استراتژی مجاهدین خلق بعد از انقلاب ۵۷چه بود؟
در فردای انقلاب، سازمان مجاهدین خلق تصمیم گرفت تا آنجا که مقدور است، ضمن یک مبارزه مسالمتآمیز، اهداف،آرمان و برنامههای خود را به میان مردم ببرد.
و پایگاه اجتماعی و آگاهی سیاسی را ارتقاء بدهد.
با گسترش و تحکیم موقعیتهای سازمان مجاهدین خلق، فقدان یک سازمان انقلابی سراسری را برطرف کنیم.
و انقلاب را حفظ و از انحراف جلوگیری کنیم…
قدم بعدی، حفظ دستآوردها و خونهای داده شده بود. که در یک ترکیب فراگیر متبلور، و نیروهایی که خط سیاسی سازمان مجاهدین خلق را قبول داشتند، حول مواضع آن شکل دهیم.
مثل انتخابات ریاستجمهوری یا مجلس و…
تا قبل از ۳۰خرداد، سازمان مجاهدین خلق یک مبارزه سیاسی افشاگرانه در برابر رژیم خمینی داشت.
میخواستیم با حفظ اصول، تغییر از درون رژیم خمینی انجام گیرد.
یعنی جناح لیبرال رژیم را همانند، دولت مهندس مهدی بازرگان و یا بنی صدر، که اولین رئیسجمهور رژیم خمینی بود را تقویت کرده، تا خمینی را مجبور کنند دیکتاتوری مطلق را برقرار نکرده و آزادیهای سیاسی در حد مینیمم باقی بماند…
طبعا استراتژی با حفظ اصول بر پایه آزادی، مطلقاً قابل سازش نبود.
مطلقا حاضر به مجیز گوی خمینی و رژیم اش نبودیم.
بلکه سرکوب و اختناق آنرا افشاء و اجازه نمیدادیم اختناق را برقرار کند…