سرنگونی در چشمانداز و نظام لاعلاج
هر چقدر روزنامههای وابسته به حاکمیت دود و دم در مورد اقتدار نظام راه انداختهاند وحشت از حتمیت سرنگونی، در دوران پسا کرونا حرف مشترک روزنامههای باند مغلوب است. جهان صنعت نوشته است: «اکنون تبعات اقتصادی کرونا و در پس آن، تبعات اجتماعی بیماری در کشور نمایان شده و فروپاشی اقتصادی و سپس فروپاشی اجتماعی در آینده نزدیک غیرقابل اجتناب خواهد بود و این مسأله در کنار مطالعه منحنی روند اعتراضات مردمی در کشور در سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ بروز مجدد نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی در جامعه و کشیده شدن آن به سطح خیابانها را طی ماههای آینده در پی خواهد داشت. البته این بار اعتراضات شدیدتر و همراه با خشونت خواهد بود و میتوان از آن بهعنوان یک ابر جنبش اعتراضی در کشور یاد کرد که بیشتر اقشار فرودست و متوسط جامعه در آن حضور خواهند داشت». روزنامه آرمان هم از حتمیت سرنگونی با بیانی احتیاطآمیز که منجر به ریزش بیشتر برای نظام نشود نوشته است «آنچه مسلم است جامعه در پساکرونا با تغییرات زیادی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبهرو خواهد بود...از شکاف میان دولت و ملت تا بحرانهای اجتماعی و اقتصادی که هر کدام در جای خود قابل بحث و بررسی است».
فاش گویی باند مغلوب و چه کنم نهادهای سرکوبگر
رویکرد روزنامههای حکومتی به چشمانداز حتمی سرنگونی در سایر مطالب به دو صورت دیده میشود. یک وجه را میشود در خبر روزنامهٔ همشهری از گزارش نهادهای امنیتی به اعضای کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع دید. که از بیان ریز مطالب خودداری کرده است و فقط بهنقل از پاسدار نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس نوشته است: «جلسه با حضور ذوالفقاری معاون وزیر کشور، نمایندگانی از سپاه، نیروی انتظامی، مرکز پژوهشها و معاون وزارت اطلاعات برگزار شد. در این جلسه آثار و عواقب کرونا بر امنیت داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت». وجه دیگر تاثیر باور به سرنگونی نظام در فاشگویی باندهای حاکم است. هر باند تلاش میکند سفره خود را از نظام دور کند تا جنایتهای نظام به پایش نوشته نشود. مثلا جهان صنعت نوشته است «دولت ایران اقدامات لازم را در زمان مناسب انجام نداده و جان مردم را به خطر انداخته و مردم را از کاسبی انداخته تا با مظلومنمایی در میان جامعه جهانی، تحریمها را مقصر اصلی مشکلات بداند...
اما دولت مبلغ اندک یک میلیون تومان را آن هم در قالب وام در اختیار مردم قرار داد...این موضوع شکاف دولت و ملت را بیشتر و آشکار میکند که دولت تا چه حد در مواجهه با بحران ناتوان است!».
تمسخر ادعاها، وجه دیگری از موقتی دیدن نظام
این رویکرد را در مطالب طنز روزنامههای حکومتی هم میشود دید. که بازتاب بیآیندگی نظام در روزنامههای حکومتی است. مثلا روزنامه شهروند در مطلب طنزش نوشته است «امروز روز ملی کارآفرینی است. بسیاری از مدیران در کشور ما در زمینه کارآفرینی دارای رکوردهای بالایی هستند و برای کسب مقام کارآفرین برتر سال، رقابت تنگاتنگی با هم دارند. شما از هر شهروند ایرانی بپرسی تا حالا شده سرکار بروی؟ حتماً نام یکی از مدیران فعلی یا سابق را به زبان میآورد و مدعی میشود آن مقام با اقدامهای عملی یا شعارهایش، شهروند بزرگوار را حداقل یک بار سر کار گذاشته است».