عاشورا فلسفه آزادی- گفتگو با برادر مجاهد محمد حیاتی- قسمت دوم
شیطان‌سازی و برچسب و اتهام یکی از مهمترین کارهای معاویه
معاویه برای غارت بیت‌المال و ثروت‌اندوزی و ایجاد کاخها و برجهای سلطنتی نیاز به حاکمیت زیر پرده دین داشت تا بتواند راه رسیدن به سلطنت مطلقه و موروثی خود را هموار کند. او رد برابر خود حضرت علی و اندیشه‌های انقلابی و برابری طلبانه و عدالتخواهانه او را می‌دید بنابراین شیطان‌سازی و برچسب از روشهای معاویه علیه حضرت علی و را ه روش او و پیروانش بود که در این زمینه از هیچ دروغ و دغلی فروگذار نکرد معاویه بسیاری از افراد را می‌خرید و از آنها می‌خواست حدیث علیه حضرت علی جعل کنند.
معاویه به‌فرمانداران خود نوشت: …احادیث مدح عثمان همه شهرها را گرفته و موقعی که این بخشنامه به‌شما می‌رسد، دستور دهید که مردم درباره فضائل یاران پیغمبر (ص) و زمامداران سخن بگویند، دقت کنید که هر روایتی که درباره فضیلت علی (ع) نقل شده است شما مانند آن را درباره خلفا جعل نمایید، زیرا این‌کار برای من بهتر و چشم مرا روشن می‌کند و خوشحال‌تر می‌گردم (۱۰۲).
قضیه لعن و نفرین علی (ع) بر سر منابر تا زمان عمر‌بن عبدالعزیز نیز ادامه داشت و به‌فرمان معاویه آغاز شده بود، که دیگر شهره عام و خاص است (۱۰۳).
ملاحظه می‌کنیم که خمینی و رژیم آخوندی چگونه هم‌چون معاویه و با همان الگو با تمام توان وبا سنگین‌ترین هزینه‌ها روز و شب با دروغ و دغل دنبال شیطان‌سازی هستند.و حتماً در این ۴۰سال ملاحظه می‌کنید که نوک تیز حمله آخوندها چه به‌لحاظ قتل‌عام و چه به‌لحاظ برچست و اتهام تا کجا متوجه مجاهدین پیروان راستی حضرت علی و به‌طور مشخص برادر مسعود است
بله این همان روش جنایتکارانه معاویه با سوء‌استفاده از نام اسلام است
در حاکمیت معاویه نباید نامی از علی برده می‌شد مگر با ناسزا و لعن و در غیر اینصورت فرد محکوم به نابودی بود.
چنانکه خمینی هم ۳۰هزار زندان سیاسی و مجاهد را فقط به‌خاطر وفاداری به برادر مسعود قتل‌عام کرد.خمینی گفت مجاهدین منافق، مرتد، مهدور الدم و بدتر ازکافرهستند. همان اتهامی که معاویه به امام حسین و خاندان علی ع می‌زد و آنها را خارجی و مرتد معرفی می‌کرد. شیطان‌سازی علیه خاندان امام علی توسط معاویه تا آنجا بالا گرفت که وقتی امام علی در مسجد ترور شد در جامعه می‌گفتند مگر علی نماز می‌خواند .
سلطنت مطلقه خمینی و رژیم ولایت فقیه و نابودی ایران و ایرانی با شیطان‌سازی روی دست معاویه
اختلاس و غارت سرمایه‌های ملی و خالی کردن سفره‌های مردم و ساختن کاخها و دزدیهای افسانه‌ای هزاران میلیاردی به جایی رسیده که حتی سران قوه قضایی رژیم هم دستشان روشده . از بالاترین مقامات قوه قضاییه رژیم با صدها هزار میلیارد دلار دزدی تا قالیباف و معاون اول او در پست شهرداری . . . کاخها و آپارتمانها در ایران و خانه‌های اشرافی در کشورهای آمریکا و اروپا به بهای نابودی ایران و ایرانی
رژیمی که در این ۴۰سال جز ویرانی و وطن‌فروشی و قتل‌عام انسان‌ها و طبیعت و مرگ و نابودی اثری نداشته است:
ویرانگریها و جنایات این رژیم پلید که واقعاً نه ایران و نه ایرانی جز تباهی و نابودی بجا نگذاشته .
اکثریت عظیم مردم در روستاها و شهرها درگرداب فقر و محرومیت اسیرند . گرسنگانی که توان خرید نان را هم ندارند کارگران و زحمتکشانی که همان حقوق یک چهارم زیرخط فقر را هم به آنها نمی‌دهند.
آنان که برای زنده ماندن مجبور هستند چشم و کلیه‌شان را بفروشند.و کارگران و معلمان و زنان زندانی با وحشیانه‌ترین شکنجه‌های قرون وسطایی.ارعاب و سرکوب و کشتار جوانان که برای کمترین حقوقشان اعتراض می‌کنند.
قربانیان زلزله و سیل، بی‌خانمان و بی‌سرپناه که رها شده‌اند و کودکان کار و زباله گردها و گورخوابها و کارتن خوابها، و آنانکه در چاه‌ها و پشت بامهای اجاره‌ای می‌خوابند.
کولبران و سوختبران مجروح، که برای زندگی بخور و نمیرشان جانشان توسط پاسداران جنایت گرفته می‌شود
و امروز درباره فرستادن مردم ایران به میدان مین کرونا و مرگ بیش از ۹۰هزار هموطن و بی‌خانمانی ملیونها خانواده و بیکاری میلیونها کارگر و در یک‌کلام قتل‌عام مردم ایران در کرونای ولایت .
معاویه نیز در همان شرایط قرون وسطایی با استفاده از همین روشهای نظام آخوندی زیر پرده دین یک سلطنت مطلقه برای خود و بنی امیه به‌وجود آورده بود که می‌خواست در فرزندانش موروثی کند.
معاویه و جنگ صفین
معاویه از دیرباز مقدمات خلافت! خود را فراهم می‌کرد و از این‌رو پس‌زدن عثمان را خوش داشت و از همه جریانهای به‌نفع خود بهره‌برداری می‌کرد (۷۴) و اکنون با دنیایی از دروغ و تبلیغات مزورانه و به‌اتکای سپاهیان تحمیق‌شده‌یی که غالباً به‌خاطر دین آنها را تشجیع کرده و با انبوهی از درهم و دینار که پیشاپیش از محرومین به‌غارت برده و برای پر کردن دهانها و خرید وجدانها آماده کرده بود، به‌صورت دشمن شماره یک علی (ع) پا به میدان می‌نهاد.وجنگ صفین نیز محصول همین سرکشیها و غارتگریهابود.که خود داستانهایی دارد که بیانگر ماهیت انحراف از تساوی و به امتیازات اشرافی و از آزادی به سرکوب و ترور و کشتار است .
