در جلسهٔ روز یکشنبه (۱۱دی) مجلس ارتجاع، پاسدار قالیباف که ریاست جلسه را بهعهده داشت، با اشاره بهسفر اخیرش بهقم و ملاقات با مراجع حکومتی گفت: «ایشان، دغدغههای این روزهای مردم متدین را مطرح فرمودند و حل مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم را با دلسوزی مطالبه کردند». قالیباف بهعنوان نتیجهگیری از این سفر و «دغدغههای مراجع و مطالبهگری آنها» دوباره بحث تغییر حکمرانی را مطرح کرد و افزود: «اینجانب همانطورکه قبلاً نیز تأکید داشتم، بر این باورم نوسازی نظام حکمرانی در همهٔ حوزهها ضرورتی است که با بازگشتن امنیت، باید در دستور کار کشور قرار گیرد و اکنون در حال ایجاد اجماع در تصمیمگیریهای لازم در این حوزه هستیم».
سایر اعضای مجلس هم که در این جلسه سخنرانی کردند، بهنوعی و بهبیانی، ضمن اشاره بهبنبست موجود، بر ضرورت تغییر و اصلاح تأکید نمودند.
خود قالیباف از برکناری رئیس بانک مرکزی قدردانی کرد و آن را ضرورتی اجتنابناپذیر خواند، ولی تأکید کرد: «ضروری است این تغییر با اصلاحات ساختاری، سیاستگذاری و مدیریتی، تکمیل شود».
یکی از اعضای مجلس (مظفری) خطاب بهرئیسی جلاد و علما و مراجع هشدار داد: «این دورهها با همه دورهها متفاوت است این بار اگر مسلط شدند از انقلاب چیزی نمیماند».
یکی دیگر از اعضای مجلس نیز سران سه قوه و دولت رئیسی را مورد سؤال قرار داد که: «آیا در جریان هستید که در استان سیستان و بلوچستان چه میگذرد؟ آیا در جریان هستید که مردم بدون نان و آب هستند؟ مردم بدون سوخت هستند؟»
و دیگری بهوضعیت بههم ریختهٔ آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: «نمایندگان مصممانه بهدنبال استیضاح وزیر خواهند بود».
البته مطرح شدن استیضاح در این مجلس یکدست و غربال شده نه ناشی از جنگ باندی، بلکه اساساً بهخاطر وحشت از شدت وخامت اوضاع انفجاری است. کما اینکه فلاحتپیشه عضو سابق مجلس ارتجاع میگوید: اگر ضعیفترین مجالس گذشته هم سر کار بودند تیم اقتصادی دولت استیضاح شده بود. او بهبلاتکلیفی که بر دولت رئیسی سایه افکنده اشاره میکند و میافزاید: دولت باید تا ۲۵آذر لایحهٔ بودجه را بهمجلس میداد که نداد... زیرا کسانی که کار اقتصادی انجام میدهند هنوز تکلیف خودشان را نمیدانند.
بلاتکلیفی، بهدولت رئیسی و موضوع اقتصادی محدود نمیشود، وضعیتی است که بر کل نظام حاکم است؛ کما اینکه آخوند ذوالنوری در مجلس ارتجاع، گفت: «خروجی جلسات متعدد سران سه قوه باید راهکارهای برونرفت از شرایط سخت فعلی باشد، ما نمایندگان تا حالا اثری از خروجی جلسه سران قوا نمیبینیم».
این بلاتکلیفی و انفعال، گریبانگیر بخش نظامی رژیم نیز هست. در این مورد اظهارات پاسدار اباذری مشاور سرکرده کل سپاه پاسداران بهاندازه کافی گویاست که: «کسان زیادی را دیدیم که بریدند، بنده یک سردار سپاه هستم... دیدم بهچشم، سرداران بزرگی که کم آوردند فرماندهان خود من کم آوردند و مقابل خامنهای و نظام ایستادند... کسانی که مسئولان درجه یک این نظام بودند کم آوردند» (تلویزیون رژیم ـ ۶دی).
این اظهارات چنان طنین سیاسی و اجتماعی داشت که سپاه پاسداران مجبور شد اطلاعیه بدهد؛ اما در این اطلاعیه، اظهارات این سرکردهٔ پاسداران تکذیب نشده بلکه ادعا شده که وی مشاور سرکردهٔ کل سپاه پاسداران نیست و اظهارات او «تحلیل و نظر شخصی» است. در حالی که تلویزیون رژیم، ضمن پخش اظهارات اباذری، او را با همین سمت معرفی کرده است.
پس از پاسدار اباذری، پاسدار غیبپرور جانشین سرکرده کل سپاه پاسداران نیز گفت: «بسیاری از خواص در حوادث اخیر رفوزه شدند» (خبرگزاری دولتی ایرنا ـ۱۰دی).
در این میان، عناصر باند مغلوب و محذوف، از حسن روحانی تا سایرین فرصت پیدا کردهاند که خودشان را بهعنوان سوپاپ اطمینان این دیگ بخار و شرایط انفجاری کنونی مطرح کنند. آنها پیاپی هشدار میدهند: «اصلاحات نشود، انقلاب میشود» (روزنامهٔ حکومتی همدلی ـ ۱۱دی) و «زمان اصلاحات همین امروز است، فردا دیر است» (علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی ـ اعتماد ۱۱دی).
از این اظهارات، هشدارها و اعلام خطرها بهخوبی پیداست که وحشت از انقلاب در تقدیر، سراپای رژیم را فراگرفته است؛ چرا که دولت رئیسی جلاد در همهٔ زمینهها بهطور مفتضحانهیی شکستخورده تا آنجا که حتی «اصولگراها» هم بهرئیسی هشدار میدهند «کابینه را تا دیر نشده تغییر دهید» (روزنامهٔ حکومتی آرمان امروز ـ ۱۱دی).
اما خامنهای، که جلاد۶۷ را بهعنوان آخرین کارت مقابله با جامعهٔ انفجاری و مقاومت انقلابی بازی کرده، پوشالبافی مجلس دستنشانده را بهپشیزی نمیخرد و خوب میداند که تعارفاتی مثل «تغییر کابینه» و «نوسازی نظام حکمرانی» نه تنها جواب ندارد، بلکه بهروند سرنگونی نظام زهوار در رفته، شتاب میدهد