بیست و پنجمین همیاری ملی با سیمای آزادی از روز جمعه ۱۹دیماه ساعت ۱۷ و۳۰دقیقه به‌وقت ایران آغاز شد و به‌علت ترافیک شدید تماسها از داخل و خارج ایران، پس از تمدید زمان‌بندیها، تا ساعت ۱۰ و ۳۰دقیقه صبح روز سه‌شنبه ۲۳دیماه، در مجموع به مدت ۵۰ساعت ادامه یافت.
در بیست و پنجمین برنامه همیاری با سیمای آزادی، انبوه تماس هموطنان از داخل و خارج ایران، با بیش از ۱۰۰ خط ارتباط تلفنی و خطوط بسیار زیاد اینترنتی و ارتباط تصویری از طریق زوم و اسکایپ، جریان داشت. هم‌زمان جریان بی‌وقفه‌یی از ارتباط و کمک‌رسانی و اطلاع‌رسانی دربارهٔ این کارزار با هشتگ همیاری #همیاری و #FreeIranTelethon بر روی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی از جمله تلگرام برقرار بود.
شور ملی
هموطنان و شورشگران میهن اشغال شده از سراسر کشور در تماس‌های شورانگیز و سرشار از عشق و ایمان و تعهد و رزمندگی برای محقق‌کردن آزادی و در صحبت‌های تکان‌دهنده‌یی که احساسات و عواطف همگان را بر می‌انگیخت، بر ایستادگی در برابر رژیم آخوندی تأکید می‌کردند. هموطنان و شورشگران در تماس‌هایشان با شهیدان قیام و ۳۰هزار شهید قتل‌عام سال۶۷ عهد و پیمانی دوباره می‌بستند و می‌گفتند که به‌رغم همهٔ مصائبی که کرونای ولایت بر سر آنها آوار کرده، تا به‌آخر به‌مبارزه پیگیر برای برقراری دموکراسی و آزادی در ایران ادامه خواهند داد.
به‌این ترتیب، بیست و پنجمین گلریزان که همیاران سیمای آزادی به‌درستی آن را «کهکشان همیاری» و «دانشگاه آزادی و آزادیخواهی» توصیف کردند، با کمکهای بی‌دریغ به سیمای آزادی و عهد و پیمانهای شورانگیز همیاران و همرزمان شوراهای مقاومت مردمی و کانون‌های شورشی به «رژه شورشگران» برای مقاومت و پایداری، تا نیل به‌آزادی میهن و برقراری حاکمیت جمهور مردم ایران، تبدیل شد. این همیاری صحنه‌ها، تصویرها، کلامها، رابطه‌ها و همبستگی‌های بسا ارزشمندی که در جامعه ایران وجود دارد را بارز کرد.
صحنه‌های تکان‌دهندهٔ این همیاری تماس‌های هموطنان و همیاران و شورشگرانی بود که به‌رغم بیماریهای وخیم یا مشکلات جسمی تماس می‌گرفتند و در همیاری شرکت می‌کردند. حتی هموطنانی از داخل بیمارستان ضمن تماس با همیاری، با سخنانشان موجب برانگیختگی سایر همیاران می‌شدند؛ فرهاد رزمنده‌ای براستی دلاور با مقاومت و شوری مجاهدگونه به‌رغم رنج شدید بیماری ریه و بی‌نفسی فریاد همراهی و ایستادگی سرداد و همه بینندگان و هموطنانی را که شاهد این صحنه بودند منقلب کرد.
گسترهٔ جغرافیایی تماس‌های فشردهٔ هموطنان نیز شگفت‌انگیز بود. اقوام مختلف از گوشه و کنار ایران، کرد، آذری، بلوچ، فارس، کرد، لر و عرب و از اقصی‌نقاط جهان که ۵قاره را شامل می‌شد. از اروپا و آمریکای شمالی که زمستان سرد را می‌گذرانند، تا استرالیا که تابستان گرم را تجربه می‌کند؛ از آسیا و اروپا تا فیلیپین و کشورهای عربی.
تماس‌های پیاپی اشرف‌نشانها نیز پا به‌پای تماس‌های کانون‌های کانون‌های شورشی، نشان داد پایگاه مردمی این مقاومت تا حد گسترده و عمیق است. همیاران سیمای آزادی، از تلویزیون ملی به‌خاطر بازتاب خبرهای فاجعهٔ کرونا و پنهان‌کاریهای رژیم و نیز انتشار روزانهٔ آمار جانگذار قربانیان و اخبار پیشروی‌های مقاومت و جنبش اعتراضی مردم ایران علیه رژیم ولایت فقیه صمیمانه قدردانی کردند. انبوه مردم و کانون‌های شورشی که از داخل ایران، با فداکاری و در شرایطی بسیار دشوار موفق به ارتباط با سیمای آزادی می‌شدند، با بذل اعتماد و مهر و محبتی بی‌دریغ، تلویزیون ملی ایران را «صدای قیام» و «کانون‌های شورشی»، پیام‌رسان «شهیدان»، «انعکاس صدای در گلو خفتهٔ ایرانیان»، «چراغ خانه‌های ما و خانهٔ بزرگ ما ایران»، «منعکس‌کنندهٔ درد و رنج مردم به‌گروگان گرفته شدهٔ ایران» و «نوری که امید و شور و شوق را به دلهای و خانه‌ها می‌آورد» توصیف کردند.
پیام رژهٔ همیاری
۱-پیروزی استقلال مقاومت ایران و مجاهدین خلق ایران، یکبار دیگر مهر خورد. استراتژی «کس نخارد» و اتکای تمام‌عیار مقاومت ایران به مردم و خلق محبوب، بار دیگر به نمایش در آمد. آن هم مردمی که کرونا و گرانی‌های سرسام‌آور ناشی از غارت آخوندها، سفرهٔ آنها را خالی کرده است، اما وقتی پای حمایت از پیشتازانشان برای آزادی می‌رسد، از هیچ چیز دریغ نمی‌کنند.
۲-این همیاری شکست استراتژی خامنه‌ای و روحانی برای زمین‌گیر کردن مردم با کرونا بود. شور ملی و رزمندگی کانون‌های شورشی نشان داد: «ما همه با هم هستیم، ملت بی‌شکستیم!».
۳-استراتژی کانون‌های شورشی بار دیگر مهر خورد. مگر نه این است که «کانون شورشی» به‌عنوان آتش‌زنهٔ قیام و برپاخاستن است؟ پس در این رژه، کانون‌های شورشی نشان دادند چطور برمی‌انگیزانند و برپا می‌دهند و خلقی را در برابر سکون و سکوت و سیاهی آخوندی، به حرکت و شورش و خیزش فرا می‌خوانند.
۴- اثبات گسترده پایگاه سیاسی و اجتماعی مقاومت ایران، مجاهدین خلق ایران و کانون‌های شورشی در داخل و خارج کشور. بی‌شک بدون این پایگاه عظیم توده‌ای، هیچ‌گاه استراتژی کانون‌های شورشی نمی‌توانست به این نقطه برسد و گستردگی آنها در تمام ایران، به این حد برسد.
۵- تماس‌های پیاپی زنان رزمندهٔ عضو کانون‌های شورشی و سطح بالای تعهدپذیری و توانمندی آنها، بار دیگر تاثیر کیفی و ضرورت حضور زن انقلابی در خط مقدم مبارزه با آخوندها را به اثبات رساند.
۶-شرکت گستردهٔ جوانان در داخل و خارج کشور و یاری آنها به کانون‌های شورشی تداوم، امتداد و پویایی مقاومت ایران و مجاهدین را به نمایش گذاشت.
۷-فرهنگ رزمنده و پرشور کانون‌های شورشی از حد عملیات آنها گذشته، تبدیل به فرهنگ عمومی مردم ایران شده است. تا جایی که بیشتر هموطنان که چه از داخل و چه از خارج ایران تماس می‌گرفتند، بر رزمندگی، تعهد و پایداری تا به‌آخر تأکید می‌کردند.
۸-مردم و همیاران در ورای میزان پولی که کمک می‌کردند، می‌گفتند: «شرمنده هستیم!». این تنظیم رابطه یک پیام ایدئولوژیک و آرمانی دارد: این‌که تا وقتی این رژیم سرنگون نشده، هر چقدر هم کار کنند، باز هم خودشان را بدهکار می‌بینند، چرا که هنوز به آن هدف نهایی (سرنگونی رژیم و آزادی ایران) نرسیده‌اند.
پیام به دشمن
همیاری بیست و پنجم با سیمای آزادی، یک پیام روشن و محکم هم برای خامنه‌ای و رژیمش داشت: «بدان که رفتنی هستی! تعادل‌قوا را ببین خامنه‌ای».
بله، خامنه‌ای می‌خواست کرونا را تبدیل به سپری برای حفظ رژیمش کند. اما دید که چگونه مردم و کانون‌های شوشی نقشهٴ شومش را بر سرش خراب کردند. دیر نیست که شور و خروشی که بر صفحهٔ تلویزیون ملی ایران نقش بست، در خیابانهای شهرها فوران کند و سپاه پاسداران را با کانون‌های شورشی در هم بشکند و قیام آتشین این مردم عاصی، بند از بند تمامیت رژیم ولایت فقیه بگسلد.
