اینکه رئیسی باید روی مین برود، حرف قطبآبادی یکی از وحوش مجلس فرمایشی خلیفه درمانده ارتجاع است که در بنبست بحرانهای گریبانگیر نظام و در وحشت از فوران آتشفشان جامعه انفجاری حالا خواهان استعفای جلادی میشوند که دو سال قبل خامنهای با گماشتن او میخواست جلو قیامها را بگیرد.
این روزها، گوشههایی از هراس حاکمیت آخوندی، از شرایط انفجاری جامعهٔ ایران را میتوان در جلسات مجلس ارتجاع از زبان اعضای آن شنید. از آنجا که اینها از سرسپردهترین عناصر جیرهخوار خامنهای هستند که از هفت غربال تصفیه اطلاعاتی و نظارت استصوابی گذشتهاند، اظهارات آنها میتواند شاخصی از شدت وخامت اوضاع باشد.
در جلسات مجلس ارتجاع پیوسته نعرههای وحشت از خشم و خیزش مردم به جان آمده در اثر فقر و گرسنگی بهآسمان است و معمولاً هر بار وضعیت فوق بحرانی در یک زمینه و یک کالا، در کانون ترس و نگرانی وحوش مجلسنشین قرار میگیرد، یک روز کمبود و گرانی دارو، یک روز نان، یک روز مسکن و... در جلسهٔ روز سهشنبه ۲۹فروردین نوبت بهبحران و گرانی سرسامآور گاز رسید.
آخوند موسوی لارگانی گفت: «قبوض مشترکان گاز بهویژه مشترکان روستایی بهیکباره از۲۰۰-۳۰۰هزار تومان به۲ تا ۶میلیون تومان در زمستان گذشته افزایش پیدا کرد... در کشوری که از لحاظ منابع گازی دارای رتبه دوم است نباید وضعیت بهگونهیی باشد که حقوقبگیران (تمام) حقوقشان را بابت گاز بپردازند».
این تنها خانوادهها نیستند که زیر بار گرانی گاز کمر خم کردهاند، صنایع نیز زیر این بار فلج و تعطیل شدهاند. بهگفتهٔ پاسدار قالیباف در همان جلسه (۲۹فروردین) «الان صنایع ما یا برقشان قطع است یا گازشان قطع است؛ ما اصلاً برای رشد تولید امسال فقط اگر این را حل بکنیم ۲۰درصد تا ۲۵درصد رشد تولید داریم ولی ما بهخاطر اینکه الآن مشکل گاز و برق داریم... صنعت کمتر دادش بهماها میرسد».
قالیباف در این مورد بهدلایل قابل فهم بیان عدد و رقم در مورد صنایع ویران شده را فرو خورد، کما اینکه عدد و رقمی هم که لارگانی از افزایش قیمت گاز بیان کرد، بسیار کمتر از واقعیت است. بهگزارش رسانههای حکومتی، دولت رئیسی قیمت گاز خانگی را در بهمنماه گذشته و در بحبوحهٔ سرما و یخبندان، بهطور بهتآوری یکباره از متر مکعبی ۴۱تومان به۶هزار تومان افزایش داد. یعنی ۱۵۰برابر! (سایت حکومتی انتخاب ـ ۷بهمن ۱۴۰۱).
این افزایش قیمت سرسامآور هیچ توجیه فنی و اقتصادی ندارد چرا که جدای از اینکه دومین منابع عظیم گاز جهان در ایران قرار دارد، «قیمت گاز طبیعی در ایران ۳برابر میانگین خلیجفارس است و با افزایش قیمت انرژی، هزینه تولید هر تن فولاد خام در ایران از۹.۲درصد بهبیش از۲۵درصد رسیده است که پیامدهای آن افزایش قیمت در بازار داخلی و عدم امکان رقابت در بازارهای جهانی است» (سایت حکومتی روز نو ـ ۲۶فروردین).
به نظر میرسد با توجه بهتجربهای که رژیم از افزایش قیمت بنزین در آبان۹۸ دارد، جرأت افزایش قیمت بنزین را ندارد و تلاش میکند با افزایش قیمت سایر اقلام انرژی مانند برق و گاز آن را جبران کند.
از سوی دیگر اعضای مجلس تلاش میکنند با انگشت گذاشتن بر نقش رئیسی و دولت او در این گرانیها، او را سپر بلای ولیفقیه ارتجاع کنند. تا آنجا که در این مورد تا درخواست برکناری یا استعفای رئیسی هم پیش میروند و این موضوع از رسانهها و روزنامههای حکومتی، اکنون بهاعضای مجلس رسیده است.
قطبآبادی عضو مجلس آخوندی میگوید: «رئیسی اگر ادعا میکند که دلش برای مردم و کشور و انقلاب میسوزد بایستی فکر کند که زمان جنگ است، در آن زمان بسیجیها روی مین و سیم خاردار میرفتند تا مسیر را برای عبور سایرین باز کنند. آقای رئیسی هم باید روی مین استعفا برود» (روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی- ۲۹فروردین).
اما کیست که نداند مسبب اصلی این گرانیها و این چپاولگری و تباهی اقتصاد یا هلاک حرث و نسل خود خامنهای است. اظهارات او در اولین سخنرانیاش در سال جدید گویای این واقعیت است. وی با اشاره به «عیوب مردم» وقیحانه صحبت از اسراف مردم کرد و از «اسراف در آب و نان و برق و گاز و بنزین» اسم برد.
شکستن کاسه و کوزهٔ این فضاحتها بر سر رئیسی و در بردن خامنهای، آب کوبیدن در هاون است، شکست و تباهی دولت رئیسی، شکست خامنهای و پروژهٔ اوست و تاوانده اصلی این شکست استراتژیک هم خود او خواهد بود. نمایش مجلسیها و اشک تمساح ریختن آنها برای مردم نیز نمیتواند جلو شعله کشیدن آتش خشم و کین مردم غارتشدهٔ ایران را بگیرد و نظام ولایت فقیه را از قیام و سرنگونی محتوم برهاند.