بهرغم تلاشهای خلیفهٔ ارتجاع برای خفه کردن صدای اعتراضات اجتماعی زیر دود و دم جنگافروزی، فریاد گرسنگان علیهٔ ظالمان، در کف خیابانهای ایران طنینانداز است.
روز چهارشنبه ۶دی، اعتصاب کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز برای پنجمین روز ادامه یافت. کارگران در این هفته با فریاد هیهاتمناالذله از محل شرکت تا میدان بقایی راهپیمایی کردند و بیاعتنا به تهدیدهای ضحاک خونآشام شعار میدادند: «نه تهدید، نه زندان دیگر اثر ندارد»، «مرگ بر ستمگر درود بر کارگر»...
در این روز (۶دی) صنف طلافروشان نیز در اعتراض به زورگویی و چپاول مالیاتی، پنجمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند و مردم اردکان در سومین روز از اعتراض به آلودگی هوا و گسترش صنایع آلاینده که منجر به خطر انداختن سلامتی مردم شده است، کودکانشان را کفن پوش کردند و به تظاهرات و شعارهای ضدحکومتی ادامه دادند.
پیش از این در روز دوشنبه ۴دی نیز بازنشستگان مخابرات در شهرهای شیراز، سنندج، شهرکرد، خرمآباد، اردبیل، اصفهان، مریوان، تبریز، اراک، اهواز، همدان، بیجار، رشت، ساری، زنجان، کرمانشاه و... در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان، مجدداً مقابل شرکت مخابرات دست به تجمع اعتراضی زدند و پرستاران در تهران و اهواز و قزوین نیز به تجمعات اعتراضی بازنشستگان پیوستند.
شدت اعتراض علیه فشارهای مالیاتی و غارت مضاعف بازنشستگان و کارگران، موجب نگرانی بخشی از کارگزاران و رسانههای حکومتی گردید.
کار بهجایی رسیده که محسن هاشمی در جریان جنگ باندی در نمایش انتخابات، نسبت به قهر و قیام گرسنگان هشدار میدهد و میگوید: «امروز نیمی از جامعه و مردم دارند زیر خط فقر، با مشکلات اقتصادی جدی دست و پنجه نرم میکنند حتی میشود گفت بعضیها دارند له میشوند. نمونهٔ بارزش هم همین بودجهیی است که امسال داده شده... خدا نیاورد آن روزی را که مردم قبول کنند که به جایی که برن به سمت انتخابات بروند به سمت هرجومرج، روش غیرمسالمتآمیز را انتخاب کنند... اگر خدایی نکرده کشور به این ورطه بیفتد، چقدر خطرناک است برای نظام، برای انقلاب اسلامی. همهٔ ما به یک صورتی در یک کشتی هستیم که اگر این اتفاق برایش بیفتد و افراطیها کشتی را سوراخ کنند، دیگر ما چند تا دست داریم [تا] دستمان را بکنیم توی سوراخها و نگذاریم کشتی غرق شود...» (شبکهٔ خبر رژیم، ۳دی ۱۴۰۲).
یوسف داوودی عضو مجلس ارتجاع، در جریان تصویب لایحهٔ ضدمردمی بودجه دولت رئیسی، در وحشت از گسترش نارضایتی و تجمعات اعتراضی مردم گفت: «با این بودجه ارزش پول ملی کشور بیشتر افت میکند و قدرت خرید مردم کمتر خواهد شد و بحرانهای اجتماعی را در کشور تشدید میکند...».
در همین روز (۲۹آذر) یک عضو دیگر مجلس ارتجاع، با لگدی به رئیسی جلاد و لایحهٔ برگشتی بودجهاش گفت: «ما آمدیم متناسب سازی و همسان سازی در آن یک درصد ارزش افزوده در نظر گرفتیم یعنی از جیب پسر و نوه بر میداریم میگذاریم توی جیب بازنشسته که این قابلقبول نیست. الآن جز پروژههای سفر ریاستجمهوری برای هیچ پروژهیی پولی پرداخت نشده است».
واقعیت این است که هر نمایش سفر استانی رئیسی جلاد، یک «پروژهٔ» پرخرج و میلیاردی است؛ چرا که بهگفته آخوند نوروزی از اعضای مجلس ارتجاع به مناطق مختلف کشور، یک لشکر محافظ ۵۰۰نفره همراه خود میبرد؛ تا «مردم دور بایستند».
جالب اینکه روزنامهٔ موسوم به ایران (۴دی) ارگان دولت رئیسی نیز در توجیه این مسأله، تأیید کرد «در هر سفر یا حضور رئیسجمهور در مناطق مختلف، به تشخیص تیم حفاظت، نیروهایی از بخشهای مختلف سپاه، نیروی انتظامی، اورژانس یا بسیج حضور دارند تا امنیت مراسم را تأمین کنند».
روز پنجم دی، در چهارمین روز اعتصاب کارگران فولاد و خروش بازنشستگان و سایر اقشار میهن، خانم مریم رجوی گفت: «تجمعات اعتراضی و اعتصابهای توقفناپذیر اقشار مختلف از کارگران تا بازنشستگان، پرستاران، معلمان و بازاریان در اعتراض به دزدیهای خامنهای و باند غارتگر او نشان از تخاصم آشتیناپذیر مردم ایران با رژیم غارتگر و جنایتکار آخوندی دارد. این اعتراضها همچنانکه کارگران فولاد اهواز فریاد میزنند «علیه ظلم و بیداد میجنگیم، میجنگیم». همراه با رزم دلیران کانونهای شورشی بساط خامنهای ضحاک و رژیمش را جارو خواهد کرد».