بیست و هفتمین همیاری ملی با سیمای آزادی، همچنانکه پیش از این نیز نوشتیم، یک رژهٔ با شکوه در متن قیام مردم ایران بود و بهچراغی درخشان تبدیل شد که بر مسائل مختلف قیام و مسیر پیروزمند آن پرتو افکند؛ از جایگاه کانونهای شورشی در داخل کشور تا تلاشهای یاران همنفس و شورشگر در ۴۱کشور جهان؛ از خیزش هموطنان در حمایت از مجاهدین و تنها جایگزین دموکراتیک، تا افشای ترفندهای اطلاعات آخوندها و همدستان استعماریشان برای تخطئه قیام و منحرف کردن آن از مسیر سرنگونی... یکی از جلوههای همیاری بیست و هفتم، درخشش مرزبندی ملی و تاریخی ایرانیان با شیخ و شاه بود.
یک هموطن از آمریکا گفت: «پرچم نه شاه نه شیخ از دورترین روستاهای بلوچستان و کردستان تا فریدام پلازای واشنگتن بهاهتزاز درآمده است».
یک جوان هموطن در خارج کشور گفت: «مردم ایران از روز اول گفتند «مرگ بر خامنهای»، یعنی سرنگونی میخواهند. شعار بعدی مردم شعار «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» است یعنی ما دیکتاتور نمیخواهیم. چه مدل قدیم که شاه باشد و وابسته، چه مدل الآناش که آخوندها هستند. مردم میگن «نه سلطنت نه رهبری، دموکراسی برابری». اگر ما میخواهیم سر آینده ایران حرف بزنیم باید روی همین شعارها حرف بزنیم. مردم اینقدر کشته ندادند که برگردند بهدیکتاتوری سابق، ۴ماه است که قیام ادامه دارد، کجا مردم شعار همه با هم دادهاند؟!».
هموطنی از فرانسه «شعار نه شیخ، نه شاه را زیرساخت انقلاب دموکراتیک مردم ایران» توصیف کرد.
یک خانم هموطن گفت: «جوانها دنبال آزادی هستند و میگن «مرگ بر ستمگر چه باشه چه رهبر». اینا میخوان برای سرنوشت خودشون، خودشون تصمیم بگیرن و بهعقب بر نمیگردن بلکه میخوان رو بهجلو حرکت بکنن».
یک جوان هموطن از داخل کشور با تأکید بر اینکه از جانب شماری از دوستانش حرف میزند، گفت: «با تمام وجود حمایت میکنیم از اصل تاریخی اعلام شده از سوی شورای ملی مقاومت با مرزبندی شاه و شیخ، بهمعنی نه بهاستعمار و نه بهارتجاع مذهبی. این وظیفه ملی هر جریان پیشتاز و انقلابی است و ما بهآن پایبند هستیم».
هموطن دیگری گفت: «بحث شخص محمدرضا شاه، یا این بچهاش که اصلاً هیچکاره و بیکاره است نیست، بحث تاریخ است، بحث این است که ما میخواهیم از ارتجاع و از ولایت فقیه چه با تاج چه با عمامه آزاد باشیم».
یکی از استادان دانشگاه از آمریکا با اشاره به حمایت بسیار وسیع اساتید دانشگاههای آمریکا، اعم از ایرانی و غیرایرانی از قیام مردم ایران گفت: «یک دانشگاهی، یک روشنفکر، یک آدم منطقی، نمیتواند بپذیرد که کسی بهخاطر اینکه ژنتیک با یک کس دیگری مربوط است برای همیشه بهعنوان رهبر قرار بدهند و نسل بعد از نسل یک ملتی را مجبور کنند. همانطور که نمیتوانند ولایت فقیه را بپذیرند».
خانم هموطنی از انگلستان گفت: «صرف دانستن کافی نیست، آنچه مهم است تعهدپذیری و احساس مسئولیت در قبال خلقمان است برای سرنگونی و اینکه بتوانیم در زمانی که فرصتطلبان و ارتجاع و استعمار دارند تلاش میکنند این جنبش را بهانحراف بکشند، ما از پرنسیپهای خودمان یعنی همان مرزبندی سرخ نه شاه نه شیخ کوتاه نیاییم. چرا که این ضامن پیروزی مردم ایران است».
و هموطنی از داخل کشور گفت: «شعار محوری شورای ملی مقاومت نه شاه و نه شیخ است... این مرزبندی را بایستی همین الآن کرد نه بعد از سرنگونی! این برای صندوق انتخابات نیست. چرا که مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی باعث میشود سرنگونی زودتر بهدست بیاید و همچنین آزادی بعد از سرنگونی را تضمین میکند».