پدر عالیقدر اسقف گایو،
قانونگذاران محترم مجالس سوئیس، آلمان، استرالیا
دوستان و حامیان گرامی مقاومت ایران در فرانسه، سوئیس، انگلیس، هلند، پرتغال
خواهران و برادران عزیزم،
به همه شما در اشرف۳خوشآمد میگویم.
حضور شما در خانه مقاومت ایران قبل از هر چیز پیام همبستگی به مردم بهجان آمدهیی است که برای به زیر کشیدن فاشیسم دینی لحظه شماری میکنند.
کشور ما ایران نه با یک حکومت قرونوسطایی در حال زوال، بلکه با مردم و قیامآفرینانی شناخته میشود که آزادی و دموکراسی و برابری را اراده کردهاند.
از این نظر جای اشرف در قلب ایران است. ایران بهپاخاسته، گهواره قیام و انقلاب و سرزمین کانونهای شورشی و شهرهای شورشی.
در این روزها، جهان از یکطرف در حملههای پیاپی رژیم آخوندی به کشتیها و شلیک موشکهای آنها ستیزهجویی و جنگطلبی را میدید؛
از طرف دیگر صدای آزادی ایران را میشنید که در تظاهرات ایرانیان در بروکسل و واشنگتن طنینافکن بود.
به مشتاقان آزادی و یاران شورشگر درود درود درود.
چه کسی جنگطلب است؟
دوستان عزیز،
در هفتههای اخیر بحران ایران به مرحله حادی رسید.
ماه گذشته رژیم آخوندی به چهار کشتی تجاری در سواحل فجیره حمله کرد.
دو روز بعد در اواخر اردیبهشت ماه عوامل رژیم دو لوله مهم نفت در عربستان را با پهپادهای انفجاری مورد حمله قرار دادند.
پنج روز بعد یک موشک آخوندها از طریق مزدورانش در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد فرود آمد.
بعد از آن حملات موشکی عوامل رژیم به فرودگاههای عربستان یکی پس از دیگری تکرار شد.
روزهای ۲۲و ۲۳خرداد نخستوزیر ژاپن برای میانجی گری با پیام رئیسجمهور آمریکا در تهران بود.
خامنهای بهنحوی توهینآمیز او را پس زد و بدتر اینکه در همان روز در نزدیکی سواحل ایران در دریای عمان به یک نفتکش ژاپنی حمله کرد.
بیشتر از این نمیشد مهمان میانجی را تحقیر کرد. آخوندها حتی برای حمله به کشتی صبر نکردند شینزو آبه از تهران برود.
و درست یک هفته بعد در ۳۰خرداد حمله موشکی بسیار تحریک آمیزی به هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی بر فراز آبهای بینالمللی در خلیجفارس صورت گرفت.
سپاه پاسداران با یک اطلاعیه رسمی و مملو از رجز خوانی آنرا اعلام کرد و بهعهده گرفت که به این ترتیب ۲۰۰میلیون دلار به دشمن خسارت وارد کرده است.
سپس در ۴تیرماه برای همین هدف قرار دادن دشمن، آخوند روحانی رئیسجمهور ولایت فقیه با چاپلوسی گفت دست ارتشیها و پاسداران مربوطه را میبوسد.
البته مردم ایران البته با ۴۰سال تجربه برآنند که دشمن جای دوری در آنسوی اقیانوسها نیست بلکه همین آخوندهای حاکمند که رودرروی مردم ایران هستند.
دفاع از فاشیسم دینی در زرورق ضد جنگ
از آنطرف مماشاتگران و لابیها و عوامل و مزدوران رنگارنگ این رژیم سالها مقاومت ایران
و پشتیبانان آزاده و انساندوست آنرا به جنگطلبی متهم میکردند گوئیا کسانی که از حقوق بشر
و آزادی در ایران دفاع میکنند جنگطلب هستند و میخواهند آمریکا لشکرکشی کند. چه دروغ مفتضحی!
آیا بعد از همه حملات اکنون این واقعیت ساده به مدافعان سیاست مماشات تفهیم شده
است که سرچشمه جنگ در خاورمیانه همین رژیم است یا اینبار میخواهند به آخوندها جایزه صلح بدهند؟
بهتر است بپرسم آن کسانی که مخالفت با نقض حقوقبشر در ایران یا افشاگری مقاومت
درباره سایتهای اتمی مخفی آخوندها را زمینه چینی جنگ معرفی میکردند، آیا شرم میکنند
یا همچنان در جستجوی راهی برای تبرئه رژیماند؟
بله دفاع از فاشیسم دینی در زرورق ضد جنگ به واقع شرمآور است و البته کسی را نمیفریبد.
آزادی و دموکراسی و حقوقبشر حق مردم ایران است
سؤال اصلی این است که آیا آزادی و دموکراسی و حقوقبشر، حق مردم ایران نیست؟
آیا جهان میداند که در زندانهای رژیم آخوندی از قبیل زندان و شکنجهگاه فشافویه بر زنان و جوانان ما چه میگذرد؟
من بارها و بارها از جانب مقاومت ایران خواستار اقدام فوری دبیرکل ملل متحد، کمیسر عالی
و شورای حقوقبشر ملل متحد و سازمانهای بینالمللی مدافع حقوقبشر برای آزادی دستگیر شدگان شدم و درخواست کردم که هیأتهایی برای بازدید از زندانهای رژیم و دیدار با زندانیان تعیین شود.
در جریان قیام دیماه ۱۳۹۶دست کم ۱۴تن از زندانیان قیام زیر شکنجه جان باختند.
راستی چرا دولتهای اروپایی ساکتند؟
کسانی که اینقدر دلواپس تجارت با رژیم آخوندها هستند چرا یکبار برای بازدید از زندانها و
اطلاع از وضعیت دستگیر شدگان قیام بهویژه زنان یک هیات به زندانهای این رژیم نمیفرستند؟
انتظار این زنان از خانم موگرینی چیست؟
آیا نباید در سفرتان به تهران و عکس گرفتن با مهرههای رژیم لااقل درخواست یک بازدید سمبلیک از زندانها را به آخوند روحانی رئیسجمهور این رژیم میدادید؟
موقعیت انفجاری جامعه و نیاز آخوندها به بحرانسازی
امروز ما با یک جامعه ملتهب، بپا خاسته و آماده براندازی فاشیسم دینی مواجهیم.
آخوندها هر چقدر توانستند به شکنجه و دستگیری و سرکوب رو آوردند؛ اما قادر نشدند تعادل از دسترفته را برگردانند.
زیرا یک جنبش عظیم در مقابل آخوندها صفآرایی کرده و آماده خیز برداشتن است؛
جنبش رزمنده جوانان آگاه و محروم؛ توفان خواستهای سرکوب شدگان، غارتشدگان و تهیدستان.
و جنبشی که در دل خود کانونهای شورشی را رویان و شکوفا کرده است.
آری آتش گدازانی در زیر خاکستر؛ یک آمادگی و عصیان اجتماعی و انبار باروت.
همین موقعیت انفجاری است که آخوندها را عمیقاً به بحرانسازی نیازمند کرده است.
از یاد نمیبریم که خامنهای جنگ جنایتکارانه خود در سوریه یا یمن و لبنان را «بخش مهمی از امنیت نظام» توصیف کرد.
او و سایر سران رژیم بارها اعتراف کردهاند که بدون جنگافروزی در خارج مرزها «باید در کرمانشاه و همدان» یا «در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان» یعنی با جامعه بپا خاسته ایران بجنگند.
در آبان ماه گذشته، مسعود رجوی با تحلیل این شرایط که رژیم را بهطور کیفی تضعیف کرده و توان «هر گونه برونرفت جدی و واقعی» را از آن سلب کرده درباره نقشهمسیر رژیم گفت:
«ﻭﺍضح ﺍست که از خدا میخواهیم دشمن ما عقب بنشیند…. اما باید بنا را بر سرکوب و انقباض گذﺍشت».
در عمل هم همینطور شد. گواه آن این است که ولیفقیه ارتجاع یعنی خامنهای بهنحوی بسیار شوکهکننده آخوند رئیسی
یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ ایران در قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷را به ریاست قوه قضاییهاش گماشت.
همان دژخیمی که حتی منتظری جانشین وقت خمینی در نوار صوتی که از او منتشر شد به او و همدستانش گفت:
«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما رو محکوم میکنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند».
رژیم خود را به هر دری میکوبد. به طرحهای تروریستی علیه مجاهدین رو میآورد.
یک روز و حتی یک روز نیست که از دروغپراکنی و شیطانسازی علیه این مقاومت دست بردارد.
در داخل حکومت هم خط انقباض و تک پایه کردن را در سیاست و در اقتصاد ادامه میدهد.
البته رژیم در این میان باز هم رژیم به سیاست مماشات دولتهای اروپایی چشم دوخته است تا امداد رسان شیطانسازی و تروریسم و جنگافروزیاش باشد.
نتایج سیاست مماشات
یک لحظه، فقط یک لحظه تصور کنیم که اگر از آغاز این سیاست فاجعهبار در کار نمیبود. در این صورت:
قتلعام سی هزار زندانی سیاسی با سکوت مواجه نمیشد،
تأسیسات بمبسازی اتمی رژیم امکان پیشروی پیدا نمیکرد چنانکه به گفته رئیسجمهوری کنونی رژیم زیرساختهای آن در فضای سیاست مماشات ایجاد شده بود.
همچنین آخوندها هرگز قادر به اشغال پنهان عراق و برقراری سلطه ویرانگر خود بر آن نمیشدند.
تراژدی سوریه با نیم میلیون کشته و میلیونها آواره بهوجود نمیآمد.
اقتصاد کشور ما بهسقوط و ویرانی کشیده نمیشد.
و مهمتر از همه عمر این رژیم قرونوسطایی با لیستگذاری و سرکوب مقاومت ایران طولانی نمیشد.
بمباران مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی در سال ۱۳۸۲و همزمان سرکوب مقاومت ایران در فرانسه در۱۷ژوئن که آثار آن تا یک دهه ادامه داشت،
کادوهای بیمانند برای طولانی کردن عمر رژیمی بود که قرار بود رفرم یا مدره شود.
خوشبختانه مقاومت ایران با پشتیبانی مردم ایران و هوادارانش و با حمایت شما بر همه این توطئهها غلبه کرد و آخوندها را مات و مبهوت بر جای گذاشت و بر آنان پیشی گرفت.
امروز همه ما و اشرف و اشرفیها از شما برای حمایتهای بیدریغتان در سختترین شرایط در دو دهه گذشته سپاسگزاریم.
تاریخ فراموش نخواهد کرد و نام این یاران مقاومت بر برگهای تاریخ زرین ایران تا ابد محفوظ خواهد ماند.
بهخصوص من از آنها بسیار سپاسگزارم زیرا سلامت شما را مدیون حمایتهای این دوستان در این سالیان هستم.
تشدید جنگافروزی و تروریسم آخوندها همزمان با بالاگرفتن سیاست مماشات
دوستان گرامی،
سهامداران سیاسی و تجاری حاکمیت آخوندها در دو سوی آتلانتیک این واقعیت روشن را عمداًً
پنهان میکنند که جنگافروزیهای رژیم از روز امضای توافق اتمی در تیرماه ۱۳۹۴رو به صعود گذاشته است.
من از جانب مقاومت ایران در همان روز امضا توافق تأکید کردم که برای جلوگیری از جنگ در منطقه، کشورهای ۱+۵
«باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلع ید از رژیم در سراسر منطقه خاورمیانه پافشاری
کنند و این ضرورت را بهعنوان یک اصل بنیادین وارد هر گونه توافقی کنند».
دو سال بعد در دیماه ۹۶در پارلمان اروپا از جانب مقاومت هشدار دادم که «اگر با فاشیسم
دینی حاکم، با قاطعیت برخورد نشود، جنگ مهلکی را بر منطقه و جهان تحمیل میکند».
کشورهای ۱+ ۵البته قصد داشتند با همان توافق مانع دستیابی آخوندها بهبمب هستهیی
شوند. اما بهدلیل شکافهای متعدد توافق،
آخوندها از آن بهعنوان جوازی برای گسترش جنگ و تروریسم و سرکوب مقاومت و اپوزیسیون استفاده کردند.
در آن توافق بهاصطلاح جامع، حقوقبشر و دموکراسی هیچ جایی نداشت.
و درست یک روز بعد از امضای سند این معامله، بله درست در فردای همان روز، رژیم به
شلیک آزمایشی موشکها پرداخت و عزم اروپا را به سخره گرفت.
حالا ببینیم که از آن روز کارنامه آخوندها از چه قرار است:
اول، توسعه شتابان برنامه موشکی.
در اواخر سال گذشته میلادی دبیرکل ملل متحد اعلام کرد که رژیم ایران «همچنان به
آزمایشهای موشکی مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱دست میزند».
و دوم، واگذاری بخش زیادی از این موشکها به گروههای تروریستی در یمن و لبنان و عراق.
در آبان گذشته رئیسجمهور فرانسه تأیید کرد موشک بالستیک پرتاب شده از سوی یمن به
پایتخت عربستان متعلق به رژیم ایران است.
سوم، بهخاک و خون کشیدن سوریه.
چهارم، گسترش جنگ در یمن و دخالت هر چه بیشتر در عراق.
نتیجه اینکه جنگافروزی و تروریسم آخوندها، همراه با شیطانسازی علیه مجاهدین، درست
در همان دورههای بالاگرفتن سیاست مماشات، شدت و گسترش یافته است.
در دهه ۶۰بود که دولت آمریکا با اعزام مخفیانه مشاور امنیت ملی به تهران و تحویل
موشکهای تاو بهرژیم آزمایش استمالت با خمینی را شروع کرد.
درست در همان دوره، خمینی به تشدید تهاجمات جنگی علیه عراق رو آورد.
دهه ۷۰دوره میانهرو نمایی رفسنجانی و خاتمی و لیستگذاری مجاهدین در آمریکا بود.
در عینحال دوره انفجارهای خوبر و بوئنسآیرس بود و صدها عمل تروریستی علیه مخالفان
ایرانی در خارج کشور و همچنین احداث پنهانی تأسیسات بمبسازی اتمی رژیم.
و بعد در سال ۱۳۸۲آمریکا پس از جنگ عراق دروازههای این کشور را به روی پاسداران رژیم باز کرد
و برای استمالت از آخوندها مجاهدین را بمباران و خلعسلاح و تحت بازداشت خانگی قرار داد.
در همین سالها بود که آخوندها عراق را به سکوی جهش بنیادگرایی و تروریسم تبدیل کردند.
و در همین دوران دولتهای اروپایی بهجای ایستادگی در مقابل برنامه اتمی آخوندها بسته تشویقی در اختیارشان گذاشتند.
حتی امتیاز گنجاندن نام مجاهدین در لیستهای تروریستی را به آنها دادند. متقابلاً آنها لاک و
مهر تأسیسات اتمی را شکستند و برنامههای اتمی و موشکی را بهسرعت گسترش دادند.
توافق اتمی در سال ۹۴دوره دیگری از سیاست مماشات بود که نتایج آن را دیدیم.
بنابراین نیازی به یادآوری تجربه چُمبرلن نداریم.
تاریخچه همین رژیم نشان میدهد که سیاست مماشات پیوسته راهگشای جنگ و تروریسم بوده است.
و سرانجام میخواهم بر این واقعیت اساسی تأکید کنم که توحش آخوندها در مناسبات بینالمللی، یک قدرتنمایی پوشالی است.
این خطای محض یا تبلیغات لابیهای رژیم است که چنین دست و پا زدنهایی قدرت رژیم انگاشته شود.
در حقیقت آنها نه قدرت نظامی قابل اتکایی دارند، نه پایگاه مردمی و نه پشتوانه اقتصادی.
قدرت آخوندها در داخل ایران اعدام و شکنجه و سرکوب مردم بیدفاع است و در خارج ایران از
آنجایی است که کسی در مقابل جنگافروزی و تروریسم آنها نایستاده است.
البته باید تأکید کنم که سرنگونی و تغییر رژیم بهعهده مردم، ارتش بزرگ آزادی، مقاومت و کانونهای شورشی است.
بهقول مسعود رجوی «کسی از بیرون ما و یاران ما و خلق ما، قرار نبوده و نیست که برای ما آزادی یا حقوقبشر بیاورد».
سیاست مماشات آن روی سکه خصومت با مقاومت ایران
سیاست مماشات که آن روی سکه خصومت با مقاومت ایران است، در چهار دهه گذشته
به آخوندها امکان داده است که برای جنایتها و تجاوزاتشان قیمتی نپردازند،
به عکس جریتر شوند و قدم به جلو بردارند.
ـ این سیاستی است که گرد و خاکها و هیاهوی جنگطلبانه آخوندها را بهحساب قدرت آنها گذاشته است.
ـ سیاستی است که به شیطانسازی و دروغپراکنی علیه مجاهدین و مقاومت ایران میدان داده است ب
ا این هدف که از شکلگیری جبههیی علیه فاشیسم دینی با محوریت این مقاومت جلوگیری کند.
ـ و بالاخره سیاستی است که جنگ بالفعل ولایت فقیه در کشورهای منطقه را بهعمد نادیده گرفته است.
باید تأکید کنم که حمایت بیدریغ و یکسویه از فاشیسم دینی علیه مردم ایران حتی اگر فقط
منافع اقتصادی هدف باشد،
کوتهبینانه، بدون وزنه تعادل سیاسی و بیآینده است. و کمک به رژیمی است که از آغاز
اقتصاد را متعلق به حیوانات اعلام کرد!
این رژیم در ذات خود ویرانگر است و اقتصاد ایران را به انهدام و بنبست کشانده است.
مناسبات اقتصادی متعادل و آیندهدار که هم بهسود مردم ایران و هم بهسود جهان باشد، تنها
در ایران آزاد شده از این رژیم امکانپذیر است.
بنابراین به آنها که در پی فرصتسازی برای رژیماند میگوییم:
شما نمیتوانید با امتیاز دادن به آخوندها لطمات عظیمی را که به مردم ایران و مردم منطقه زدهاید، تکرار کنید،
شما نمیتوانید به بهانه مخالفت با جنگ به یک فاشیسم دینی که مسبب و دستاندر کار
کثیفترین جنگها در منطقه است، امداد برسانید.
هرکس با این رژیم برای دور زدن تحریمها همدستی میکند، در حفظ یک دیکتاتوری ضدبشری مشارکت دارد.
تحریم استبداد مذهبی کمکرسانی به مردم ایران در مبارزه علیه این دیکتاتوری است.
لیستگذاری رأس فاسد و سفاک رژیم یعنی بیتالعنکبوت خامنهای که با سه دهه تأخیر
صورت گرفته مورد استقبال مردم ایران است
و باید به آخوند روحانی رئیسجمهور این رژیم تعمیم پیدا کند.
-شورای امنیت ملل متحد باید رژیم آخوندی را تهدید صلح و امنیت جهان اعلام کند.
-پرونده نقض حقوقبشر و قتلعام زندانیان سیاسی باید به شورای امنیت ملل متحد و دادگاه بینالمللی ارجاع شود.
-همه کشورها را به مشارکت در جبهه بینالمللی علیه فاشیسم دینی فرامیخوانیم.
-جامعه جهانی و مشخصاً اتحادیه اروپا باید بهرسمیت بشناسد که مقاومت حق مردم ایران برای حاکمیت جمهور مردم است.
تقدیر از حامیان آزادی ایران
شما سالهای طولانی بر همین مواضع پای فشردید.
شما از راهحل حقیقی یعنی مقاومت برای آزادی و دموکراسی حمایت کردید.
شما بهیاری رزمندگان آزادی که در اشرف و لیبرتی در محاصره بودند برخاستید.
امروز ثمره کوششهای بیدریغ خود را در این جا میبینید؛ در صفوف متحد و مصمم و پرانگیزه زنان و مردانی که خود را وقف آزادی ایران کردهاند.
صفوفی که تا تهران و اغلب شهرهای ایران امتداد دارد.
حقانیت مواضع شما را امروز؛ شکوفایی اشرف۳و فردا؛ آزادی ایران گواهی خواهد کرد.
درود بر همه شما
سلام بر آزادی
سلام بر مردم ایران