همراه با سؤالات شما - قسمت۳۳
بگیر و ببند رژیم چرا؟
این روزها هر جایی رژیم را که نگاه کنیم شاهد آمادهسازی و تبلیغ سرکوب و دستگیریهای کور و صدور احکام اعدام و زندان برای زندانیان قیام و تبلیغ گسترده اخبار آن هستیم / واقعیت موضوع چیست؟ این اقدامات برای چیست؟ آیا نشان قدرت رژیم است؟ یا ناشی از درماندگی و عجز و تاتوانی؟ این بگیر و ببندها تا کجا واقعی و تا کجا نقاشی است؟ این پدیده چه ارتباطی با خط انقباض رژیم دارد؟ و انقباض چه ارتباطی با سرکوب دارد و در نهایت این اقدامات چه ارتباطی با قیام پیش رو دارد؟
در این برنامه همراه هستیم با برادر مجاهد رضا مرادی... . .
اگر امکان دارد درباره اخباری که این روزها حول مسأله سرکوب به اشکال مختلف مطرح میشود برایمان توضیح بدهید؟
- محمدرضا حبیبی رئیس دادگستری اصفهان: مجاهدین بدانند، اگر خلافی مانند سال۸۸، ۹۶ و آبان گذشته اتفاق افتاد، یقینا قاطعانه برخورد خواهیم کرد. ۸پرونده مربوط به اتفاقات ذکر شده نهایی و حکم مفسد فیالارض (اعدام) برای آنها ثابت شده است.
- نصرالدین صالحی دادستان عمومی و انقلاب شاهینشهر و میمه: حکم اعدام و زندان برای عاملان سرقت مسلحانه و سرشبکههای اغتشاشات آبان ماه ۹۸ صادر شده است.
- نصرالدین صالحی: «نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی در سامانه رایانهای یا مخابراتی به عمد یا بازنشر عمدی محکومیت از ۹۱روز تا ۲سال حبس یا جزای نقدی یا هر دو مجازات را در بردارد».
- زندانیان سیاسی امیرحسین مرادی، ۲۶ساله، سعید تمجیدی، ۲۸ساله و محمد رجبی، ۲۶ساله که بهخاطر شرکت در قیام آبانماه دستگیر شده اند؛ به اعدام محکوم شده و در معرض اجرای این حکم هستند.
- همزمان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و دیگر ارگانهای سرکوبگر شمار زیادی از جوانان و هواداران و خانوادههای مجاهدین را در تهران و دیگر استانها مانند گیلان و کرمانشاه و خوزستان دستگیر و یا احضار و تهدید کرده است. .
- علاوه بر این نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، با شمار زیادی از جوانان در شهرهای مختلف تماس گرفته و آنها را از ارتباط گرفتن با مجاهدین برحذر داشته و نسبت به عواقب آن هشدار داده است. .
س. با تشکر از شما میخواستم برایمان توضیح بدهید که موضوع چیست؟ یعنی ظاهر مسأله که روشن است، میخواستیم توضیح بدهید که اصل موضوع چیه؟
- پاسخ بسیار ساده و روشن است. خامنهای و رسانهها و سران و مقامات ریز و درشت رژیم روزی نیست که صحبت از «قیامی که در راه هست»/ «بسا بسا خطرناکتر از قیام آبان هم است» و «ابر جنبشی که چون سونامی در راه هست» و... نداشته باشند؛ یعنی آنها در وحشت و هراس از خشم و اعتراض مردم بهجان آمده سر میبرند.
- اگر شما به این وضعیت اضافه کنید اوجگیری تجمعات اعتراضی رو
- اگر اضافه کنید فرو ریختن عمق استراتژیکی رژیم بهویژه در عراق رو
- اگر اضافه کنید دلار بالای ۲۰هزار تومن
- اگر اضافه کنید کمبود پول که الآن پشت نان شبش مانده
- اگر اضافه کنید افزایش تحریمها رو
- اگر اضافه کنید افزایش پاچهگیری باند حذف شده مانند نامه سرگشاده موسوی خوئینیها و مطهری و امثالهم را
- اگر اضافه کنید این که در عرصه بینالمللی در شورای امنیت برای رژیم پخته می شه برای اینکه تحریمهای تسلیحاتی رژیم که اواخر مهر امسال مدتش تمام می شه لغو نشه و رژیم بهشدت به آن احتیاج دارد.
- اگر اضافه کنید شدت و حدت بیکاری و تورم
- اگر اضافه کنید کشتار کرونا که جهش کرده و پیامدهای عظیم اجتماعی داره
- و از همه مهمتر اگر اضافه کنید موقعیت رو به افزایش کانونهای شورشی و اقبال اجتماعی و بینالمللی مقاومت را ...
میتونیم نتیجه بگیریم که:
- «مطلقا» این نگرانی آنها بیدلیل و بیحساب و کتاب نیست و دقیقاً ناشی از تحلیل عینی و واقعی از سمت و سوی تحولات عاجل اجتماعی است.
- رژیم در بنبست بحرانهایش هیچ و مطلقاً هیچ راهحلی جز سرکوب ندارد. به همین دلیل خامنهای بهرغم هزینه سنگینی که برایش دارد؛ خط انقباض یعنی آماده کردن نظام برای سرکوب را در پیش گرفته است.
سؤالی که اینجا مطرح میشود ارتباط این بگیر و ببندها با مجاهدین است هدف رژیم از حکم اعدام و انتساب محکومین به مجاهدین چیست؟ بهعنوان مثال:
اسماعیلی سخنگوی دژخیم قضاییه در تأیید حکم حکم اعدام برای سه زندانی سیاسی، امیرحسین مرادی، ۲۶ساله، سعید تمجیدی، ۲۸ساله و محمد رجبی، ۲۶ساله ـ جوانانی که در قیام آبانماه دستگیر شده بودندـ گفت: «[محکومان] در آتش زدن پمپبنزین، در آتش زدن ماشین شهرداری، در تخریب بانک و آتش زدن آن، ... بودند و گفت؛ . یکی از اینها در آلمان ارتباط با جریان نفاق پیدا کرده در کمپ (مجاهدین) حاضر شده از آنها خط مشی گرفته است» (میزان. ۸تیر ۹۹)
حبیبی رئیس کل دادگستری رژیم در اصفهان نیز دو روز قبل از این گفت: «دستنشاندههای (مجاهدین) بدانند، اگر خلافی صورت بگیرد، همانند آن چه که در سال۸۸، ۹۶ و آبان سال گذشته افتاد، یقینا قاطعانه با دست نشاندهها و آشوب گران برخورد خواهیم کرد بهگونهیی که امروز ۸پرونده مربوط به اتفاقات ذکر شده نهایی و حکم مفسد فیالارض برای آنها ثابت شده است» (خبرگزاری فارس. ۶تیر ۹۹)
- رژیم یگانه آلترناتیو برانداز و تنها هماورد خود را میشناسد و میداند که مجاهدین هستند و می داند که تنها مرجع برای جذب زنان و مردان و جوانان شورشی جامعه است (خامنهای یکشنبه ۲۸اردیبهشت ۹۹) این واقعیت اول است که رژیم داره به بخشی از این واقعیت اعتراف میکنه
- رژیم با یادآوری و برجسته کردن انتساب محکومین به اعدام به مجاهدین به خیال خود؛ پیامی به جامعه مخابره میکند و اینکه جوانان شورشی از پیوستن به مجاهدین ممانعت کنند والا حکم همین اعدام است!
- تلاش میکنه به این وسیله به تمامی نیروهای سرکوبگرش بگوید که مجاهدین در صحنه هستند و نیروهای آنها را بسیج کنه و آنها را در آمادهباش نگهداره چون همه آنها معنی مجاهدین را خوب خوب خوب می دانند یعنی اسم مجاهد بهدلیل یک مقاومت ۴۰ساله در مقاطع مختلف این رژیم برایشان رعبآور است و مترادف است با لرز و ترس سرنگونی
سؤال: اینها خواسته و اهداف رژیم است ولی تا کجا ا ین بگیر و ببندها واقعی است؟
- دستگاه سرکوب رژیم ضعیف شده است والا این همه با دود و دم و بگیر و ببند و تبلیغ و نمایش و... توان سرکوبش را «پارس» و «نقاشی» نمیکرد. خوب است بیاد بیاوریم کشتار دهه۶۰ و قتلعام سی هزار و... . را و مقایسهای داشته باشیم.
- علاوه بر ضعف رژیم؛ وجود مقاومت سراسری و حمایت گسترده بینالمللیاش دست رژیم را برای سرکوب بسته است و برای هر گام سرکوبگرانهاش هزینه سنگینی را وصول میکند.
- همه این اقدامات یا ژستهای سرکوبگرانه از موضع کاملاً «تدافعی» و برای مقابله و جلوگیری از بالاگرفتن قیام است ولی قیام راه خود را چون سیل بنیانکن به جلو باز میکند
- خامنهای وقتی به مجموعه بحرانهای نظامش فکر میکند و به توان واقعی دستگاه سرکوب نظامش میاندیشد؛ شاید بهتر از بقیه معنی شعر سعدی را فهم کند
سر چشمه شاید گرفتن به «بیل» چو پر شد نشاید گذشتن به «پیل»
- این یعنی دود و دم یعنی سایه سرکوب یعنی هیمنه سرکوب یعنی نقاشی سرکوب طرف اگر توان داشت مثل دهه۶۰هزار هزار میکشت تبلیغ هم نمیکرد و جنازهها را هم تحویل نمیداد.
- الان دستگاه سرکوبش موریانه خورده ولی نمیخواهد مردم اینو بفهمند و داره نقاشی میکنه تا مردم متوجه نشن.
س - شما در صحبت هایتان چند جا صحبت از کانونهای شورشی کردید فعالیت کانونهای شورشی چه ارتباطی با این مسأله دارد؟
- کار از جایی برای رژیم سخت و وحشت آفرین شده که شاهد کارزار اختناقشکن کانونهای شورشی در صحنه است که بیوقفه و بدون خلأ آتش بهعملیات و اقدامات اختناق شکنانه خود ادامه میدهند یعنی به مردم امید میدهند/ باور به سرنگونی میدهند/ حس توانستن و حرکت در آنها ایجاد میکنند/ آدرس مقاومت را میدهند و از همه مهمتر مسیر پیوستن جوانان و زنان و مردان شورشی به کانونهای شورشی و مجاهدین را علامتگذاری میکنند.
- کانونهای شورشی با کارهای خود پوشالی بودن دستگاه سرکوب رو نشان میده و امید و پرده سیاه انتهای تونل پاره میکنند و به مردم نشون میدهند که نوری است و نیازی به خودکشی نیست و ... تنها باید شورش کرد و قیام
- همچنین نفس گسترش کمی و کیفی فعالیتهای کانونهای شورشی و شرایط جوشان جامعه بطلان این تلاش مذبوحانه رژیم را اثبات میکند/ مردمی که برای آزادی خود قیام میکنند؛ از فدیه و فدا نمیهراسند.
اگه امکان دارد خلاصه کنید و نتیجهگیری کنید:
- خلاصه اینکه فشار روی مردم منطقه قرمز آمپر رو هم رد کرده و این وضعیت در جمع با فشارهای ناشی از کرونا ضریب ویژه انفجاری تولید کرده است.
- در این میانه یک مقاومتی نیز رودرروی رژیم و در جبهه مردم؛ بازی میکند و نمیگذارد بهسادگی معادلات به نفع رژیم جوش خورده و به عکس تلاش میکند که روی معادلات به سود مردم و سرنگونی تاثیر بگذارد.
- از سوی دیگه تجمعات اعتراضی و مقاومت زندانیان و مردیم و ... سیر صعودی قابل توجهی پیدا کرده
- جو ملتهب جامعه و خشم و نفرت عمیق عمومی نسبت رژیم خبر از بروز یک خیزش عظیم اجتماعی رو میده که دیگر حتی مهرهها و مزدوران رژیم نیز به آن معترفند و از بیان آن ابایی نمیکنند.
- اعتلا و اقبال روزافزون مقاومت و مجاهدین در میان اقشار مختلف مردم نیز امری است که رژیم را به وحشت انداخته و مستمراً آن را یادآوری میکند \
- خامنهای؛ با پیشبینی چنین شرایطی با شتاب هر چه تمام؛ ناگزیر به سیاست سرکوب و انقباض پناه آورده و روی شرایط کرونا و امکان ناپذیر بودن تجمع مردمی نیز حساب کرده بود که این نیز ضربه خورده است
- رژیم میداند که افزایش اعدامها نتیجه معکوس دارد و میداند که سیاست ارعاب و اعدام جوانان قیامکننده تنها آتش قیام را بیشتر شعلهور میکند. به همین علت حکم اعدام میدهد و جارو جنجال بپا میکند/ دستگیری گسترده میکند ولی توان شکنجه و آزار نداشته و آنها را با وثیقههای سنگین و تهدید و ... آزاد میکند تا بیآن که هزینهای برای زندان و اعدام بپردازد از تبلیغ گسترده دستگیری و اعدام و سرکوب نانی برای بقا بهدست آرد.
- بنابراین حاکمیت نه میتواند اعدام و سرکوب کند، نه میتواند نکند. این بنبستی است که رژیم در این دام گیر افتاده است. میداند که باید اعدام کند ولی بیشتر میداند که هر اعدام نه تنها باعث خاموشی اعتراضات نخواهد شد، بلکه آن را به مدار جدیدی بالغ خواهد نمود.
- بنابراین این بگیر و ببند اوج درماندگی رژیم رو میرسوه
- سؤال اینجاست. در حالی که حریف (رژیم) در منتهای افلاس و درماندگی در زمین بازی میکند و مردم نیز در اوج خشم و عصیان در حال انفجار؛ همراه با یک مقاومت تازه نفس در مقابلش قرار دارند؛ تا کی میتواند؛ دوام بیاورد؟ در این صحنه با ارزیابی از قوای طرفین؛ آیا سرکوب میتواند گریزگاه و پنجرهای برای رژیم باز کند؟ و دمی هر چند کوتاه برایش عمر ذخیره کند؟ که جواب روشن است که خیر.