این فریاد مادران و پدران و زحمتکشانیست که پس از چند دهه رنج و کار مستمر، امروز در قامت بازنشستگان، حقوقشان را در «کف خیابان» مطالبه میکنند. بازنشستگان شریفی که طی روزهای اخیر در شهرهای مختلف با شعارهای «فریاد، فریاد، از این همه بیداد»، «دولت خیانت میکند، مجلس حمایت میکند»، گرانی، تورم، بلای جان مردم»، «از بس دروغ شنیدیم، به مجلس رأی نمیدیم» و «دولت ورشکسته، دشمن بازنشسته» رودروی خلیفهٔ جنگافروز و دولت ورشکستهٔ رئیسی، فریاد حقطلبی سردادند.
در حمایت از همین فریاد حقطلبی، روز دوشنبه ۱۱دی، قهرمانان کانونهای شورشی با درود به خیزش بازنشستگان آزاده در سراسر میهن اشغال شده، یک حوزهٔ جهل و جنایت رژیم در تهران را هدف قرار دادند تا نور امیدی باشد در دل زحمتکشان بپا خاسته میهن و پاسخی به سرکوب و چپاول افسار گسیختهٔ آخوندها.
شرح این غارتگری شقاوتبار و پایمال کردن حقوق بازنشستگان البته در این سطور مختصر نمیگنجد. اما کافیست، یک قلم، به غارت صندوقهای بازنشستگی نگاه کنیم. این صندوقها تنها منبع دارایی بازنشستگان شریفی است که ریال به ریال آن را طی ۳۰ یا ۴۰سال از حقوق ناچیزشان ذخیره کردهاند تا در دوران بازنشستگی بتوانند ماهانه مقداری از آن را برای تأمین معیشت خود برداشت کنند. طبق قانون هیچ فرد یا نهادی اجازه برداشت از این صندوقها را جز برای پرداخت ماهیانه بازنشستگان ندارد اما در حاکمیت غارتگران، این صندوقها یکی از مهمترین منابع دزدی و اختلاس حکومتی بوده است. رسوایی کلان اختلاس در «صندوق ذخیرهٔ فرهنگیان» که چهار هلدینگ در زمینههای «پتروشیمی و انرژی» دارد تنها یک نمونه از غارت نورچشمیهای خلیفهٔ ارتجاع از تهماندهٔ سفرههای بازنشستگان است.
در این باره یک رسانهٔ حکومتی با تیتر درشت مینویسد: «صندوقهای بازنشستگی بهحیاط خلوت مقامات سیاسی تبدیل شده است» (خبر آنلاین، ۱۳اردیبهشت ۱۴۰۲).
روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۱۸اردیبهشت ۱۴۰۲) هم مینویسد: «دولت در مجموع ۵۰۱هزار میلیارد تومان بهصندوقهای بازنشستگی بدهی دارد».
پیش از این یک کارشناس حکومتی، سرقت عریان امول مردم در صندوقهای بازنشستگی را، نظاممند و حکومتی توصیف کرده و گفته بود: «بحران صندوقهای اجتماعی بحران غارت سازمانیافته است. بحرانی است که بهطور نظاممند و سازمانیافته آنچه در صندوقها بود دزدیده شد یا بهصورت سازمانیافته از بین رفت» (سعید لیلاز، انصاف نیوز ـ ۲۰تیر ۹۷).
ظلم و جنایت در حق بازنشستگان در تمامی شهرها و رستهها بیداد میکند. یک سایت حکومتی با اشاره به حقوق پایمال شدهٔ بازنشستگان شهرداری مینویسد: «ترمیم حقوق کارکنان و بازنشستگان شهرداری تهران اعمال نشده و برخی از کارمندان و بازنشستگان شهرداری پایتخت برای احقاق حقوق خود روز سهشنبه دست به تجمع زدند. در این تجمع تعدادی از کارکنان شهرداری هم بازداشت شده که بازداشت آنها اطلاعرسانی نشده است» (دیدهبان ایران ـ ۷دی ۱۴۰۲).
در وحشت از خشم و خروش «بازنشستگان مظلوم»، روز ۱۱دی همزمان با فریاد بازنشستگان و آتش پشتیبانی کانونهای شورشی، یک عضو مجلس ارتجاع گفت: «میزان افزایش حقوق کارکنان لشکری و کشوری بازنشستگان مظلوم و همسانسازی حقوق آنها و پرداخت پاداش بازنشستگان با چه منطقی استوار است؟ وقتی تورم و میزان افزایش مالیاتها برای همه اقشار و کسبه خرد کمرشکن شده است و حضور هیجانی و غیرمنطقی بعضاً دستگاههای نظارتی هم یکسوهان روح برای مردم است، آیا فضای کسب و کار مردم بر اساس یک رفتار عامدانه، مردم را از مسیر خارج نخواهد کرد؟».
در همین روز (۱۱دی ۱۴۰۲)، قهرمانان کانونهای شورشی علاوه بر انفجار حوزهٔ جهل و جنایت در تهران در حمایت از خیزش بازنشستگان، یک حوزهٔ بسیج سپاه پاسداران در مشهد راهم در حمایت از کاگران محروم شهرداری، هدف قرار دادند.
حمایت آتشین فرزندان قهرمان مردم ایران از اعتراضات برحق زحمتکشان و محرومان، مشعلی است فرا راه حقطلبی و دادخواهی علیه ظلم و بیداد رژیم ستمگری که طی چهار دهه نشان داده هیچ زبانی جز زبان آتش و قهر خلق ستمدیده نمیفهمد و حقوق پایمال شده و غارت شده جز با قیام مردم و سرنگونی تمامیت این رژیم احقاق واعاده نمیشود.