دمادم شراب الم درکشند
وگر تلخ بینند دم درکشند
چو پروانه آتش به خود در زنند
نه چون کرم پیله به خود در تنند
سعدی
دستآوردهای بزرگ در گرو پایداری و پرداخت
مایک پنس در روز ۲۳ژوئیه به مدت ۵ساعت از قرارگاه مجاهدین - اشرف۳ – بازدید بهعمل آورد و با خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت دیدار کرد. این واقعه در رژیم و جمعهبازارهای خامنهای ولوله بپا کرد.
آنچه که در اینجا میخواهیم به اختصار به آن بپردازیم این است که ببینیم ریشه و آبشخور چنین موفقیتها و زدن ضربات سنگین بر کمر رژیم آخوندی از کجاست و چه پیامی میدهد.
حتماً بارها شنیدهاید که بعضیها میگویند سیاست، پدر و مادر ندارد. کسانی که چنین اعتقادی دارند، دنیای سیاست را فقط دنیای معاملهگری میدانند. اغلب آنها به استعداد و سوابق خودشان و اطرافیانشان در این زمینه نگاه میکنند و اینکه همیشه جایگاه یک عنصر اثرپذیر را تجربه کردهاند. در بررسی تاریخ سیاست نیز همین دستگاه را مطالعه کردهاند و نتیجتا به هرکس که در دنیای سیاست نقش ایفا میکند و اثرگذار است، از همین دریچه نگاه میکنند.
اما واقعیت چیست. واقعیت بسیار روشن است. ایستادگی تا به آخر و پرداخت بیچشمداشت قیمت در میدان نبرد، عواملی هستند که پایدارترین چرخشها را در دنیای سیاست ایجاد کرده و آنها را به نقطه بلوغ و میوه دادن میرساند. مایک پنس در سخنان کوتاهی که در مقابل هزاران مجاهد خلق ایراد کرد، به صراحت گفت که: «میخواهم از همه شما قدردانی کنم بسیاری از شما درد و رنج بسیاری کشیدهاید. ممنونم که اینطور ایستادگی کردید برای آزادی... . هیچ موقع جنبش مقاومت ایران اینقدر قوی نبوده ما امروز از آن بیشتر دریافتیم. کانونهای شورشی در ایران مرکز امید مردم ایران هستند. . ». .
پیام این سخنان بسیار روشن است. چهار دهه پایداری خونبار و بیسازش با پردخت سنگینترین بها از سوی تکتک مجاهدین و هوادارانشان و پیشرفت مجاهدین در کسوت کانونهای قهرمان شورشی در کف خیابانهای ایران، عامل اصلی در پیشرفتهای سیاسی در سطح بینالمللی است. به زبان دیگر عنصر“ مبنایی“ نبرد بیامان در سراسر ایران است و فقط همین. این “مبنا“ بمثابه نخ نبات دنیای سیاست، مواضع افراد و سیاستمداران را حول خود کریستالیزه میکند و در جهت دفاع از منافع مقاومت و مردم ایران به خدمت میگیرد. در این نبرد و قیمت دادن که چهل سال است در مقابل منظر چشم جهانیان انجام شده و میشود، هیچ پردهای وجود ندارد که بهدنبالش پشتپردهای وجود داشته باشد. این یک واقعیت بیپرده و درسی برای رهروان راه آزادی میهن است.
این درس که هر چه بیشتر بجنگند و قیمت بدهند، جهان بیشتر در کنارشان خواهد ایستاد و در این ایستادگی، قانون کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من، تردید بر نمیدارد.
رژیم آخوندی با همه باندهای وامانده و درماندهاش نیز باید بفهمد که توفان سهمگین مردم و مقاومت ایران، با اطمینان و یقین به پیروزی، گامهای سنگین و پرطنین خودش را یکی پس از دیگری برمیدارد و باز هم پیروزی میآفریند. جمع شدن پیروزیهای مرحلهای، سرانجام خالق پیروزی نهایی و سرنگونی محتوم نظام آخوندی است. ما خیلی خوب میدانیم که پیروزی نهایی امری خلقالساعه نیست، اما هیچکس نمیتواند در مقابل این چرخه دشمنکوب بایستد و بهسرعت مغلوب نشود.
و سرانجام مورچههای از لانه بیرون کشیده شدهای که در توهم خود، برای خودشان، وزن و شأنی قائل هستند، نیز باید این درس را بگیرند که از بیعملی و دوری از کف خیابانهای ایران و قیمت ندادن، به جایی نمیرسند و دوران حرافی تمام شده است. باید به فکر نان باشند که خربزه آب است. –بخوانید سراب است. حالا هر چه میخواهند تاج و عمامه و انواع کلاه به زمین بکوبند و حرفهای نخنمای همیشگی خود را بلغور کنند.
خلاصه کنیم، اگر حل درست معادلات سیاسی را قانونمند ویک علم بدانیم، راهگشایی پایدار در دنیای سیاست، محصول راهگشایی در میدان نبرد اجتماعی و دادن قیمت برای آن است. مجاهدین از چهل سال قبل به اعتبار نبرد بیامانی که با آخوندها داشتند و تا امروز یک لحظه تعطیل نشده است، با امضا گرفتن از مردم در خیابانهای کشورهای مختلف شروع کردند و بعد به فتح نمایندگان همان مردم در مجالس کشورها نایل شدند. این روند ادامه پیدا کرد و امروز همه شاهدند که با حفظ مرز سرخ استقلال، و همچنین مرز سرخ نه شاه و نه شیخ، جاده سنگلاخ و پر از توطئه سرنگونی را گامبهگام میسازند و پیش میروند و به یقین سرنگونی را خواهند آفرید.