مردم شهرکرد بار دیگر در اعتراض بهقطع آب در شهرهای استان چهارمحال و بختیاری، بهخیابان آمدند و با شعارهای کوبنده خشم و اعتراض خود را علیه رژیم فاسد و تبهکار آخوندی نشان دادند. مردم بهجان آمده در حالی که زنان و دختران دلاور جلودار تظاهرات بودند، شعار میدادند: «مرگ بر رئیسی»، «فقط کف خیابون بهدست میاد حقمون»، «بختیاری میمیرد ذلت نمیپذیرد». در همین روز کشاورزان اصفهان نیز در اعتراض بهکمبود آب، برای دومین روز تجمع اعتراضی برگزار کردند.
در میان فجایع زیستمحیطی ناشی از ۴دهه حکومت تبهکار آخوندها، بحران آب جایگاه ویژهیی دارد و سالهاست که بهفاجعه بزرگی تبدیل شده است. درگیر بودن بخش اعظم کشور با بیآبی و کمآبی موجب خیزشها و اعتراضات متعددی از جانب کشاورزان و گروههای گوناگون مردم شده که اعتراضات کشاورزان اصفهان و «قیام تشنگان» در خوزستان برجستهترین موارد آن در سال گذشته بود. امسال بر ابعاد این بحران کماً و کیفاً افزوده شده است.
هنگامی که مردم چهارمحال و بختیاری در اواخر فروردینماه امسال، در تظاهرات خود در شهرکرد در اعتراض به ”مافیای“ حکومتی که مسیر آب را منحرف کرده شعار میدادند: «وای اگر ایل من برنو بهدست بگیرد»، (رئیسی جلاد در تاریخ ۱۹خرداد) سراسیمه بهشهرکرد شتافت تا بهخیال خود با وعدهدرمانی و انشاالله درمانی بر آتش خشم مردم آب بریزد. او در بدو ورود بهفرودگاه شهرکرد وعده داد: «طرحهای آبرسانی که ما در استان داریم حتماً برنامهریزی شده که در سال جاری بتواند انشاالله تا پایان سال بهیک سامان و یک نتیجه قطعی برسد، مردم هم در جریان قرار بگیرند».
حاصل وعدههای این «ششکلاسهٔ دروغگو» آن است که اگر مشکل و مصیبت مردم شهرکرد تا دیروز آب کشاورزی بود، امروز آب شرب است و مردم آب خوردن هم ندارند و از همین رو مردم در تظاهرات خود شخص رئیسی را آماج شعارهای خشمآگین خود قرار دادهاند.
بحران بیآبی و تشنگی، خاص مردم شهرکرد و چهارمحال و بختیاری که روزی از پرآبترین مناطق کشور محسوب میشد نیست؛ بهاعتراف مقامهای حکومتی دستکم ۳۰۰شهر کشور با تنش آبی روبهرو هستند. علاوه بر آن همین مقامها اعتراف میکنند «با از بین رفتن منابع آبی، تعدادی از روستاها از بین میروند و باید به۷هزار روستا با تانکر آبرسانی شود».
اگر چه تخریب محیطزیست در حاکمیت آخوندها در تمامی زمینهها فاجعهبار است، اما بحران آب و آیندهٔ مخوف آن از همه بزرگتر و خطرناکتر است. سیاست سدسازی، با اهداف غارتگرانه که بهطور عمده بهوسیله سپاه پاسداران اجرا شده، برداشتهای بیرویه از سفرههای زیرزمینی که موجب خشک شدن کامل یا لطمات جبرانناپذیر بهمنابع استراتژیک آب و دریاچهها و تالابهای کشور و فرو نشست زمین در دهها دشت کشور شده، فاجعهیی که از آن بهعنوان «مرگ زمین» یا «زلزلهٔ خاموش» نام میبرند و انهدام زیرساختها در تمام زمینهها، موجب شده که کارشناسان حکومتی پیشبینی میکنند اگر وضعیت بههمین منوال پیش برود، در ۵۰سال آینده، سرزمین ایران غیرقابل سکونت خواهد شد.
اما ابر بحران آب بهرغم ابعاد دهشتناکش، تنها جزیی از یک فاجعهٔ بزرگتر است که همان نظام پلید ولایت فقیه است که بهعنوان الدالخصام یا بدترین دشمن حرث و نسل ایران و ایرانی، گویی کمر به نابودی تمام مظاهر تمدنی و حیات ملی ما بسته است؛ از قتلعام برجستهترین فرزندان این میهن، تا فراری دادن درخشانترین استعدادهای انسانی، تا به چاه ویل ریختن و غارت منابع عظیم ثروت کشور و حاکم کردن فقر سیاه و گرسنگی بر اکثریت جامعه، تا تخریب فرهنگ و جلوههای فرهنگی و تا قتلعام محیطزیست... همه و همه را قربانی سر پا نگهداشتن حکومت اهریمنی خود کرده است.
اما خمینی و پسماندههای او در این نقشه و مأموریت شیطانی، بهیمن عزم و رزم خللناپذیر مردم ایران و مقاومت سازمانیافتهشان شکستخوردهاند؛ خیزش امروز زنان و مردان دلیر شهرکرد، شرارهیی از آتش نهفته در سراسر ایران است که زود یا دیر و البته زود، شعله خواهد کشید و نظام تبهکار ضدانسانی ولایت فقیه را بهخاک و خاکستر تبدیل خواهد کرد.