در پی لیستگذاری ۱۳تن از قاتلان دکتر کاظم رجوی، شهید بزرگ حقوقبشر ایران و رئیس زندان اوین، توسط وزارتخارجه آمریکا، این وزارت روز ۵شهریور در یک توئیت با لحن بیسابقهیی علیه رژیم آخوندی نوشت: «رژیم ایران همانند داعش یک حکومت تروریستی است و به مدت۴۰سال در حملات تروریستی در بیش از ۴۰کشور دست داشته است. رژیم ایران از دیپلماتها و سفارتخانهها بهعنوان یک پوش برای پیشبرد اهداف تروریستی استفاده میکند».
متعاقباً سفارت مجازی آمریکا نیز در توئیتر خود با اشاره به افرادی که در رابطه با افشاگری و اعتراض بهعملکرد رژیم در ساقط کردن هواپیمای اوکراینی به زندان محکوم شدهاند نوشت: «اگر یک معترض به سرنگونی پرواز (هواپیمای اوکراینی) به ۳سال زندان محکوم میشود، امیرعلی حاجیزاده که مسئول کشته شدن ۱۷۶سرنشین آن پرواز است سزاوار چه حکمی است؟».
قاطعیت تحمیلی
این حرفها که کاملاً مشابه حرفها و مواضع مجاهدین و مقاومت ایران دربارهٔ رژیم است اروپا را بهشدت تحت فشار قرار میدهد، چون در حال حاضر اروپا بهخاطر مخالفت با تمدید تحریم نامحدود تسلیحاتی رژیم، از بابت آنکه عملاً در کنار فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و اولین حامی تروریسم در جهان قرار گرفته، بهشدت تحت فشار است. در همین رابطه اتحادیه اروپا روز چهارشنبه گذشته (۵شهریور) بهمنظور دفاع از خود، تحریم و لیستگذاری شماری از مقامات رژیم را بهروز و آن را اعلام کرده است. لازم به یادآوری است که شورای وزیران اتحادیه اروپا ابتدا این لیست را در سال۲۰۰۱ در پی حملات تروریستی ۱۱سپتامبر شکل داد و آن را بهصورت نوبهای حداقل هر ۶ماه یکبار بر مبنای یک تبادل اطلاعات منظم بین کشورهای عضو مورد بررسی قرار میدهد. در بهروز شدن این لیست، ادارهٔ امنیت داخلی وزارت اطلاعات رژیم و سعید هاشمی مقدم معاون وزیر اطلاعات و شماری از سرکردگان پاسداران و دیپلمات تروریستهای رژیم، از جمله اسدالله اسدی وارد شدهاند.
رویداد جدید در این لیستگذاری، این است که ۸کشور اروپایی شامل آلبانی، جمهوری مقدونیه شمالی، مونته نگرو، صربستان، بوسنی و هرزهگوین، ایسلند، اوکراین و جمهوری ملداوی اعلام کردند که با این تصمیم همسو شدهاند.آنها تضمین خواهند کرد که سیاستهای ملی کشورشان با این تصمیم شورای اروپا منطبق باشد. بهاین ترتیب این کشورها در برابر رژیم تروریستی موضع گرفتهاند. اتحادیه اروپا نیز از این موضعگیری استقبال کرده است.
به این ترتیب شاهد آن هستیم که سیاست جهانی و سیاست کشورهای غربی بهوضوح و بهطور فزایندهیی رنگ رادیکالتری علیه رژیم پیدا کرده است و تأثیر بلافصل آن هموار کردن راه آمریکا در مسیر ماشه است.
منشأ گرایش سیاست بهقاطعیت
روشن است که این وضعیت بهطور خودبهخودی حاصل نشده، بلکه تماماً محصول تلاش مستمر پر رنج و خون مقاومتی است که بیش از ۴۰سال است با هیولای ولایت فقیه در پیکار و نبرد است. رژیمی که نه تنها در داخل کشور از همهٔ اهرمهای سرکوب و دجالگری و تبلیغات علیه تنها دشمن برانداز خود استفاده کرده و میکند، بلکه با تروریسم خود و با وطنفروشیهای بیحد و مرز و با پولهای تاراج شده از داراییهای مردم ایران لشگری گسترده از لابیها در هر کشور بهخدمت خود گرفته و از این طریق خط خود را پیش میبرد، اما در تمام این سالها فقط یک نیرو بود که نقشههای رژیم را افشا و نقش بر آب میکرد.
هنگامی که خاتمی در ننتیجهٔ یک پروژهٔ امنیتی روی کار آمد، مماشاتگران که یک گورباچف ایرانی را در سیمای این سید خندان میدیدند، جشن گرفتند که پروسهٔ میانهروی و مدراسیون در ایران شروع شده است و چه تئوریپردازیها که با شاهد مثال آوردن از انقلابهای دیگر برای اثبات حرف خود نمیکردند! اما این تنها مقاومت ایران و ر هبری آن بود که در برابر این طوفان سیاسی که البته منافع استعماری در آن میدمید ایستاد و بر این حقیقت پای فشرد که افعی کبوتر نمیزاید. بیانیهٔ شورای ملی مقاومت بهتاریخ ۳خرداد ۱۳۷۶ (یعنی روز بعد از دوم خرداد و روی کار آمدن خاتمی) بهلحاظ ژرفبینی سیاسی یک شاهکار است که در آن بهرغم کف و دفهای کر کنندهٔ اصحاب مماشات در خارج و داخل تصریح شده بود که استبداد قرونوسطایی ولایت فقیه مطلقاً ظرفیت اصلاح و رفرم ندارد و خاتمی آخوندی از قماش بهشتی و رفسنجانی است که ماسک اصلاحات بهچهره زده است. حقیقتی که بعدها مو بهمو بهمنصهٔ ظهور رسید و اثبات شد.
برخی نمونههای تاریخی
این وضعیت بارها و در بزنگاههای مختلف تکرار شد. از جمله پس از آنکه برای اولین بار مقاومت ایران در مرداد سال۱۳۸۱ پروژهٔ سری اتمی رژیم را که جهان تا آن موقع از آن خبر نداشت، افشا کرد. در بیانیهٔ سالانه شورا در سال۸۳ آمده بود: این شورا «در مقابل سیاست تعرض و تجاوز رژیم و در برابر سیاست استفاده از سلاح اتمی بهمنظور صدور ترور و بنیادگرایی اسلامی، سیاستی بر اساس منافع عالی مردم ایران اتّخاذ کرده و تا هر جا که بتواند نقشههای ضدمردمی و ضدایرانی رژیم را افشا میکند. ما بهحکم احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلحطلبانهٔ خود، بهافشای مراکز مخفی، که حکومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراک بهوجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بینالمللی از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند. اگر این روشنگریها وجود نداشت و اگر رژیم در همین حد هم بهلحاظ موضوع پروژههای اتمی زیر نظارت قرار نمیگرفت، چه بسا تاکنون جهان را با روکردن سلاح اتمی غافلگیر کرده بود».
یک بار دیگر هنگامی که در ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۸ رئیسجمهور آمریکا از برجام خارج شد، خانم مریم رجوی از جانب مقاومت ایران که نخستین افشاگر برنامه و تأسیسات مخفی اتمی این رژیم و پرچمدار یک ایران غیراتمی بوده است، اعلام کرد: «خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است، اعلام کرد: «رژیم ولایت فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد. هر گونه سرمایهگذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم بهشکست است و همچنان که مقاومت ایران پیوسته اعلام کرده است، قرار گرفتن در کنار آخوندهای خونآشام و تقویت آمران و عاملان قتلعام فرزندان رشید مردم ایران، فاشیسم دینی را در جنگافروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم جریتر میکند».
منظور از بیان نمونهوار برخی سرفصلهای سیاسی این سالیان، بیان این حقیقت است که آنچه اکنون در سیاست بینالمللی و چرخش از مماشات و سازش بهقاطعیت و رادیکالیسم در رابطه با رژیم میبینیم، بدون ذرهیی اغراق یا خودستایی، محصول پایداری مردم ایران و مقاومت سازمانیافتهٔ این مردم و نتیجهٔ ایستادگی بر سر آرمان آزادی بوده است.