سهیل
سهیل نام کوهی است که بر شهر سنقر مشرف میباشد.
اسم اصلی این کوه، دالاخانی(خانه عقاب) میباشد که در نزد مردم سنقر به سهیل معروف است.
در قتلعام ۳۰هزار گل سرخ سال ۶۷دلدادِگانی از شهر سنقر که به کاروان عشاق پیوستند کم نبودند.
شعر سهیل وصف حال یارانی است که بیاد آن شقایقها و نیز در رستی ۳۰هزار گل سرخ در سال ۶۷در همان سالها سروده شده.
این شعر نیز در رسای ۳۰هزار گل سرخ در سال ۶۷سروده شد.
سهیل ای مونس تنهایی تنهاترین مردم
تویی تنها که میدانی من از دلها چه میجویم
تویی تنها که میدانی صبا از غم چه میخواهد
چرا اینگونه مینالد؟
چرا بلبل نمیخواند؟
ببین امروز ایران را، جهان ظلم را بنگر
ببین چون از سَر سرنیزهها خون میچکد آسان
جهان را بنگر ای کوه صبور ما
ببین دشت سیاهان را
ببین بَر دار این ظالم نعش استقامت را
سهیل ای مونس تنهایی دِلخستگان شهر
ببین چون میزنند مشت بر دهان عشق و آزادی
ببین چنگال دیو فقر پُر خون را در این وادی
درون سینه فریادیست از درد عزیزانم
عزیزانی که میدانم ز فقر عریان عریانند
سهیل ای مونس غمها
سهیل ای بیرق آزادی و آزادگیِ ما
فغان از هجر یارانم
فغان از هجر یارانم
سهیل ای حافظ شهر شقایقها
سری بردار و بنگر عاشقان را در غل و زنجیر
ببین امروز ایران را، چه سَرها بر سَر دارند
درون سینه امید، ببین تابوت نیلی را
دورنش نعش آزادیست ای کوه صبور ما
خدا را ای سهیل یک دَم نگاهی این طرفتر کُن
ببین خون عزیزان را
چِسان میریزد از دستان آن قاتل
ترازوی عدالت در جهان این است؟
ولی آن روز هم خواهد رسید ای کوه و خواهی دید...
که چون میریزد از دستان ایران خون این دیوان