نقشهمسیر و مبارزه مجاهدین خلق با ارتجاع در فاز سیاسی
پس از انقلاب خواهان مناسبات مسالمتآمیز دموکراتیک با حاکمیت خمینی بودیم.
مجاهدین خلق هرگز خواهان قهر و خشونت و هیچ خواسته ویژه خود نبودند.
اما با شناختی که از ارتجاعی خمینی داشتند، میدانستند این رژیم بهار آزادی را تاب نیآورده و به سرکوب روی خواهد آورد.
کما اینکه این واقعیت خودش را ۶ماه اول نشان داد.
مجاهدین خلق خط مشی مسئولانه و بهغایت هوشیارانهیی را در پیش گرفتند.
نقشه مسیر چگونه بود؟
اولا، انتخاب استراتژیک، شاهکار رهبری مسعود رجوی در شرایط فاز سیاسی بود.
این استراتژیک، پاسخ اصولی به یک سؤال پایهیی بود.
سؤالی که بین همه نیروهای سیاسی، که در زمان شاه مبارزه مسلحانه میکردند مطرح بود.
پس از سرنگونی شاه و آغاز حاکمیت خمینی، نیروی انقلابی که مبارزه مسلحانه میکرده، چه خطی را باید در پیش بگیرد؟
خط تشکیل حزب یا تشکیل ارتش خلق؟! کدامیک؟!
به نظر من در میان همه انتخابها، شاهکار مسعود رجوی انتخاب خط ارتش خلق بود.
خطی که محصولش تشکیل میلیشیا بود.
که بار فعالیتهای فاز سیاسی را به دوش و خونبهای آزادی بود.
و نهایتاً به تشکیل ارتش آزادیبخش منتهی شد.
آنهایی که خط تشکیل حزب را پیش گرفتند، نهایتاً و متأسفانه یا همه زیر عبا رفتند یا پاسیو و یا از بین رفتند…