عمریست که کار میکنم
شعر وصف حال کسانی است که از دیدن رنج های مردم میهنشون دلشون به درد مییاد و در راه آزادی میهن شون تلاش میکنند این شعر رو به همه اونها تقدیم میکنیم.
عمری ست که کار میکنم با...
دردی که هوار میکنم با...
یک سینه که جار میکنم با
شعری که شعار میکنم با
این حنجرهٔ به دارآویز
....
عمریست که جیغ میکشم با
حالی که دریغ میکشم با
جانی که به تیغ میکشم با
جامی ز حریق میکشم با
خونی که ز دل نموده سر ریز
.... .
عمریست فرار میکنم از
لیلی که نهار میشود از
خونی که نثار میشود از
جانی که بهدار میشود از
یک عشق شگفت شادی انگیز (۲)