برگزاری جلسهٔ حمایت دو حزبی کنگرهٔآمریکا از قیام ایران برای یک جمهوری دمکراتیک، رویدادی مهم در روند پیشروی قیام سراسری مردم ایران است. در این جلسه، ۳۰تن از نمایندگان کنگره از هر دو حزب اصلی آمریکا، از جمله شماری از رؤسای کمیتهها نیز در این جلسه حضور داشتند و با سخنرانی و ارسال پیامهای ویدیویی بر تعهد خود بهحمایت از قیام مردم ایران و ارادهٔ آنها برای تغییر رژیم و برقراری حکومتی دمکراتیک، تأکید کردند.
در فضای سیاسی قطبی شدهٔ آمریکا، بهخصوص در آستانهٔ انتخابات، یک اجماع دو حزبی امری نادر و استثنایی است، اما از یکسو قیام و مقاومت مردم ایران از مشروعیت و حقانیتی غیرقابل تردید برخوردار است و از سوی دیگر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، بهعنوان بدنامترین دیکتاتوری معاصر، چنان منفور و مطرود است که نمایندگان دو حزب بهرغم همهٔ اختلافنظرهای خود، بر سر آن بهوحدت و اتفاقنظر میرسند.
اما نه مشروعیت قیام و حقانیت مقاومت مردم ایران و نه طرد و منفوریت رژیم آخوندی خود بهخود حاصل نشده؛ این هر دو محصول و نتیجهٔ یک مبارزه سیاسی افشاگرانه و روشنگرانهٔ مجاهدین و مقاومت ایران طی ۴۰سال گذشته است.
از ذکر تاریخچهٔ پر رنج و پر فراز و نشیب کار سیاسی و تبلیغی ۴۰سال گذشتهٔ مجاهدین و مقاومت ایران در خارج کشور که خود کتاب مبسوطی میطلبد، درمیگذریم و صرفاً بهکار کارستانی که ایرانیان آزاده و هواداران فداکار مجاهدین، طی همین روزهای قیام پیش بردند، میپردازیم. این هموطنان که نبضشان با نبض قیامکنندگان در داخل کشور میزند، طی یک ماه گذشته از هیچ تلاش و جانفشانی برای رساندن صدای مردم بهپاخاسته ایران و افشای جنایتهای رژیم فروگذار نکردهاند. آنها تقریباً هر روز اقدام بهتجمع و تظاهرات و برگزاری آکسیون در شهرهای اروپا و آمریکا کردهاند تا توجه افکار عمومی و مردم جهان را بهآنچه در ایران میگذرد، جلب کنند و پارلمانها و دولتهای غربی را در برابر وظایفشان در قبال مردم ایران و انقلابی که در ایران جریان دارد، قرار دهند.
اوج غرورانگیز این همبستگی ملی را هفتهٔ گذشته (۲۳مهر) شاهد بودیم؛ پس از انتشار خبر حملهٔ مزدوران و دژخیمان خامنهای برای بهخاک و خون کشیدن زندان اوین و کشتار زندانیان و همزمان با تجمع و تظاهرات شبانه مردم تهران؛ گروههایی از ایرانیان آزاده و هواداران مجاهدین در خارج کشور، بهمحض شنیدن فراخوان خانم مریم رجوی، نیمهشب شنبه در ۱۳شهر اروپا در برابر سفارتهای رژیم و وزارتخارجه این کشورها تجمع کردند و خواستار اقدام فوری دولتها و مجامع بینالمللی حقوقبشر در قبال جنایتی که در اوین در حال وقوع بود، شدند. پس از آن نیز شاهد تحصن هموطنان آزاده در ۳پایتخت اروپایی (لندن، برلین و استکهلم) بودیم که هدف آن برانگیختن توجه جهانی بهتوطئهٔ شوم رژیم دربارهٔ اوین و حفظ جان زندانیان بیدفاع بود.
یکی از بزرگترین این گردهماییها روز جمعه ۲۹مهر در بروکسل، همزمان با اجلاس سران اتحادیهٔ اروپا برگزار شد که در آن چند تن از نمایندگان پارلمان بلژیک نیز حضور داشتند.
چه بسا اگر این بسیج گسترده که طی روزهای بعد نیز در قالب تظاهرات و اجلاس پارلمانی در چند پایتخت اروپا و آمریکا و کانادا، برگزار شد، نبود، ابعاد فاجعه اوین از حدود قابل تصور عبور میکرد.
فراتر از تأثیرات اجتماعی فعالیتهای هموطنان، اکنون میتوان دید که این فعالیتها، بهمثابه بخشی از پیکرهٔ عظیم مقاومت ایران، بهیک عامل تأثیرگذار در صحنهٔ سیاست بینالمللی تبدیل شده است؛ یک مورد بارز آن را در بسیج این هموطنان در جریان بند و بست برای مبادلهٔ اسدالله اسدی شاهد بودیم که عملاً آن را متوقف کرده است.
اکنون نیز خواسته ایرانیان آزاده، فراتر از حمایت لفظی دولتها از قیام مردم ایران آن است که «دولتهای غرب باور کنند که ایران در آستانه تغییر است. باید حق مردم ایران برای دفاع از خود در برابر سرکوب وحشیانه را بهرسمیت بشناسند... و در کنار مردم ایران و تمایل آنها برای تغییر دمکراتیک قرار گیرند» (از پیام مریم رجوی بههموطنان در تظاهرات بروکسل ـ۲۹مهر ۱۴۰۱).