار