هر چه بهاسفند نزدیکتر میشویم، تناقضهای مهندسی شعبدهٔ انتخابات خامنهای با دود و دم جنگافروزی و مضمون خالصسازی، بیشتر برملا میشود. کار بهجایی رسیده که معرکهگیران نمایش انتخابات، از تبدیل آن به «رفراندومی علیه نظام» ترسیدهاند و برای جلب نظر باندهای مغلوب آنها را از خطر قیام و مجاهدین میترسانند.
پس از آنکه خامنهای (در روز ۱۹دی) بدون نام بردن صریح از مجاهدین هشدار داد که سخن گفتن از بیفایدگی انتخابات، «سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است». پروپاگاندای دائمی علیه مجاهدین، پرحجمتر شده و شدت سرسامآوری یافته است.
در جمعهبازارهای ولایت، در متنی از نعرههای گوشخراش «مرگ بر منافقین» گماشتههای خامنهای نیروهای رژیم را از افتادن بهدام مجاهدین برحذر میدارند.
آخوند سعیدی گماشتهٔ خامنهای در جمعهبازار قم (۲۲دی)، تمام خطبهاش را به «منافقین» و شیوههای آنها در نفوذ بین مردم و جذب جوانان اختصاص داد و ضمن تکرار دهها بارهٔ کلمهٔ «منافق»، هشدار داد: «امروز دشمنان ما بهدنبال ایجاد گسست بین مردم و صندوقهای رأی هستند».
آخوند احمد خاتمی عضو هیأترئیسه خبرگان دست نشاندهٔ خامنهای، ضمن تکرار روضهٔ ۱۷هزار کشته، علت اصلی هراس خامنهای از سوت و کوری نمایش انتخاباتی را نمایان کرد و هشدار داد: «همانهایی که اغتشاشات را بهراه انداختند، آنچه را که در اغتشاشات بهدست نیاوردند، میخواهند در انتخابات ۱۱اسفند بهدست بیاورند! آرزوی این را دارند... که بگویند این نظام، نظام مردمی نیست، رفراندوم است علیه نظام!» (تلویزیون رژیم ـ ۹دی).
رئیسی جلاد بهاشارهٔ خامنهای همهٔ سرباندهای غالب و مغلوب را دور یک میز جمع کرد و برایشان روضهٔ وحدت خواند و گفت: «آنچه که نقطه اشتراک همه ماست همه این دور میز و احزاب و گروهها و دستجات سیاسی، حفظ نظام است». رئیسی سپس آنها را از خطر دشمن مشترک برحذر داشت و افزود: «اغتشاشات سال گذشته نشان داد که شمایی که تعریف کردید حزب و جریان سیاسی و چهرهتان را در درون نظام بههیچکدام از شما هم دیگر رحم نشد».
در برنامهٔ دیگری، یکی از مهرههای باند مغلوب بهنام الیاس حضرتی، بهضرورت اتحاد همهٔ باندهای حاکمیت بهبسیج علیه مجاهدین تأکید کرد و گفت: «زمانی که مجاهدین خلق با یک میلیشیای سازماندهیشده تصور کردند دو روزه میتوانند دخل کشور را بیاورند، امام باز هم بهمردم متوسل شد و یک ساختار اطلاعات ۳۶میلیونی را تشکیل داد. اینگونه اساس تصمیمسازیهای کشور مبتنی بر برگزاری انتخابات تشکیل شد و مشارکتهای مردمی در پیشبرد امور در بالاترین سطوح قرار گرفت».
حضرتی در ادامه بهقیامهای ۹۸ و ۱۴۰۱ اشاره کرد و افزود: «از سال ۹۸ و ۱۴۰۰ اتفاقاتی ویژه در کشور رخ داد و مشارکت در ایران بهصورت معنادار و هدفمند کاهش یافت. از طرفی اتفاقات اجتماعی خاصی هم در سال۱۴۰۱ رخ دادند که نگرانیهای بسیاری را ایجاد کرد و اهمیت انتخابات۱۴۰۲ در ایران را صد چندان کرد. بهرغم قصورها و نامهربانیهایی که دوستان ما دیده بودند، باز تعدادی از احزاب اصلاحطلب جلو آمده و بهمردم و گروههای مختلف توصیه کردند که در انتخابات حاضر شوند» (روزنامهٔ حکومتی اعتماد ـ ۱۸دی).
در صدا و سیمای منحوس خامنهای نیز بازار مناظرههای دستساز وزارت اطلاعات، با بهخدمت گرفتن مهرههایی از همهٔ باندهای حکومتی از جمله باند مغلوب و عناصر محذوف گرم است که همهٔ آنها ضمن فاشگویی دربارهٔ افتضاحات رژیم و حتی زیر سؤال بردن شخص ولیفقیه دیکتاتور، اما همه بهیک نقطه ختم میشوند؛ اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است و خطر اصلی، خطر مجاهدین و مقاومت سازمانیافته است.
در حالی که تاکنون بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب و صدها فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی و مستند جعلی با هزینههای نجومی علیه مجاهدین ساخته و پخش شده، حداد عادل پدر زن مجتبی خامنهای و رئیس اسبق مجلس ارتجاع، پرده از این شکستهای مداوم و پیاپی کنار زد و گفت: «عدم آگاهی از جنایتهای (مجاهدین) که بهدلیل کوتاهی دستگاههای اطلاعرسانی و هنری، طی این سالها صورت گرفته است، باعث شده تا قضاوت مردم نسبت به (مجاهدین) سمتوسو بگیرد».
حداد عادل با اشاره بهسریال روحوضی قضاییهٔ آخوندی تحت عنوان محاکمهٔ مجاهدین افزود: «برگزاری دادگاهها در کنار ارائه اسناد و مدارک، آگاهی اذهان عمومی را در بر خواهد داشت».
در سراسر این بسیج تبلیغاتی که از خود خامنهای تا تمامی باندهای رژیم را دربر میگیرد، وحشت از مجاهدین بهعنوان دشمن مشترک موج میزند. هدف خامنهای از مهندسی نمایش انتخابات، «خالصسازی» نظام برای مهار بحرانها و در صدر آنها مهار قیام بود. اما اکنون که میبیند چشمانداز قیامهای دیگری دارد نمایان میشود؛ برای حفظ نظام در برابر مجاهدین و قیام، بهدست و پا افتاده است.