ملت ایران با اتحاد ملی برای آزادی قیام کرد استبداد وابسته سرنگون گردید. اما بهعلت نیم قرن دیکتاتوری، اعدام و زندانی شدن پیشگامان آزادی، ارتجاع رهبری انقلاب را ربود. تبعیض جنسی و تبعیض مذهبی، سرکوبی ملیتها،کوبیدن ارزشهای ملی، چماقداری و حمله به اجتماعات و مراکز نیروهای سیاسی از فردای بقدرت رسیدن خمینی شروع شد. با تحریف دین و آلودن کلمات اسلام و انقلاب بیدادگاههای ضداسلامی و ضدانسانی شلاق زدن، دست و پا بریدن و سنگسار بهراه افتاد. جنگ ضدمیهنی زمینهسازی شد. فریب و خونریزی خمینی، ایران را در کام خود فرو برد.
زنان و مردان و جوانان میهنم به مرگ تدریجی محکوم شدند و دخترکان معصومم بیکس و بیپناه در گوشه و کنار شهرها افتادهاند و هزار فتنه و بلا، گل زیبای رویشان را قبل از شکفتن پژمرده میکند. دریغ و افسوس که در کنارشان نیستم تا در آغوششان بگیرم و بر دردهای جانکاهشان مرحمی بگذارم. برای پایان دادن به همین دردها و رنجها بود که ما به مقاومت بر خواستیم و این آزمایش نسل ما بود. بهگفته مسعود، ارتجاع خمینی بزرگترین بلیه سیاسی، اجتماعی و مذهبی تاریخ ایران و آزمایش وجود و لاوجود ایران و ایرانی ست. بقا یا فنای فرهنگ و میهن و تاریخ و تمامیت ایران لاجرم به غلبه یا شکست ما در نبرد با این ارتجاع ضدتاریخی مشروط میشود. یعنی مردم ایران امروز درگیر سهمگینترین نبردها و پنجه در پنجه درندهترین گرگهای تاریخ این سرزمین است. بله در این ۲۶سال خمینی و رژیمش از هیچ جنایتی برای نابودی نیروهای آزاد شده انقلاب فروگذار نکردند. خون مجاهدان و آزادیخواهان را مباح شمردند، فتوای قتلعام زندانیانمان را صادر کردند تا مقاومت این ملت مظلوم را نابود کنند ولی این مقاومت از حرکت بازنایستاد. و من بار دیگر در برابر مردم ایران که صدای مرا میشنوند از جانب تمامی اعضا و حامیان این مقاومت و یکایک رزمآوران آزادی تأکید میکنم که: ما بهر قیمت، با هر سختی و تا هر زمان که لازم باشد به مقاومت برای آزادی ادامه خواهیم داد.