روز جمعه ۱۹خرداد کر گوشخراش وحشت از تمام نمایشهای جمعهٔ نظام در شهرهای مختلف سراسر کشور بهآسمان بلند بود.
آخوند نوری امام جمعهٔ خامنهای در بجنورد، با یادآوری جنگ مجاهدین با نظام که «نظام را با مشکل مواجه کرد» گفت: «امروز دنبال این هستند که این جوان را از من و شما بگیرند و کاری بکنند که عکس امام را بخواهد پاره کند یا توهین کند، جنگ همچنان ادامه دارد جنگ آمده است در درون خانههایمان».
امام جمعهٔ خامنهای در بیرجند هم با یادآوری توصیف خامنهای از دههٔ ۶۰ که از آن با عنوان «دهه توفانهای مهیب نظامی، امنیتی و سیاسی» یاد کرده، کوشید توجه مخاطبان خود را بهخطری که امروز هم از همانجا موجودیت رژیم را تهدید میکند، جلب کند.
گماشتهٔ خامنهای در جمعهبازار تهران هم بر حساسیت سال۱۴۰۲ برای رژیم تأکید کرد، چرا که «امسال دو انتخابات مهم و سرنوشتساز پیش روی ماست و بمباران خودشان را از همین حالا هم آغاز کردهاند، با پیادهنظام آگاه و ناآگاه خود». وی همچنین پیشبینی کرد که «قطعاً ولایت فقیه را بیش از قبل مورد هجمه قرار میدهند».
این پیشبینیهای وحشتآلود، هشدارها و اعلام خطرها اساساً تکرار و واگویهٔ حرفهای خامنهای در سخنرانیاش در سالمرگ دجال (۱۴خرداد) است. خلیفهٔ ارتجاع در آن سخنرانی که موزیک متن آن نعرههای «مرگ بر منافق» وحوشش بود، نسبت بهخطر قیام بهایادی رژیم هشدار داد و گفت: «حفظ منافع ملی ما دشمنان عنود و لجوجی دارد هر کاری از دستشان بر بیاید میکنند و تا امروز هم کردهاند... در آینده هم کارهایی خواهند داشت آخرین تلاش دشمن همین اغتشاشهای پاییز گذشته بود».
در حرفهای خامنهای و بازگو کردن آن توسط نمایندگان و امام جمعههایش طی چند روز گذشته بهوضوح میتوان دید که وحشت از مجاهدین و پیشروی مقاومت ایران در عرصههای مختلف سیاسی، عملیاتی، داخلی و بینالمللی و بهخصوص هراس از شعلهور شدن قیام، مثل خوره بهجان نظام افتاده است. تقریباً هیچ مراسمی برگزار نمیشود و هیچ سخنرانی ایراد نمیشود جز که در آن گریزی بهصحرای مجاهدین بزنند و ذکر مصیبت ۱۷هزار کشته را بکنند و نسبت بهخطر قیام در سال۱۴۰۲ جیغ و فریاد کنند.
در واکنش بهاین وحشتزدگی و کابوس عمومی که سراپای رژیم را فراگرفته، ضحاک زمان و گماشتهٔ جلادش بهشیوهٔ خود تلاش میکنند با فضای وحشت و ناامیدی در درون رژیم و فضای انفجاری و آمادگی انقلابی در جامعه مقابله کنند. از یکسو، موج اعدامهای روزانه را ادامه میدهند و از سوی دیگر با پروپاگاندا و تلاش دیوانهوار با توسل بهانواع شیوهها از جعل خبر گرفته تا مستندسازیهای دستپخت وزارت اطلاعات، شیوههای مختلف شیطانسازی از مجاهدین را آزمایش میکنند.
اما در ورای این تلاشهای مذبوحانه چند واقعیت غیرقابل کتمان بهروشنی رویت میشود:
- نخست اذعان بهفضای انفجاری جامعه بهخصوص آمادگی جوانان
- این نگرانی عمومی در رژیم وجود دارد و بهانحای مختلف بیان میشود که سال۱۴۰۲سال شعلهور شدن آتش زیر خاکستر و سال بود و نبود برای رژیم است.
- هر چند خامنهای وانمود میکند بهقیام سیلی زده و کار آن را یکسره کرده (سخنرانی اول فروردین۱۴۰۲)، اما هم سخنان خود او خلاف این را نشان میدهد و هم از وجنات رژیم میبارد که این قیام است که بهخامنهای سیلی زده و تعادل رژیم را بهطور بازگشتناپذیری درهم ریخته است. همچنان که یکی از ایادی رژیم گفت: «اینطور نیست که شما آرامش را میبینید و فکر میکنید زیر این آرامش هیچ خبری نیست، نه آتش زیر خاکستر است و مطمئن باشید که با یک جرقه ممکن است دوباره شکل دیگری بهخودش بگیرد» (اشرف بروجردی ـ ۸خرداد ۱۴۰۲).