کار ما
خطاب به شعبدهبازان زمان. شیخ شیاد و بازیچهاش
کار ما شیاد رسوا کردن است
ای که کارت خون مردم خوردن است
ای که دائم از کلاه شعبده
حرفهات ماری برون آوردن است
کار ما در پیش چشم مردمان
چهرهٔ کلاش عریان کردن است
ای دمل! که کار تو دائم ز خود
چرک بر پیرامنت پاشاندن است
کار ما جراحی زخم کهن
تیغ ما کارش دمل ترکاندن است
خوب میرقصاندت دستان شیخ
از چراغ خود که دائم روشن است
لیک ما سنگیم! سنگ بت شکن
وان چراغ جادوی اهریمن است
کار ما جاروی خاک از سو سکهاست
کار ما از خاک گل پروردن است
تیغ تیز و تهمت بیحد ببار
که خوراک این تبار و این تن است
آنچه از چنگ شما بیرون شده ست
سرنوشت ملت و این میهن است
م. شوق
۱۶ اسفند ۱۴۰۱