سخنان روز پنجشنبه(۲۲دی) خامنهای آمیزهیی بود از ادعا و اعتراف و ضدونقیضگویی و استمداد از مداحان دربارش که از فاسدترین و منفورترین عناصر سرسپردهٔ او هستند، برای بند زدن سبوی درهمشکستهٔ ولایت.
خلیفهٔ ارتجاع با اشاره به قیام سراسری مردم ایران که ۴ماه است رژیمش را درهم پیچیده و بهرعشه انداخته، با اعتراف به شرایط عینی قیام و اینکه «عامل اقتصادی وجود داشت، البته وضعیت اقتصادی کشور هم خوب نبود، خوب نیست، مشکل معیشت مردم، این زمینهای بود که آنها بتوانند استفاده کنند» با این همه بهطور متناقضی قیام را به دشمن خارجی و نقشهٔ دشمن نسبت داد و ادعا کرد که دشمن در نقشهاش شکستخورده، چون «محاسبهاش محاسبهٔ غلطی بود». اما از آنجا که خود خامنهای بهتر از هر کس میداند پایان قیام، ادعایی واهی است، از بیم آنکه نیروهایش دچار خوشخیالی و غفلت شوند، بلافاصله به آنها هشدار داد: «ما هم باید حواسمان باشد، مغرور نشویم، غافل نشویم بگوییم خب تمام شد قضایا، در میدان باشیم... دشمن را دستکم نگیریم».
اما در ورای این اظهارات متناقض، هدف اصلی خامنهای از جمع کردن مداحان دربارش و بسیج این دژخیمان، تلاش برای سبوی درهمشکستهٔ ولایت زیر ضربات مستمر قیام است. بهمیدان آوردن مداحان، ادامهٔ بسیج تبلیغاتی روزهای اخیر تحت عنوان «میثاق حوزویان با ولایت» در قم و مشهد و سایر شهرهای کشور است. آن «میثاق» برای مرعوب کردن آخوندهای ناراضی و جمع کردن الباقی آخوندها و طلاب هراسان، حول عمود شکستهٔ خیمهٔ ولایت بود.
در دیدار با مداحان ولایت، خلیفهٔ ارتجاع به آنها مأموریت داد تا با استفاده از «هنر مداحی»، اقدام به «زیباسازی» چهرهٔ او کنند. وی با اشاره به امواج خشم و نفرت عمومی گفت: «دشمن خیال میکرد با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون میتواند مسئولان کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند».
اگر خامنهای شخصاً وقیحتر از آن است که زیر حجم شعارهای شبانهروزی «مرگ بر خامنهای» و «خامنهای قاتله، ولایتش باطله» و امواج لاینقطع خشم و نفرت تمام مردم ایران منفعل شود، اما قادر نیست پنهان کند که زیر ضرب همین شعارها و منفوریت اجتماعی، هیبت و اتوریتهاش، حتی در درون رژیم هم، ریخته است. وی در همین رابطه اعتراف کرد: «ما اشکال کارمان در بسیاری از جاها این است که دستور میدهیم، نصیحت میکنیم، استدلال میکنیم، منطق میآوریم، اثر نمیکند؛ چرا؟ برای اینکه فضای عمومی متناسب با آنچه که ما خواستیم نیست».
ایادی و سردمداران رژیم بهکرات به منفوریت خامنهای اعتراف کردهاند. از جمله آخوند فلاحتی، گماشتهٔ خامنهای در نمایش جمعهٔ رشت (۱۰دی) گفت: «۱۰میلیون و ۴۵۰هزار تولید محتوا بر علیه رهبری نظام کردند... نه بر علیه رئیسجمهور، نه بر علیه سپاه، نه برای نیروهای مسلح... فقط بر علیه رهبری!».
پاسدار قالیباف هم در جلسهٔ علنی مجلس ارتجاع (۱۵دی) گفت: «آماج اصلی آقاست... دشمن امروز آمده که دقیقاً به سر این تن بزند و خود را راحت کند... یعنی در حقیقت با نگاه و تصمیم براندازی بهمیدان آمده است».
شاید اعتراف خامنهای به اینکه «من بهعنوان یک ناظر، در دل خود به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم»، اشارهیی به همین واقعیت باشد که تیر قیام در شلیک به سر این نظام اهریمنی و منحوس، دقیقاً بههدف خورده است.
اکنون خامنهای، سراپا زخمی و شاخشکسته و سرخورده از خواص ساکت و رمکرده، دست نیاز بهسوی مداحان دربارش دراز کرده تا همچنانکه «در معرکههایحساس نظام بهداد نظام رسیدهاند» و همچنانکه «در سالهای بعد از جنگ هم تا امروز همینجور، مداحی نقشآفرینی کرده، در قضایای گوناگون در فتنه ۸۸ در ۹دی... با تسلط بر شگردهای گوناگون جذب مخاطب» اکنون هم بهداد او برسند.
آنچه خلیفهٔ ارتجاع از این جماعت فاسد و منفور میخواهد، فراتر از مرمت عمود شکستهٔ خیمهٔ نظام، «فضاسازی» است؛ این است که «شما مداحها بدانید کجا ایستادهاید و چه کار میتوانید بکنید» چرا که «ما امروز مواجه با یک پیچ تاریخی مهم هستیم، یا تو دل یک پیچ تاریخی مهم داریم حرکت میکنیم».
درک آنچه دیکتاتور مفلوک از آن بهعنوان «یک پیچ تاریخی» یاد میکند، دشوار نیست. او تلاش میکند به ایادی و دژخیمان رژیمش تفهیم کند نظام در موقعیت بود و نبود است. او تلاش میکند این وضعیت را که قیام سراسری مردم ایران برایش رقم زده، به قبل از قیام برگرداند. اما همچنانکه رهبر مقاومت گفته است: «تعادل پیشین بازگشتناپذیر است. سبوی ولایت بشکسته و پیمانهٔ شیخ همچون شاه، بر زمین ریخته است»(مسعود رجوی ۹دی ۱۴۰۱).