برداشتن محدودیتها و عواقب پیش رو؟ چه باید کرد؟
رژیم در سوء‌استفاده از فضایی جهانی اقدام به برداشتن محدودیتها کرده است می‌خواهیم بدانیم اساساً محدودیتی بوده است یا خیر؟ آیا قیاسی که سران این رژیم با سایر کشورها در این باره می‌کنند درست است؟ این محدودیت چه عواقبی برای مردم ایران دارد؟ در نهایت می‌خواهیم به این سؤال پاسخ بدهیم که رژیم با هر نقشه مسیری که در این میان داشته باشد آیا امکان گذار سالم از این بحران را دارد؟ و در نهایت می‌خواهیم به وظایفمان در این مرحله نگاهی داشته باشیم. در این برنامه مهمان برنامه رضا مرادی است.
هدف رژیم از به‌اصطلاح بازگشایی کسب و کار چیست؟
قبل از هر پاسخی باید دو موضوع را یادآوری کنم
-اول در ایران قرنطینه‌ای نبوده است که حالا بازگشایی باشد.
-دوم قیاس این رژیم با سایر دولتها مانند اسپانیا یا چین و... برای برداشتن محدودیتها اساساً قیاس باطلی است چرا که آنها همه هزینه قرنطینه را داده و بعد از اینها دارند به شکل محدود و آن هم در این ابعاد که رژیم باز کرده است به میزانی کسب و کار را راه انداخته اند
-سوم. همه‌گیری ویروس کرونا که سراسر دنیا را در برگرفته است آزمایشی است برای همه دولتها و ملتها و طبعاً آزمون دیگری بود در برابر این رژیم
-چهارم. کاری که رژیم کرد هاست جنایت علیه بشریت است و تماماً برای حفظ عمر نظامش چنین تصمیمی را گرفته است.
شما گفتید که رژیم دارد در این میان سو استفاده می‌کند منظورتان چیست؟
- قرنطینه معنی دارد و کاری که در دنیا مثل چین و اسپانیان و سایر کشورها شد در دنیا بی‌سابقه بوده است حتی درب خانه‌ها با بستند یا توانستند مهار کنند
-صدها میلیاردها دلار پول هزینه کردند و این قیمت را جهان پرداخته که با جدا کردن فرد از فرد بتوانند با ویروس مقابله کنند
-دولتها تا سالیان هزینه داده‌اند و قیمت داده‌اند بعد از این گذار است که دولتها اجازه داده‌اند که کار شروع کنند مانند اسپانیا و وهان...
-ولی وقتی به این رژیم می‌رسیم هیچگاه قرنطینه نکرده است که الآن صحبت از بازگشایی می‌کند
-پس این رژیم هیچگاه قرنطینه نکرده است الآن آمده می‌گوید که هماهنگ با دنیا می‌خواهیم بازگشایی کنیم این یعنی فاجعه ملی و کشتار جمعی.. با ساده‌ترین تعابیر یک جنایت علیه بشریت است. چرا که نمی‌شود گفت ندانم کاری بزرگ یا اشتباه چون عمد است.
چرا می‌گویید جنایت علیه بشریت؟ بگوییم جنایت علیه مردم ایران؟
این کار رژیم جنایت علیه بشریت توصیف شده است چرا؟
ما این رژیم را یک رژیم ضدبشر و دجال توصیف کرده‌ایم و در 40سال گذشته نشان داده است
در همین چند ماهی که بحران کرونا پیش آمده است که آزمایشی است که این ماهیت را در پیش چشم مردم ایران و جهانیان و پیش از همیشه بارز کرده است دنیا شاهد اعمال و رفتاری از این رژیم است که با هیچ الگویی از نظام های ضدمردمی نمی‌خواند
توصیف‌هایی که ضدمردمی ا ست یا ضد زحمتکشان است کفایت نمی‌کند این رژیم ضدایرانی و ضدانسانی است و ضدتاریخی است ولی کفایت نمی کند ولی ماهیت ضدبشری این رژیم که تمام بشریت را درگیر کرده است بیش از هرجایی دیگری نشان داده است
ماهیت این رژیم در دوران کرونا و به‌ویژه در ایام فعلی را چرا می گوییم که جنایت علیه بشریت است
این جنایت علیه بشریت است چرا که مبارزه با کرونا در عصر کنونی که عصر ارتباطات است یک مبارزه جمعی است وقتی یک کشور مانند ایران سرکیسه کرونا را شل می‌کند آثار ان خواه و ناخواه به کشورهای همسایه و از ان جا به کل جهان می‌رود
نمونه مسؤل بهداشت جهانی در عراق که گفت ایران کرونا را به عراق آورد
و چین که تمام جهان را پر کرد.
آیا جنایت علیه بشریت شعارگونه یا تبلیغی نیست؟ یا دلیل منطقی دارد؟
تأکید بر این وا‌ژه مسأله حل می‌کند چرا؛ می گوییم جنایت علیه بشریت
خودشان می‌گویند / حق‌شناس عضو شورای شهر تهران نیز گفت: «وقتی وزارت بهداشت آمار ۱۰استان سفید را با استان قرمز تهران یک‌جا اعلام می‌کند، شهروندان تهرانی فکر می‌کنند هیچ خبری نیست؛ این مشارکت در قتل عمد می‌تواند باشد». /
وقتی عامدانه کرونا را مخفی می‌کنند وقتی عامدانه قم و.. را قرنطینه نمی‌کنند وقتی عامداً قیمت و هزینه قرنطینه را نمی‌دهند و وقتی عامدانه مردم را سراسری به دهان کرونامی‌فرستن/ وقتی عامدانه آمار را مخفی می‌کنند و.... اسمش چیست/
هدف از پنهان کردن آمار چیست؟
در تمام دنیا با آمار روشنگری می‌کنند اطلاع‌رسانی می‌کنند این‌که خطر هست و و وزارت بهداشت هم کارش همین است ولی با قاطی کردن آمارها جرمی در کادر قتل عمد انجام می‌دهند می‌شود این را به تمامی عملکرد رژیم با موضوع کرونا تامیم داد
اما وقتی به این رژیم می‌رسیم به‌وضوح رژیم یعنی خامنه‌ای و روحانی با تصمیم قبلی با طراحی از روز اول بنا بر پنهان‌کاری گذاشته‌اند الآن این دیگه همه این را می‌دونند / فاکتهای زیادی بود که خامنه‌ای دستور داده بود / اطلاعیه سازمان که با تمام سند اعلام کرده است کسانی را که گفته‌اند دستگیر کرده‌اند شورای عالی امنیت و حراست وزارت بهداشت دستور داده است
هدف. این است آمار غلط زیرساخت استراتژی کلان کشتار انسانی است که رژیم راه انداخته و می‌خواهد در این بحران از آن سود ببرد. یعنی هم بکشد و هم مردم را درگیر کرونا بکند و هم با آمار کم گناه را از گردن خودش باز کند.
الان در درون نظام هم مستمراً هشدار می‌دهند چرا این هشدارها که ناظر به‌انفجار سهمگین اجتماعی، است و هر روز نسبت به‌روز پیش، شدیدتر و صریح‌تر می‌شود، در رأس هرم قدرت در این نظام گوش شنوایی ندارد؟ چرا خامنه‌ای که این خط را تعیین کرده و روحانی که مجری آن است، چرا این هشدارها را جدی نمی‌گیرند؟ آیا این هشدارها را قبول ندارند و آن را ناشی از ترسهای موهوم می‌شمارند؟ آیا خودشان از پیامدهای خطی که در پیش گرفته‌اند، نمی‌ترسند؟ یا تمهیدات مطمئنی برای مقابله با پیامدهای آن اندیشیده‌اند؟
-نمکی وزیر بهداشت: «ممکن است در دقایق آخر گلهای سهمگینی وارد دروازه سلامت بشود و ما مغلوب و مقهور در گوشه‌یی از جهان سرافکنده بمانیم».
-زالی رئیس ستاد کرونا در تهران هم گفت: «تعداد بیماران جدید در تهران در حال افزایش است... که نشانه سیر مستمر و علی‌الدوام بیماری در تهران است. کنترل یا کاهش بار شیوع کرونا پیام غلطی است که به مردم رسیده است
-عماد افروغ، عضو پیشین مجلس ارتجاع: «مردمی که آن حادثه (قیام آبان) را خلق می‌کنند همان کسانی هستند که در ارتباط با سیل و زلزله و کرونا به‌میدان خواهند آمد».
-جهان صنعت نوشت «این بار اعتراضات شدیدتر و همراه با خشونت خواهد بود و می‌توان از آن به‌عنوان یک ابر جنبش اعتراضی در کشور یاد کرد».
اما پاسخ این است که می‌ترسند و بسیار هم می‌ترسند؛ چرا که خیلی خوب از واقعیتهای دهشتناک موجود خبر دارند. اما بین بد و بدتر، ناگزیر بد را انتخاب کرده‌اند. روحانی یک بار این بد و بدتر را چنین بیان کرد: «کرونا یک بیماری است ولیکن بیکاری یک خطر بزرگ است، نباید مرگ و میر ناشی از کرونا مهار شود ولی مرگ و میر ناشی از فقر و بیکاری راه بیفتد»
حالا بر می‌گردیم به سؤال اصلی این صحبتمان آیا خامنه‌ای و روحانی می‌توانند با ادامه خط فرستادن کارگران و زحمتکشان به‌قربانگاه کرونا خود را از خطر ارتش گرسنگان برهانند؟ خامنه‌ای روی چه حسابی چنین ریسک عظیمی می‌کند؟
1.هرگز نمی‌تواند چرا که در وضعیت موجود جامعه نه تنها خطر گرسنگی حل شدنی نیست بلکه ابعاد سنگین کشتار مردم توسط کرونا هم به آن اضافه خواهد شد. یعنی رژیم را از عقوبت چنین جنایتی گریزی ندارد.
2.خامنه‌ای هم‌چنان روی دستگاه سرکوبش حساب باز می‌کند/
3.باز هم تلاش می‌کند با اعدام گروه گروه زندانیان کرونا زده از سلاح وحشت و ارعاب برای کنترل جامعه انفجاری و تمدید بقای خود، استفاده کند
4.رژیم هم‌چنین تلاش می‌کند که با تبلیغات و با سانسور، همه چیز را عادی نشان دهد
5. از سوی دیگر با مسکنهای حقیری مانند وام یک میلیون تومانی و توزیع بسته‌های غذایی در میان معدودی از گرسنگان و خانواده‌های نیازمند، خشم‌وکین آنها را تسکین دهد؛ اما خودش هم می‌داند که این اقدامات ناچیزتر از آن است که کمترین تأثیری بر حجم عظیم فقر و فاقه مردم داشته باشد،
6. اما روشن است که این وحشیگری و شقاوت، بر ظرفیت انفجاری جامعه می‌افزاید و انفجار محتوم را تسریع می‌کند/ روزنامه همشهری نوشت: «نیروهای امنیتی شبانه‌روز کار می‌کنند و نتیجه را در اختیار مدیران ارشد نظام قرار می‌دهند» / «الحمدلله دستگاه امنیتی سناریوهای مختلف... اپوزیسیون، معاندان و دشمنان را می‌شناسد و برای همه آنها سناریو و برنامه دارد».
7.بنابراین هرگز این رژیم نمی‌تواند از مهلکه بحران‌هایش که با تصمیم کشتار جمعی مردم در فاجعه کرونا ضریب خورده است؛ بگریزد/ رژیم هرگز نمی‌تواند از این بحران جان سالم بدر ببرد و هرگز کرونا برای خامنه‌ای تبدیل به «نعمت» نخواهد شد.
آیا این روندی که شما توصیف کردید یک روند خودبه‌خودی است یا مشروط به‌عملکرد مردم و مقاومت و کانون‌های شورشی و...هم هست؟ خلاصه کلام سؤال این است که در این وانفسا وظایف مردم ایران و زنان و مردان شورشی و کانون‌های شورشی و شوراهای مردمی چیست/.
1.هرگز این رژیم در یک روند خودبه‌خودی سرنگون نخواهد شد پس هر وضعیتی که پیدا کند ضربه نهایی را باید مقاومت و مردم ایران برای سرنگونی وارد کنند. وضعیت خراب رژیم تنها کار سرنگونی را ساده‌تر می‌کند و خون کمتری می‌دهیم و زمان آن تسریع می‌شود.
2.در چنین شرایطی کانون‌های شورشی راهگشا و راهنما هستند مسیر را نشان می‌دهند و شور و ایمان و باور به سرنگونی را پرکنند / با سوختن خود شب را روشن می‌کنند سرما و یخبندان این رژیم را می‌شکنند و مسیر را نورانی می‌کنند. الآن هم نقش آنها نسبت به قبل که در چنین وضعیتی رژیم به‌سر می‌برد بسا بسا سنگین تر شده است
3.اگر پاسخ حل همه مسائل در سرنگونی و سرنگونی نیز از شورش می‌گذرد بله این وظیفه خطیر و آماده کردن شرایط و مسیر همه و همه برعهده کانون‌های شورشی است که راه جامعه را باز کنند راه کارگران و دانشجویان و.. را باز کنند همان‌طور که از قیام 96 به این طرف این راهگشایی را داشتند و آثار ان را در قیام آبان 98 دیدیم.
موضوع کار شوراهای مردمی به‌دلیل وضعیتی که کرونا ایجاد کرده بود در گام نخست با پاسخی که خودجوش مردم به مشکلات ایجاد شده دادند؛ اساساً عطف به مسائل صنفی و معیشتی بود و در این رابطه کارهای بسیار مثبتی هم انجام دادند ولی الآن که رژیم قرنطینه را تمام شده اعلام کرده است برخیها سؤال می‌کنند که دیگر چه ضرورتی و چه نیازی به شوراهای مردمی هست؟ مردم مانند سابق سر کارهایشان هستند ومی‌توانند خودشان مسأله معیشت خودشان را دنبال کنند یا می‌گویند وقتی تمامی جامعه از قرنطینه خارج شده است با سمپاشی یک محله یا دوختن چند ماسک و.. چه مسأله‌ای حل می‌شود؟
با این نوع سؤالات ما خودبخود به سمتی کشیده می‌شویم که گویا ضرورت وجود شوراهای مردمی تمام شده. در حالی که ضرورت استمرار کار شوراهای مردمی نه تنها تمام نشده است بلکه زیادتر هم شده است؛ چرا؟
-پاسخ در یک جمله این است که «صورت مساله» ای که باعث تشکیل شورای مردمی شده با باز کردن قرنطینه مشکلات مردم زیادتر شده و نیاز بیشتری به شوراهای مردمی است. و این فریادی است که مقامات تخصصی همین رژیم دارند هر روز آن را بیان می‌کنند.
-از سوی دیگر شورای مردمی برای این تشکیل شده بود که مسأله مردم را حل کند چرا که این رژیم کاری به کار مردم نداشته و نخواهد داشت پس صورت مسأله پاک نشده است و رژیم هم مطلقاً اقدامی برای حل مسائل مردم نمی‌کند باید شوراهای مردمی را ادامه بدهیم.
-شوراهای مردمی یک سپر حفاظتی برای مردم ماست و یک ابزار جدی از نبرد ما در این دوران است. و خواه و ناخواه در گسترش خود لباس سیاسی به تن می‌کند. از این رو شوراهای مردمی در گام بعدی خودش راه به هر تجمع مردمی به‌ویژه در اقشار می‌برد که باید برای رساندن آنها به حقوق خودشان، کمک کار مردم فقیر باشد.
.... .
