728 x 90

چگونه «حرکت پرمعنای» خامنه‌ای درهم شکست؟

سخن روز
سخن روز

خامنه‌ای هنگام تنفیذ رئیسی جلاد، سرمست از یکدست کردن حاکمیت برای مقابله با خطر قیام گفت: «این سرآغاز برای نظام مبارک» است که از دل «حرکت کاملاً پرمعنای انتخابات»، یعنی همان جراحی بزرگ درونی نظام و حذف گستردهٔ باند رقیب درآمده است. بعد هم رو به‌رئیسی جلاد و دولتش «طلب توفیق و کمک و عنایت ویژه» از سوی همگان کرد! (۱۲مرداد۱۴۰۰).

اکنون ۲۰ماه بعد، از در و دیوار ترک خوردهٔ نظام ولایت اذعان و هشدار نسبت به‌شکست پروژهٔ رئیسی به‌گوش می‌رسد.

یکی با اشاره به‌فروپاشی اقتصادی و تو خالی بودن وعده‌های مهار سقوط ارزش ریال توسط رئیسی در همان سیرک تنفیذ می‌گوید «میزان کاهش ارزش پول ملی از دوره قاجار تا ابتدای دولت سیزدهم، کمتر از میزان کاهش آن در این دو سال است» و «دولت رئیسی دلار ۲۳هزار تومان را تحویل گرفت و هنوز به‌سال دوم نرسیده، دلار ۵۰هزار تومانی» تحویل می‌دهد! (محسن هاشمی- پسر رفسنجانی و رئیس پیشین شورای حکومتی شهر تهران-۲۱فروردین۱۴۰۲). دیگری هم که روزگاری گردانندهٔ کیهان خامنه‌ای بوده، می‌گوید اکنون که آخرین برگ ولی‌فقیه، یعنی یکدست کردن حاکمیت شکست‌خورده، هیچ راهی در برابر نظام جز زهرخوری باقی نمانده و می‌گوید امیدوار است «مسئولان جام‌زهر برجام را هر چه سریع‌تر بنوشند» و اگر هم‌چنین تصمیمی نداشته باشند در بن‌بستی که اکنون در آن گرفتار هستند «مجبور می‌شوند که بنوشند!» (مهدی نصیری-۲۱فروردین۱۴۰۲). آن یکی با لگدی به‌حرفهای قبلی خامنه‌ای که سران عربستان سعودی را «احمق» و «افراد نالایق» و «گاو شیرده» نامیده بود (خرداد۹۶) و اکنون برای گدایی عادی‌سازی روابط نام شیخ نمر را هم از خیابان کنسولگری عربستان در مشهد پایین می‌کشد، می‌گوید: «تغییر نام شیخ نمر تازه اول کار است. نام خالد اسلامبولی هم قاعدتاً در صف انتظار برای تغییر قرار دارد و چه بسا حتی اشاره به‌نام شیخ قاسم در رسانه‌ها هم ممنوع اعلام شود!»؛ آنگاه با طعنه به‌نزدیک‌ترین حلقات خامنه‌ای با اشاره به‌زهرهای پیش روی نظام می‌گوید «سوپر انقلابیها روزهای تلخ و دردناکی در پیش دارند!» (زیدآبادی، مهرهٔ باند مغلوب نظام-۲۱فروردین۱۴۰۲).

حتی کار از بحرانهای اقتصادی و دعوت پیاپی خامنه‌ای به‌زهرخوری گذشته و شکست خفت‌بار خامنه‌ای در پروژهٔ آوردن رئیسی را توی سرش می‌زنند و با اشاره به‌سرنوشت دردناک نظام می‌گویند: «برای مردم خط و نشان نکشید، همین مردمی که مسئولان را به عرش می‌برند، می‌توانند مسئولان را از عرش به فرش بکشانند» یعنی که سرنگون کنند! (عارف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام-۲۱فروردین۱۴۰۲).

اما چرا آن رؤیاهای خامنه‌ای برای یکدست کردن نظام و آوردن جلاد۶۷ در کمتر از دو سال، به‌چنین سرنوشت فلاکت باری رسید؟

علت پیش از آن که شکست اقتصادی، بین‌المللی یا مسائل دیگر باشد، شکست در هدف اول و عاجل خامنه‌ای از این یکدست‌سازی حاکمیت بود. آن هدف عاجل هم مهار جامعهٔ انفجاری و جلوگیری از حرکت گسل‌هایی بود که می‌توانند به‌زلزله تبدیل شوند و در خرداد۹۵ خودش نسبت به‌آن هشدار داده بود. اما به‌رغم یکدست‌سازی قیام در ابعاد بی‌سابقه از شهریور۱۴۰۱ آغاز شد.

البته محاسبات خامنه‌ای برای جلوگیری از قیام به‌وسیلهٔ آوردن رئیسی و بستن شکافهای حاکمیت پر بیراهه نبود؛ اما آنچه صفحه را چرخاند و تعادل را برهم زد، شرایط عینی با حضور نیروی پیشتاز انقلابی و کانون‌های شورشی بود که در قیامهای گرانی و متروپل آبادان شعله کشید و وقتی جرقه شهادت مهسا زده شد در سطح سراسری مثل بشکهٔ باروت منفجر شد و شورشگران با خروش مرگ بر خامنه‌ای و استمرار قیامها چنان حریقی برافروختند که «سرآغاز مبارک» خامنه‌ای را بر سرش خراب کرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/64f6432c-31d6-4cbf-9954-97ffdacde3b8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات