مجاهد قهرمان نسرین آقاعلی سیچانی زمان شهادت ۱۷سال داشت. یکی از آشنایانش نوشته است:
من با مادر نسرین قهرمان، مادر دهقان دوست بودم و با هم رابطه خانوادگی و تشکیلاتی داشتیم. برادر بزرگترش احمد از زندانیان سیاسی زمان شاه بود و از طریق او بود که نسرین با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد.....
در خاطرات یکی از همرزمانش آمده است:
تا قبل از دستگیریش در یک خانهٔ تیمی فعالیت داشت..... در زندان هیچ وقت مرعوب فضای زندان نمیشد. مقاومت نسرین، پاسدارها را عاجز و ناتوان کرده بود. تا آخرین لحظه هم بهشدت تحت کنترل بود....
.... زمانی که نسرین قهرمان را برای اعدام میبردند مادر نسرین با عجله به سمت انتظامات زندان دوید و گفت: «من هم همراه نسرین ببرید!» اما شکنجهگر جواب منفی داد. نسرین گفت: «من میخواهم پیش اشرف و موسی بروم.»
مجاهد شهید محمود آقا علی سیچانی ۲سال از نسرین بزرگتر بود. و۲سال هم زودتر از او در سال۶۰وقتی که ۱۷ساله بود زیر شکنجه به شهادت رسید. دژخیمان خونخوار آخوندی نسبت به او کینه داشتند که ۴گلوله در شکم او شلیک کردند و مانع شلیک تیر خلاص شدند تا قبل از شهادت رنج بیشتری را تحمل کند....