باران، که بهویژه در دوران خشکسالی، نعمتی از سوی طبیعت است، در ایران آخوندزده تبدیل بهسیل شده و در کار ویران کردن و مرگآفرینی است.
تاکنون بیش از ۱۰۰تن از هموطنانمان در این سیل جانباختهاند و براساس آمارهای کوچک شدهٔ ستاد بحران رژیم ۴۵تن مفقود هستند. وضعیت بسیاری از شهرها، مانند رفسنجان بحرانی است. مشاهدهٔ صحنهٔ تخریب بنای تاریخی در شهر تفت کرمان قلب هر ایرانی را میفشارد. خودروهایی که در خراسان و لرستان اسیر سیلاب میشوند و سرنشینانش جلو چشم مردم حسرتزده غرق میشوند؛ خانهٔ خانم دکتری که در فیروزکوه ویران شده و او و دختر خردسالش زیر گل و لای جان سپردند؛ آگهی گم شدگان سیل در امامزاده داوود بر دیوارها؛ سقوط دو دختر در جوی آب در میان سیل و گل و لای؛ تصاویر هولناک سیلاب در باغملک که همه چیز را با خود میبرد و نابود میکند و... شمهیی از وضعیت دستکم ۲۷استان میهن است؛ میهنی که زیر یک حاکمیت دزد و غارتگر، حتی در برابر باران نیز بیدفاع است و مردمش باید عزادار و شوند و خانمانشان نابود شود.
خامنهای که با سیاستهای تبهکارانه ضدایرانی و ضدانسانی ولایت فقیه مسبب اصلی تمامی این فجایع است، پس از ۸روز سکوت بهصحنه میآید تا در پیامی بر زخم مردم مصیبت دیده نمک بپاشد و در منتهای وقاحت و وارونهگویی «از حضور سریع مسئولان و تلاش... برای کمک بهسیلزدگان تشکر» کند! در حالی که کارگزارانش اعتراف میکنند بودجه و هزینهای برای هواشناسی و مقابله با حوادث طبیعی در نظر گرفته نشده (نصیری- رئیس مدیریت بحران رژیم-۹مرداد) و اذعان میکنند نهتنها پیشگیریای در کار نبوده، بلکه مافیای حکومتی «مسیر آب را در سالهای گذشته بهطور قطع دستکاری» کرده که باعث چنین سیلی شده است (تاجبخش- رئیس سازمان هواشناسی رژیم-۹مرداد).
پیش از این نیز رئیسی جلاد با چند روز دیرکرد به چند منطقهٔ سیلزده رفت تا بهگفتهٔ مردم در شبکههای اجتماعی چند عکس و فیلم بگیرد و مانند شهردارش در تهران، کفش گلی کند تا خوراک بوقهای تبلیغاتی نظام شود. اما نفرت مردم چنان بود که در همین حرکت نمایشی نیز فریادها بر سرش آوار شده که «در سیل قبلی هم وعده دادی، هیچ چیز نشد» و «ما حرف و وعده نمیخواهیم، عمل میخواهیم»... .
البته انتظاری هم از جلاد۶۷ نیست. چرا که خامنهای او را نه برای سازندگی و رسیدگی به محیطزیست و سلامت مردم، بلکه برای سرکوب و سد بستن در برابر قیام آورده. برای همین هم در بحبوحهٔ ویرانی سیل، رئیسی بهفکر سرکوب است و میگوید: «دولت مصمم بهامر بهمعروف و نهی از منکر است» و «نباید امر بهمعروف و نهی از منکر در جامعه سست شود!» (۸مرداد).
روشن است که این رژیم ماهیتاً نهمیخواهد و نه میتواند که از مردم در برابر حوادث طبیعی حفاظت کند. مردم برای این رژیم سپر بلا هستند کما این که در اوج کرونا هم خامنهای بهبهای جان باختن ۵۰۰هزار ایرانی، بر ممنوعیت ورود واکسن تأکید میکرد تا آن را اهرمی برای زمینگیر کردن جامعه و زمان خریدن برای رژیم متزلزلش بکند.
از همین رو رهبر مقاومت، مسعود رجوی تنها راه نجات مردم ایران از تمامی بحرانها و از جمله در برابر حوادث طبیعی و «جواب این همه آب» را «آتش بر سراپای رژیم» عنوان میکند.