تهدیدات و تعهدات ما در شرایط کنونی
صورت مساله
حول سوءاستفاده رژیم؛ از کرونا برای بقا؛ صحبتهای زیادی شده است با توجه به یک ساله طی شده میخواهیم نگاه دیگری به این موضوع داشته باشیم و آثار کرونا را در ارتباط با «رژیم» و «مردم» و «مقاومت» و بهصورت مشخص قیامها دیده و چشماندازهای پیش رو را مشخص کنیم برای این کار ابتدا چند نکته را توضیح میدهیم که کمک کارمان برای پاسخ به سؤالات خواهد بود
خامنهای و کرونا
از همان روز اول خامنهای به صراحت و رسمی گفت که باید بحران «کرونا» را به یک «فرصت» تبدیل کنیم یعنی منظورش این بود که کرونا را که میتواند عامل ضربه به رژیم باشد را به عاملی برای تمدید عمر رژیم تبدیل کنیم. و مکانیزم این کار کلاسیک و بسیار ساده بود و اینکه با بحران کرونا صورت مسأله اصلی جامعه را عوض کنیم.
صورت مسأله اصلی و جنگ اصلی
از روز اول حاکمیت این رژیم صورت مسأله اصلی جامعه ما رژیم بوده است و تنها جنگی که اصالت داشته و تا سرنگونی باقی خواهد ماند؛ نبرد بین مردم و مقاومت ایران با این رژیم بر سر نفی ولایت مطلقه آخوندی و حق حاکمیت مردم ایران بوده و هست.
رژیم در تمام این ۴۱سال به اشکال مختلف تلاش کرده است که با بحران پشت بحران/ صورت مسأله اصلی جامعه را عوض کند و با تغییر صورت مسأله برای خودش فرجه بقا بخرد؛ کافیست نگاهی داشته باشیم به سود رژیم در بحرانهایی که مستقیم یا غیرمستقیم در آن سهم داشته و از آن بهره برده است: / چند نمونه را ذکر میکنیم: بحران/ «گروگان گیری»/ «جنگ ایران و عراق»/ «جنگ عراق و آمریکا»/ «داعش». / «بحرانهای درون حاکمیت کشورهای منطقه»/ «فقر» و... . و آخرین آن «کرونا»
رژیم با استفاده از هر یک از بحرانها فلش رو به خود را عوض کرده و جهت تضاد اصلی مردم ایران و یا منطقه علیه خود را عوض کرده است.
نقش سرکوب و تروریسم
رژیم روی بستر بحرانها؛ همواره از دو عنصر پایه/ «سرکوب» و/ «تروریسم» و عناصر دیگر مانند: دجالگری به تاراج دادن پول و سرمایههای میهن و... . نیز سود جسته و از کشورهای منطقه و جهان؛ «باج» گرفته و مردم ایران را «سرکوب» کرده است.
به عبارتی میتوان گفت که رژیم از بحرانها به همراه سرمایههای ضدانقلابی که در اختیار داشته است برای خود از این ستون تا ستون بعدی عمر خریده است. بازه زمانی هر ستون تا ستون بعدی نیز تابعی بوده است از میزان مماشات و باجدهی کشورهای منطقه و جهان از یکسو و عنصر مقاومت و ایستادگی و شورش و اعتراضات مردم ایران
کرونا چه میکند؟
کرونا یک پدیده جهانی است که در یک روند خودبهخودی اگر درست با آن مبارزه نشود از انسانها تلفات سنگین میگیرد و باعث میشود که مردم بهلحاظ روحی در خود فرو روند. و رژیم با سیاستهای ضدانسانی خود، نه تنها با آن مبارزه نمیکند بلکه در گسترش آن بهشدت فعال است و این عایدی این نظام از کروناست.
کشورهایی که دارای یک حکومت مردمی هستند؛ در چنین شرایطی به کمک مردم خود شتافته و تلاش میکنند که جلوی مرگ و آثار کرونا را بگیرند ولی حکومت جانی آخوندها از آن سود میبرند. هر چه کشته بیشتر باشد و هر چه در خود رفتن و مچاله شدن مردم بیشتر و بیشتر باشد عاید این رژیم است/ ضدشورش و قیام است.
خامنهای و سپاه صدها میلیارد دلار پول داشته و دارند و تنها در زمان احمدینژاد به اندازه تمام عمر کشور ایران نفت فروخت ولی هرگز آن را خرج مردم ایران نکرده و نمیکنند؛ چون «فقر» بحرانی است که مردم را در خود فرو میبرد. فساد و اعتیاد و... در حاکمیت آخوندها نهادینه شده و توسط سپاه هدایت میشود؛ چرا چون یک جامعه را در «رخوت» و سستی و درخود فرو میبرد. یکی از همین مقامات ریزشی رژیم گفته بود؛ اگر نگوییم که فساد و اعتیاد و... نهادینه شده در این حاکمیت بیشتر از سرکوب برای ما عمر خریده است؛ میتوان گفت که کمتر نبوده است.
جنایت خامنهای
خامنهای مانند چنگیز و مانند هیتلر و مانند سلفش خمینی میداند که برای اینکه رژیمش عمر داشته باشد؛ باید بیهیچ محابا و ترسی «کلان کشتار» کند. یعنی «قتلعام» کند این استراتژی بقا برای چنین نظامهایی است. حاصل جنایت چنگیز خان فقط در ایران بیش از سه میلیون کشته بود حاصل هیتلر برای جهان بیش از ۵۵میلیون کشته بود و خمینی نیز در قتلعام سال۶۷ یک قلم سی هزار زندانیان سیاسی را کشت.
خامنهای از روز اول میتوانست کاری کند که کشتار کرونا مهار شود ولی آگاهانه این کار را نکرد از همان آغاز آن را مخفی کرد و بعد پای قرنطینه نرفت و بعد با آن مقابله نکرد و الآن هم حاضر نیست پای واکسن آن برود.
آیا خامنهای پول ندارد؟ آیا تحریمها مانع خرید واکسن هستند؟ جواب هر دو مطلقاً منفی است پس تنها یک جواب باقی میماند خامنهای میخواهد کشتار توسط کرونا را تا هرجا که جا داشته باشد ادامه بدهد بهخصوص اینکه فکر میکند که درگیری جهان با کرونا و کشته سایر کشورها به این جنایت وی پوشش میدهد.
خامنهای میداند که اگر برای مردم واکسن تهیه کند مشخص خواهد شد که هم پول دارد و هم قدرت خرید دارو و مایحتاج اولیه مردم را داشته است و در تمام این سالها باید حساب گرانی و گرسنگی که به مردم ایران تحت عنوان «تحریم» داده است را پس بدهند/ عمق جنایت خامنهای اینجاست که نان و دارو و جان مردم ایران را به گروگان گرفته است و با کارت آن در قمار با آمریکا و اروپا بازی میکند تا خامنهای ناچار نشود که از ولایتش مایه بگذارد.
پسا کرونا برای «رژیم» و «مقاومت» و «مردم»
- این رژیم غرق در بحران؛ تا حدی میتواند نان آغشته در خون مردم ایران و کشتههای کرونا را بخورد و تردیدی نیست که پایانی در انتظار استراتژی کلان تلفات انسانی برای رژیم بهعنوان سپرِ ضد قیام در انتظار است و روزی نه چندان دور باید؛ تاوان چنین جنایتی را بدهد و وای به روزی که مردم به فهم کاملی از عمق جنایت آگاهانه و هدایت شده خامنهای در کشتار کرونا پی برده و بدانند که مسبب این همه کشتار نه صرفاً «ویروس کرونا» بلکه شریک و متحدش «ویروس ولایت» بوده است.
- هیچ چشم اندازی با «بایدن» نیز برای برونرفت رژیم از تحریم و بحرانهایش وجود ندارد یعنی رژیم در سراشیب بحرانهایش هیچ توقف یا بازگشتی نخواهد داشت.
- رژیم در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ میباشد و این نیز بنا به تجربه همواره زمینهساز تشدید تضادها بوده و زمینه مساعدی را برای خیزشهای اجتماعی فراهم میکند.
- خامنهای بهرغم سرکوب و کرونا و همه بلایای اجتماعی مانند سیل و... موفق نشده است که جامعه را متوقف کند و خیزشها و اعتراضات و اقدامات کانونهای شورشی ادامه داشته است. یعنی شرایط بهگونهیی است که هر لحظه امکان جرقه در جامعه وجود دارد و عناصر دست اندر کار رژیم بسیار آن را محتمل میدانند این موضوع در سطح و ظاهر دیده نمیشود. اما بدون تردید صدبار شرایط مهمتر و حساستر از پیش است.
نتیجه
- به عکس آنچه که رژیم میخواهد؛ کرونا بخشی از نبرد ما برای سرنگونی رژیم است. یعنی باید با فضای یأس و ناامیدی و دلمردگی چه در خودمان و چه در مردم بجنگیم و نگذاریم که خامنهای در استراتژی مرگبارش عایدی داشته باشد.
- از این رو هر کانون شورشی و هر نیروی رزمنده باید هم خود شورشگر باشد و هم باید موتور مولد شورش در میهن ستمدیده باشد. باید به هر قیمت شعلههای مقاومت را روشن نگه داشت و هر چه بیشتر آن را مشتعل نگهداشت. این تنها پاسخ مناسب به استراتژی کلان کشتار کرونا خامه ایست.
- تهدید این است که در دود و دم و خاک و خاکسترهای کرونا که بر جامعه حاکم است؛ چشم انداز قیام و شورشهای اجتماعی را نبینیم و آماده بهرهبرداری از لحظات موعودی که بعد از ۴۰سال در انتظارش نشستهایم؛ نباشیم.
- بنابراین؛ مسئولیت بسیار سنگینی بر دوش ماست و نه تنها باید خودمان از آن عبور کرده عنصر شورش و شورشگری را درخود زنده نگهداریم؛ بلکه باید این عنصر را به میان جوانان و مردم ببریم زیرا بیهیچ تردیدی لحظه موعود فرا میرسد و یا ما باید با روحیه تهاجمی آماده باشیم.