جمعآوری ماسک از میان زباله
ماجرا به همین تلخی است. وقتی تیتر آن را میخوانیم باورمان نمیشود ولی واقعیت دارد. «خشکشویی و استفادهٔ مجدد از ماسکهای بیرون کشیده شده از زباله بهعنوان یک صنعت رایج در ایران آخوندی». با خواندن آن مشاعر یک انسان معمولی دچار اختلال میشود. پاراگراف زیر را بخوانید:
«خبرهایی و همچنین شایعاتی درباره استفاده از ماسکهای دست دوم نخستین بار نیست که بعد از شیوع ویروس کرونا منتشر شده است. در اولین ماه شیوع ویروس کرونا، این موضوع مطرح شد که ماسکهای استفاده شده در دیگر کشورها اتو کشیده و دوباره سپس در چرخه استفاده مردم قرار میگیرند، یا به کشورهای دیگر صادر میشوند. در چین هم زمانی که درگیر همهگیری شدید کووید-۱۹ بود، گمانهزنیهایی درباره استفاده مجدد از ماسکها بر سر زبانها افتاد و بعدها مشخص شد که کارگاههایی برای شستوشوی مجدد این ماسکها راهاندازی شدهاند تا کمبود ماسک را در این کشور جبران کنند» (همشهری آنلاین ۲۵تیر۹۹).
مالهکشی یک جنایت مفتضح
این پاراگراف که در آن به طرزی آشکار از این ایده دفاع کرده است، تمام ریاکاریها و تکذیبنمودنهای تصنعی حاکمیت را بر باد میدهد و مشخص میکند که به هیچ قولی از این حاکمیت و سردمداران آن نمیتوان و نمیشود اعتماد کرد.
انعکاس این موضوع در یک رسانهٔ حکومتی پس از آن صورت گرفته است که یک ویدئو در شبکهٔ اجتماعی دست به دست میشود و در آن تعدادی کودک را نشان میدهد که در حال جمعآوری ماسک از بین خاکروبهها هستند.
تبلیغات حکومتی برای زدودن آثار انتشار این ویدئو، طی یک فقره دروغپردازی مدعی شده است که محل نشان داده شده یکی از کارگاههای تولید ماسک بوده که بر اثر گودبرداری تخریب شده و کارگران آن پس از تخریب در حال جمعآوری ماسکها هستند! معلوم نیست کارگران به چه دلیل ماسکی را از زمین جمع میکنند که در لای آوار مانده و دچار آلودگی شده است؛ وانگهی مگر این کار مجاز است؟ رسانههای آخوندی برای مالهکشی این موضوع نیز جواب حاضر و آمادهای دارند: «این ماسکها را برای ارائه به دادستانی و اعادهٔ خسارت جمع میکردهاند»!
سناریوی لو رفته
بنا به تجربه وقتی در شبکههای اجتماعی خبری درز پیدا میکند کارگزاران حکومتی درصدد رفع و رجوع آن برمیآیند. در ماجرای قتلعام جوجهها نیز ابتدا این فاجعه را به عوامل موهوم و «سودجو»! ربط دادند بعد گند این قضیه درآمد و مشخص شد که سرنخ اصلی به حکومت و سیاستهای مافیایی آن میرسد.
«با توجه به شیوع دوباره ویروس در کشور افراد سودجو از این مسأله سوءاستفاده کرده و با جمعآوری و شستوشوی مجدد این ماسکها آلودگی را به جامعه برمیگردانند» (همان منبع).
در مورد استفادهٔ مجدد از ماسکهای مصرف شده، محمدرضا محبوبفر، عضو ستاد ملی مقابله با کرونا با تأیید این نکته که «زبالهگردان بخشی از ماسکهای دست دوم را جمعآوری و بعد از شستوشو و اتو کشی دوباره وارد چرخهٔ مصرف جامعه کردهاند» میگوید:
«این ماسکها پس از انتقال به کارگاههای خانگی و زیرزمینی، با مواد سفید کننده شسته شده و سپس خشک و اتو میشوند و به بازار عرضه میشوند» (همان)
طرح موضوع با خونسردی تمام نشان میدهد که این کارگزار حکومتی از سیر تا پیاز این خبر تکاندهنده را از پیش میدانسته است. جالب است که مردم توصیه میکند ماسکهایی را که خریداری میکنند، بشویند و اتو کنند! یا هنگام انداختن در سطل زباله، بندهای آن را قیچی نمایند تا دیگر قابل استفاده نباشد!
سقفشکنی در جنایت
حکومتی که کارنامهای سیاه در لاپوشانی کرونا و مهندسی آمار مرگ و میر دارد. در ادامهٔ سیاست کشتار دستهجمعی مردم با کرونا، گویی میخواهد هیچ سقفی از جنایت را درنوردیده باقی نگذارد. بازیافت و توزیع ماسکهای عفونی و مصرف شده از میان زبالهها وجهی دیگر از جنایتهای ولایت کرونا برای انداختن اژدهای کرونا به جان مردم است. رفع و رجوع و ماستمالی این جنایت در حالی است که کرونا بهصورت افسارگسیخته در حال درو کردن مردم در شهرهای ایران است. خودشان مینویسند: «حدود ۹هزار نفر از پرستاران به کرونا مبتلا شدهاند» (انتخاب ۲۵تیر۹۹) خودشان میگویند: «کرونا بمبی ساعتی در تهران است که بهزودی منفجر میشود».
بیگمان این بمب پیش از آنکه کرونای ولایت موفق شود، مرگ هزاران ایرانی را به سپر بلایی برای حفظ نظام تبدیل کند، در عمامهٔ خامنهای منفجر خواهد شد و ایران را از کرونا و آخوندها برای همیشه پاکسازی خواهد کرد.