شعائر و ضابطه و قانون ضرورت غلبه بر سرنوشت کور و نامعلوم است
در همین رابطه بر این که گمان نکنیم که روزه برای سختی کشیدن و گرسنگی و تشنگی کشیدن و از خیلی کارهای که تمایلات عادی هر انسان دست کشیدن است در همین آیه گفته است:«یریدالله بکم الیسر»، یعنی خدا (درست برخلاف آنچه آخوندهای خمینیصفت میگویند) برای شما سهولت و آسودگی را اراده کرده است، نه سختی و فرسودگی را. هدف سختی و فرسایش نیست هدف ریاضت کشی نیست.
همانطور که در مورد نماز گفته است که هدف (باز هم برخلاف ولایت آخوندی) خم و راست شدن و سوت و صفیر کشیدن نیست. بلکه روح و جوهر نماز، قربت و وصل به سرچشمه هستی و وجود است. انسان بداند که موجودی همچون حیوانات نیست و یا روزه برای این است که اولاً هر فرد تمرین کند و بداند که میتواند بهخاطر هدفهای عالیتری مانند مبارزه با ظلم و نجات ستمدیدگان از خواستههای عادی و روز مرهاش بگذرد میتواند از هر گونه خود پسندی و همه چیز را برای خود خواستن و ضدبشر شدن پاک و پاکیزه شوند. میتواند هیولای وحشی ضدبشر نباشد و مانند بسیاری از انسانها که خود را فدای انسانها و رهایی آنها کردهاند جاودانه شوند.
شما به اموال بغارت برده توسط خامنهای نگاه کنید شقاوت و درندگی حدی ندارد در حالی که هزار هزار از هموطنانمان در کوچه و خیابان به خاک میافتند از مردم میخواهد که به هم کمک کنند و اموال مردم را برای خود و خانوادهاش نگهداشته است
واقعیت این است که جنگ با طبیعت باعث شناخت طبیعت و کشف قوانین و تسلط بر طبیعت که انسان را از زندگی قرونوسطایی به عالیترین سطح زندگی رشد داده و میدهد طبعا بدون قیمت دادن و جنگیدن امکان دسترسی به تمدن امروز بشری غیرممکن بود.چنانکه جنگ با مناسبات بهره کشانه باعث غلبه بر قوانین عقب برنده در طول تاریخ شده است باید قیمت این جنگ را پرداخت این درس تاریخ است.قیمت ندادن و تسلیم قوانین طبیعی و غریزی انسانی شدن نتیجهاش عقبماندگی و اسارت انسان است.
و جنگ با غرائز پایهییترین جنگ است که انسان را برای هر جنگ دیگر آماده میسازد / روزه و رمضان چنین جایگاهی دارد.
بزرگداشت شکر و سپاس خدا بهخاطر شعائر راهگشا
واقعا بهخاطر ارزشهای روزه باید خدا را که چنین راهنمایی کرده شکر گزار بود.قران در همان آیه روزه میگوید:«لتکبرواالله علی ما هدیکم»تا خدا را با آنچه که نسبت بهآن هدایت شدهاید، بزرگ بدارید. یعنی قدر راهیافتگی و ارزشهای انسانی، قدر آن مرزبندی، و فاصله با دنیای مادون انسانی را بدانید.
و واقعا که باید شاکر خدا بهخاطر این نعمت راه یافتگی باشیم در آخر همین آیه میگوید:«لعلکم تشکرون»، باشد که شکر گزار گردید، یعنی بفهمید که جریان از چه قرار است، بدانید که هرکس و هر چیز و هر ارزش و هر آیین برای چیست و از کجا میآید و انسان را به کجا میبرد؟
آری دوستان واقعاً برای جنگ با دشمنان مردم ایران و برای غلبه بر آن باید چنین مسیری را طی کرد
تابتوان بر نظام دجال ولایت فقیه غلبه کرد. این داستان رهایی خلق محروم و مظلوم ایران است.
روزه با هدف نبرد با اجبارات حاکم از سوی دیکتاتورها، رها و پاک کننده اندیشهها و قلبهای انسانهای مسئول و انقلابی و تاریخساز است.پس هر چه جنگ شدیدتر و مسئولیت و تعهد بالاتر، نیاز به شعائر و روزه بیشتر است.چون چنین انقلابیونی بهشدت نیازمند هستند و شعائر و ضوابط را کمک کننده میدانند و نه محدود کننده و در همین رابطه قرآن میگوید:«و من یعظّم شعائر الله فانّها من تقویالقلوب»یعنی کسی که شعائر خدایی را عظیم و بزرگ میدارد، این ناشی از رهایی و از پاکیزگی قلوب است…
طبعا چنین انسانهای وارسته و مسئول همواره جویای خالقی هستند که چنین رهنمودهایی عرضه کرده است.برای رشد و کمال انسانی خود مرزی نمی شناشند و نیازمند کسب بالاترین شرف انسانیت هستند واز پیامبر میپرسند خدا کجا است و خدا جواب میدهد راه دوری نروید.من در خود و مسیری که انتخاب کردهاید به بینید.«و اذا سئلک عبادی عنی»و آنگاه که بندگانم مرا از تو پرسیدند، آنگاه که مرا جستجو کردند، بگو: «فانی قریب». من نزدیکم. چقدر؟ چقدر نزدیک؟ «اجیب دعوةالداع اذا دعان»آنقدر نزدیک که دعوت کسی را که مرا میخواند، جواب میدهم و اجابت میکنم.
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجبتر که من از وی دورم…
بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد
رسدآدمی به جایی که بجز خدا نبیند
در این مسیر پرشکوه انسان مسئول و آگاه و فداکار و پیشرو آنقدر به خدا باهمه ویژگیهایش نزدیک میشود که خداوند آنان را با کلمه عبادی یعنی بندگانم، تخصیص بندگان بهخودش، از سر منتهای عنایت و لطافت است و اینکه اعلام نزدیکی و تضمین اجابت میکند: «فانی قریب، اجیب دعوتالداع اذا دعان»…
قبل از اینکه به مهمترین دستآوردهای این تمرین رها کننده در شبهای قدر بعد از دو دهه تمرین مستمر روزانه بپردازیم بجا است به خیانتی که آخوندها به معانی و ناموس کلمات و ارزشها از جمله شعائر و روزه کردهاند
شبهای سرنوشتساز قدر
ماه رمضان عالیترین دستآوردهایش برای انسانها را بهدنبال دو دهه تمرین حاکم ساختن ارادهها، به شبهای قدر اشاره میکند.چرا که انسانهای مسئول که روزه را نه برای خوب شدن شخص خود بلکه برای تمرین نبرد مستمر با غرائز و غلبه بر آن بهخاطر رها کردن مردم ستمزده و اسیر شده به چنان توانمندی میرسند که میتوانند مسیر تاریخشان را دگرگون کنند و قیمتش را هم میپردازند.
آری شبهای قدر همان شبهای تصمیم تاریخی باهمه تعهدات است چرا که پس از دو دهه تمرین شایستگی آن را پیدا کرده است.
دراهمیت شبهای سرنوشتساز قدر قرآن میگوید:
وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ، وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ
و قراردادی در این ماه شب قدر را و آن را بهتر از هزار ماه کردی
خوب است یادآوری کنیم که شهادت علی ع در ۲۱رمضان و مصادف با شبهای قدر است.
در واقع وقتی فرد روزهدار با خلوص نیت روزه میگیرد این کار دقیقاً مراحل حرکات کمی برای یک تغییر کیفی است که در تقدیر است. و فرد به کمال خود میرسد.. شبی که مرحله و نقطهیی است که از هزار ماه برتر است. هزار ماه معادل متوسط عمر یک انسان ۸۲سال.
بدین ترتیب، «قدر»یک نقطهعطف، خروج از یک بنبست و سرآغاز مرحله بعدی است که در آن چارچوب کلی سرنوشت آینده یک فرد، جامعه یا انقلاب مشخص میشود. نقطه قدر، جایی است که هویت و گوهر وجودی انسان یا سمت تغییر و تحول بعدی انسان و جامعه معین میشود.
اینکه میگویم سرنوشت تغییر میکند مانند اینکه فردی تصمیم میگیرد بهجای زندگی معمول مبارزه را باهمه سختی هایش انتخاب کنند طبعاً سرنوشت چنین آدمی با سرنوشتش قبل از این انتخاب کاملاً فرق میکند.
وقتی با ارادههای صیقل یافته و با گذشتن مستمر از تمایلات خودبهخودی به نقطه تصمیم سرنوشتساز می رسیم تصمیم میگیریم و مسیر زندگیمان را از حالت تسلیم به شرایط خارج میکنیم و مسیری را انتخاب میکنیم که به تغییر سرنوشت خلق ایران منتهی شود.
این همان تغییر سرنوشت یک فرد است در جامعه نیز وقتی مردم طی یک دوران با دیکتاتوریها مبارزه میکنند و رژیم تغییر میکند این یعنی تغییر سرنوشت یک ملت. پس شب قدر آن مرحلهیی است که پدیده به کیفیت جدیدی بالغ میشود.
عید فطر
فطر همان فطرت همان گوهر وجود انسان و جامعه انسانی است که باید بارز و آشکار شود.
راستی آنچه ماندنی و ماندگار است همان ارزشهای انسانی و اجتماعی مبتنی بر رهایی و مسئولیتپذیری و آفرینندگی و مناسبات عادلانه و آزادانه بین انسانها خالی از هر گونه ظلم و ستم است.وهر چه غیر از آن است از ثروت،مقام و قدرت و مناسبات بهره کشانه و.. از بین میروند و مگر تاریخ بیانگرغیر از این است.کدام قدرقدرت جنایتکاری ماندگار شد و راه و روش کدام مناسبات بهره کشانه ماند. آیا وقتی مناسبات وحشیانه برده برداری مجدداً تکرار شد؟ایا مناسبات مالک و رعیتی تکرار شد؟ جواب منفی است. پس مطمئناً شاهنشاهی هم باز نخواهد گشت بنابراین هر قدمی که در جهت این تغییرات شایسته برداریم بیتردید باعث جاودانه کردن خود و آرمان خود و حرکت به سمت جامعه بدون ظلم و ستم خواهد شد.
پس از یک ماه تمرین و بکارگیری اراده و تقویت آن پا به روزی میگذاریم که نامش عید فطراست.
کسی که به عید فطر گام میگذارد دیگر آدم قبلی نیست. یک سرفصل را عبور کرده است.
چه بهجا است که به معانی دعای قنوت نماز عید فطر توجه کنیم که ضمن یادآوری ارزشهای کمال مطلق خواستها و نهایت آرزویمان را که نزدیکتر شدن هر چه بیشتر به ارزشهای خدایی است بیان میکنیم. و به محمد پیامبری که با تمام وجود تلاش کرد تا این ارزشها را به انسان و تاریخ بیاموزد و برساند درود میفرستیم.