بررسی پناهندگی مجاهدین توسط کمیساریای پناهندگی ملل متحد
کارزار حقوقی بر سر اموال مجاهدین در اشرف در سال۱۳۹۱ ۱۳۹۲
ماندن ۱۰۰نفر از مجاهدین (لشکر فدایی اشرف) در اشرف برای حفاظت از اموال:
قتلعام اشرف
برادر سیاوش در مرور تاریخچهٔ مجاهدین به سرفصل انتقال مجاهدین از اشرف به لیبرتی رسیدیم. البته این انتقال طی یک بازهٔ زمانی طولانی انجام شد. در جلسهٔ قبل به آنجا رسیدیم که مجاهدین بهدلیل نقض قراردادهای مکرر طرف مقابل انتقال به لیبرتی را متوقف کردند. نتیجه چه شد؟ چطور انتقال دوباره شروع شد؟
-با اینهمه و بهرغم همه واقعیتها، تنها عاملی که خواهر مریم را متقاعد کرد از ساکنان اشرف بخواهد این جابهجایی را از نو شروع کنند، اطمینانهای وزیر خارجه وقت آمریکا خانم هیلاری کلینتون و دولت ایالات متحده بود.
بررسی پناهندگی مجاهدین توسط کمیساریای عالی پناهندگی ملل متحد در لیبرتی
کمیساریا در ۲۸مارس ۲۰۱۲ (۹فروردین ۹۱) در اعلامیهای آمادگی خود را برای شروع تعیین استاتوی پناهندگی ساکنان اعلام نمود و «در ۱۹آوریل ۲۰۱۲، (۳۱فروردین) کمیساریا پروسه بررسی ساکنان جابهجا شده را شروع کرد. کمیساریا تیم های زیادی را در صحنه بسیج کرده، توانمندیهای لازم بهلحاظ نرمافزار و سخت افزار را در محل مستقر کرده است. مصاحبههای فردی در مکانهایی امن و بیطرف و محرمانه در حال انجام هستند. تصمیمها در مورد استاتوی پناهندگی و پیشنهادات به کشورهای بازاسکان در حال انجام هستند».
برادر سیاوش یکی از مسائلی که در توافقات هم ذکر شده بود مسألهٔ اموال مجاهدین در اشرف بود. این اموال کم هم نبود. چه فعالیتهایی در این رابطه صورت گرفت؟
حملات موشکی به لیبرتی فوریه ۲۰۱۳ تا مه ۲۰۱۶ (بهمن ۹۱تا اردیبهشت ۹۵)
کارزار حقوقی بر سر اموال مجاهدین در اشرف در سال۱۳۹۱ ۱۳۹۲
ماندن ۱۰۰نفر از مجاهدین (لشکر فدایی) در اشرف برای حفاظت از اموال:
زمانی که مجاهدین از اشرف به لیبرتی منتقل میشدند، رژیم و مالکی مانع شدند که مجاهدین اموال خود را با خودشان ببرند. این اموال بسیار زیاد بود و سازمان ملل موافقت کرد که ۱۰۰نفر از مجاهدین برای حفاظت از این اموال در اشرف بمانند.
طبق برآوردهایی که انجام گرفته بود، قیمت اموال موجود در اشرف شامل اموال منقول و غیرمنقول یعنی بناهای استقراری و دستگاههای ژنراتور و تصفیه آب و دستگاههای ارتباطی و ماشینآلات سنگین و غیره، معادل ۵۵۰میلیون دلار بود. رژیم قصد داشت که تمامی این اموال را مصادره کند، در حالی که ما میخواستیم این اموال را بفروشیم تا بتوانیم هزینه استقرار در لیبرتی را تأمین کنیم. لذا بر سر فروش این اموال و ممانعت از مصادره آن، یک جنگ سیاسی و حقوقی جدی با دولت دستنشانده رژیم در عراق داشتیم و سرانجام ۱۰۰نفر از مجاهدین بهمنظور حفاظت از اموال در اشرف ماندند.
برادر سیاوش شما الآن از توافق برای حضور ۱۰۰نفر از مجاهدین در اشرف صحبت میکنید. توافقی که در نهایت متأسفانه با حملهٔ مرگبار ۱۰شهریور ۹۲ نقض شد. لطف کنید در این رابطه برایمان صحبت کنید. چه اتفاقاتی افتاد؟ چه شد؟
بهدنبال شکست توطئه رژیم آخوندی و دولت دستنشانده عراق و کوبلر برای نابود کردن و تلاشی تشکیلات مجاهدین در انتقال از اشرف به لیبرتی، رژیم آخوندی ضربه سنگینی از مجاهدین و سوختن فرصتها خورد و مالکی و کوبلر بور و کور شدند.
رژیم تصمیم گرفت که در آخرین فرصتی که برای حضور حد اقلی از مجاهدین که در اشرف ماندهاند با یک حمله تروریستی دست بهقتلعام بزند تا بخیال خودش ضربهای سنگینتر از فروغ جاویدان را به مجاهدین وارد کند.
برای اجرای چنین قتلعامی توطئههای همهجانبهای چه در زمینه شیطانسازی و چه در بعد نظامی را طراحی کرد.
یک سال بعد از انتقال آخرین گروه مجاهدین به لیبرتی، در ۱۰شهریور ۱۳۹۲ نیروهای مالکی همراه با تروریستهای تحتامر رژیم آخوندی به فرماندهی قاسم سلیمانی، مجاهدین مستقر در اشرف را مورد حمله قرار دادند که در این حمله ۵۲نفر از مجاهدین شهید و ۷تن نیز به گروگان گرفته شدند.
این حمله در واقع یک قتلعام بود. علت اینکه این امکان را دشمن پیدا کرد تا بتواند این قتلعام را انجام دهد، حضور یک خائن در بین نیروهای مهاجم بود. نام این خائن مسعود دلیلی بود.
وی قبلاً در قرارگاه اشرف بود و به تمامی محلها آشنایی داشت، اما بهدلیل اینکه توان و کشش مبارزاتی نداشت اشرف را ترک کرد و نزد نیروهای عراقی رفت. اما بعداً نیروی تروریستی قدس او را به خدمت گرفت و بهعنوان راهنما برای حمله به اشرف مورد استفاده قرار داد.
در زمان این حمله نیروهای مالکی که به ظاهر حفاظت اشرف را بهعهده داشتند، راه را برای نیروهای تروریستی قدس باز کرده و آنها توانستند در ساعات اول صبح روز ۱۰شهریور ۱۳۹۲ وارد اشرف شده و با راهنمایی این فرد خائن مستقیماً به محلهای استقرار فرماندهی مجاهدین دست پیدا کنند و این قتلعام را انجام دهند.
بعد از این قتلعام نیروهای تروریستی قدس برای اینکه هیچ اثری از حضورشان باقی نماند، همین فرد خائن را در داخل اشرف بهقتل رسانده و برای اینکه شناخته نشود، صورت وی را نیز سوزاندند.
برادر سیاوش سؤالم اینه که این موضوع چه تأثیراتی در صحنهٔ بینالمللی داشت. چرا در اساس نیروهای مالکی، نیروهای مهاجم، نتونستن قتلعامی که طراحی کرده بودند را کامل کنند؟ چون آنها برای کشتن همهٔ نفرات آمده بودند.
این قتلعام دنیایی را تکان داد و مشخص شد که مالکی تا چه میزان وابسته به رژیم است و چه میزان جنایتکار میباشد. بعد از این حمله خونین بقیه مجاهدین مستقر در اشرف به قرارگاه لیبرتی منتقل شدند و به این وسیله اشرف بهطور کامل از مجاهدین خالی شد.
در این شبیخون وحشیانه که در ساعت ۵صبح شروع شد نیروهای رژیم با تمام سلاحها به اشرف حمله کردند و در مقرهای مجاهدین بهویژه فرماندهی به مجاهدین بیسلاح تهاجم کردند. مجاهدین بیسلاح با تمام وجود در برابر آنها ایستادند و بیسلاح بهسمت آنها حمله و رشدند بهطوریکه نیروهای رژیم حتی موفق به دستگیری آنها نشدند. این مقاومتهای قهرمانانه باعث شد که پیشروی نیروهای جنایتکار که برای کشتن و ربودن مجاهدین تا آخرین نفر آمده بودند، پس از قتلعام ۵۲نفر از مجاهدین متوقف شود. از سوی دیگر کارزارهای سریع مجاهدین در عرصه بینالمللی و در عراق باعث شد که این حمله جنایتکارانه نزد مقامات و شخصیتهای بینالمللی برملا شود و باعث رسوایی مالکی و قاسم سلیمانی گردد. بهطوریکه مجبور به عقبنشینی شدند.