روزگار غریبیست نازنین!
به روزگاری رسیدهایم که تلقین مرگ را برای چرخدندههای «رونق تولید ملی» مباح میشمارند تا تیغههایش را بر روان لطیف جوجههایی فرود آورند که هیچ پنداری از جنایت در شورهزار گندگاوچالهدهان آخوندیسم ندارند.
از این حلقههای قتلعام طی ۴۱ سال صدارت ولایت فقیه تا بخواهیم یافت میشوند. اصل حرف هم همین است که با استمرار این قتلعامها، جنایت و مرگکاری را به یک فرهنگ و عادت بدل کردهاند تا شرم را بکشند و وجدان را به گروگان و بیگاری بگیرند.
خبرها و فیلمهای قتلعام حدود ۱۶ میلیون جوجه همهجا پخش شده و محتاج تکرار نیست. آنچه باید مد نظر باشد، سلسله پیوندهایی است که حلقه به حلقه به هم وصل شده تا در نهایت ۱۶ میلیون جوجهٔ زنده در دم زیر چند تن خاک دفن شدند.
خاطر مکدر رؤسای بیخبر از گزارشهای مرگ!
قبل از نشان دادن این حلقهها که خواهیم دید پیشینه هم داشته و مقامات رسمی هم در جریان بودهاند، خوب است به واکنش رئیس دولت و رئیس قضایی اشاره کنیم که از خبر ناگهانی قتلعام جوجهها بسیار مکدر و پریشان خاطر شدهاند و روحشان از جریان داشتن چنین قتلعامهایی بیخبر بوده است! هم روحانی و هم رئیسی فرمان دادهاند تحقیق شود که ماجرا چه بوده و مسببین، مورد پیگرد قانونی قرار گیرند!
در آینهٔ همهٔ تجربههای تلخ
حتماً بهخاطر میآورید که از این مکدر شدنها و فرمانهای پیگیری از خمینی تا خامنهای تا بخواهید ابراز و صادر شده و با گذشت ۴۱ سال، هنوز کمیتههای تحقیق از پس روند تحقیق و گزارش به مردم ایران برنیامدهاند! پروندههایی مثل شایعه شکنجه در زمستان ۵۹، قتل کشیشان مسیحی در ۷۲، قتل خبرنگار زهرا کاظمی، قتلهای زنجیرهیی دگراندیشان در ۷۷، علت غرق شدن کشتی سانچی در ۹۶، آمار جان باختگان قیام آبان ۹۸، شلیک سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی و...حالا قتلعام ۱۶ میلیون جوجه!
آیا چاقوهای هیأتهای تحقیق روحانی و رئیسی دستهشان را میبرند؟ بهقول شعر معروف «قاصدک»: «همهٔ تجربههای تلخ / به دلم میگویند: تو دروغی، تو دروغ»!
قربانی کردن مغبونان معامله با دولت
دستگاه تبلیغاتی حکومت همهٔ تلاشش را کرد که قتلعام جوجهها را به صاحبان مرغداریها و شرکای صنفیشان نسبت دهد. مبنای دستور تحقیق شداد و غلاظ روحانی و رئیسی هم بر همین تبلیغات حکومتی سوار شده است. اما لابهلای همین تلاشهای ناشیانه، دم خروسها یکییکی بیرون زده و تبدیل به حلقاتی شدند که جوینده را به سرنخ اصلی میرساند.
حلقه به حلقه از وزارتخانه تا قتلعام
این حلقهها را یکییکی دنبال میکنیم تا به سرچشمهٔ علت جوجهکُشی ــ مثل تمام نسلکُشیهای ۴۱ سال گذشته ـ در تصمیمگیری وزارتی و دولتی برسیم.
در قدم نخست روشن میشود که مرغداران طبق قرارداد چهار ماه پیش و به «تکلیف دولت و نیاز پیشبینی شده» پاسخ داده و چشم امید به وعدههای حکومت دوخته بودند:
ــ «یکیاز دلایل این ضرر و زیان، برنامهریزی تولید جوجه یکروزه گوشتی بر اساس مصوبات ستاد تنظیم بازار در دی و بهمن سال ۱۳۹۸ بود». (دبیر انجمن تولیدکنندگان جوجه یکروزه، روزنامه آرمان بهنقل از ایسنا، ۱ اردیبهشت ۹۹)
ــ «مرغداران در ایران بر اساس تکلیف دولتی و نیاز پیشبینیشده تولید میکنند. پیش از ماجرای کرونا به ما تکلیف شده بود که ۱۳۵میلیون تخممرغ نطفهدار برای تبدیلشدن به جوجه و سپس مرغ برای تأمین نیاز کشور تولید کنیم». (ٰروزنامه ستاره صبح، غلامعلی فارغی عضو اتاق بازرگانی ایران، ۲ اردیبهشت ۹۹).
در تکمیل همین «تکلیف دولتی»، امیر خجسته نایبرئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس میگوید:
«با توجه به نامگذاری امسال و تأکید مقام معظم رهبری بر رونق تولید ملی، مرغداران سراسر کشور برنامهریزی کرده بودند تا ضمن تأمین نیاز کشور با افزایش تولید، جهش تولید را محقق کنند». (روزنامه اقتصاد سرآمد، ۲ اردیبهشت ۹۹)
بعد معلوم میشود که وزیر دولت دنبال معامله با مرغداران بوده و وقتی بر اثر کرونا قیمت مرغ پایین آمده، خلف وعده میکند، صاحبان مرغداری را سر کار گذاشته و دستشان را در پوست گردو نگه میدارد. ادامهٔ حرفهای امیر خجسته دربارهٔ نارو زدن به مرغداران:
«بایستی وزارت جهاد کشاورزی برنامهریزی میکرد تا مازاد تولید را خریداری میکرد. اما قیمت مرغ که پایین آمد دیگر برایشان مقرون به صرفه نبود. با توجه به عدم حمایت دولت و فروش مرغ به کمتر از قیمت تمام شده در شرایطی که تهیه خوراک دام و طیور برای مرغداران سخت شده بود، آنها بهمنظور اعلام نارضایتی تصمیم به معدومسازی جوجههای یک روزه گرفتند». (همان منبع)
در ادامه معلوم میشود که قبل از قتلعام جوجهها، صاحب یک مرغداری به وزارت جهاد کشاورزی مراجعه کرده و چشم یاری و کمک داشته است:
«یکی از پرورشدهندگان جوجهٔ یکروزه، هزاران جوجهاش تلف شده و تعدادی از آنها را برای دریافت تسهیلات به جهاد کشاورزی استان مربوطه برده است. به او میگویند اینها اضافه هستند. اگر اینها اضافه هستند پس چرا خواسته شده که تولید کنند؟». (روزنامه آرمان، ۲ اردیبهشت ۹۹)
در یک خبر موازی همین نمونهٔ بالا، یک تولیدکنندهٔ جوجهٔ یک روزه در آذربایجان غربی، جوجههایش را جلوی استانداری آورده و میگوید خوراک برای جوجه ندارد و مجبور است رایگان توزیع کند!
مشاهده میشود که قدم به قدم منافع دولت در کار بوده و در این مراحل طی شده، فقط کنش و واکنشهای تخریبیِ روحی و روانیاش نصیب مرغداران شده است. روند قتلعام جوجهها از وزارتخانهٔ دولت با دست خالی گذاشتن پرورشدهندگان جوجهٔ یک روزه، شکل گرفته و مرغداران مغبون از معامله با وزارت، دستشان خالی مانده و جوجههایشان بدون دانه و خریدار.
پندار عجیب نحله جنایت
این حکایت در شورهزار حاکمیت ولایت فقیه برای انسان یا هر وجود زنده، حکایتی یکسان است که ریشه در یک سادیسم فکری و رفتاری دارد. سادیسم یک تمرین مداوم برای ایجاد درد و آزار دادن دیگران است. وقتی سادیسم با فاشیسم که روشی برای تمرکز قدرت در حکومت است، عجین و یکپارچه میشود، حاصلش سود جستن از قتلعام انسان و هر وجود زنده برای «اوجب واجبات حفظ خود و نظام خود» است. این خط ممتد را از ۴۱سال پیش میتوان دنبال کرد تا از قتلعام و نسلکشی انسانی به زمینهچینی برای قتلعام روان لطیف جوجههایی رسید که هیچ انگار و پنداری از عجیب بودن جنایات نحله آخوندی ندارند.
یک تلاقی عجیب و یک پرسش دنبالهدار
پرسشی ناخودآگاه به ضمیر آدمی تلنگر میزند که وقتی خبر و تصویر قتلعام جوجهها طی یک روز عالم را میگیرد، اگر در قتلعام تابستان ۶۷ هم اینترنت جهانی بود، آن جنایت بزرگ قرن تا کجا دامن خمینی و هیأت مرگ و جانیان بالفطرهٔ ولایی را میگرفت؟ غلامعلی فارغی عضو اتاق بازرگانی دولت آخوندها ناخواسته چنین پرسشی را پاسخ میدهد: «انتشار تصویر معدومسازی جوجهها باعث حساس شدن جامعه شد». (ستاره صبح بهنقل از ایسنا، ۲ اردیبهشت ۹۹)