728 x 90

گزارش به خاک ایران- قسمت سوم- رستن از تاریخ، تولد چشمه

داستانهای مقاومت

گزارش به خاک ایران- قسمت سوم- رستن از تاریخ، تولد چشمه
گزارش به خاک ایران- قسمت سوم- رستن از تاریخ، تولد چشمه

گزارش به خاک ایران- قسمت سوم

رستن از تاریخ، داستان تولد چشمه

در قسمت قبلی برنامه گزارش به خاک ایران از زمینه و پیشینه شکل‌گیری مقاومت و مبارزه رهایی بخش مردم ایران گفتیم و شرح شرایطی که ایران در دهه ۴۰ خورشیدی در آن قرار داشت پرداختیم. اکنون به قسمت سوم این برنامه با عنوان رستن از تاریخ گوش می‌کنیم و به داستان تولد چشمه:

در فضای خانهٔ شمارهٔ۴۴۴ بولوار الیزابت در تهران سالهای دههٔ چهل، افکاری موج می‌زد که در آن سال‌ها مثالش را در ایران نمی‌توانستی پیدا کرد. این افکار، اندیشه‌های محمد حنیف‌نژاد بود که در جستجوی راهی برای باز کردن بن‌بست مبارزات مردم ایران بود.

محمد حیاتی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران می‌گوید:

آنچه حنیف‌نژاد آن روز به آن می‌اندیشید، افکاری از این قبیل بود:

«چرا انقلاب مشروطیت به خواسته‌های خود نرسید؟ چرا خون مردم و مبارزان و مجاهدان مشروطه پایمال شد و آن انقلاب بزرگ با خلع‌سلاح مجاهدین، سرانجام به روی کارآمدن یک دیکتاتوری سلطنتی منجر شد؟

چرا جنبش‌های مردم ما از جنبش جنگل و جنبش خیابانی در خون نشست و نهضت ملی و ضداستعماری مردم ایران تماماً به شکست کشانیده شدند؟» حنیف‌نژاد فکر می‌کرد:

«حالا هم رهبران سنتی و جریانهای رفرمیست نظیر نهضت آزادی و بقایای جبهه ملی، سقف مبارزه‌شان درخواست برخی اصلاحات و رفرم‌هایی در چهارچوب رژیم سلطنتی است. و به عیان درماندگی تاریخی و فقدان صلاحیت و به بن‌بست رسیدن کامل مشی خود را به عیان می‌گویند و چشم امیدشان به نسل آینده است.

مهندس بازرگان در تیرماه سال۴۲ در دادگاه گفت:

«ما آخرین سنگر دفاع از سلطنت مشروطه و قانون اساسی هستیم. بعد از این اگر دادگاهی تشکیل شود، با جمعیتی سر و کار خواهد داشت که واقعاً مخالف این رژیم است». … «نسل حاضر که ما مؤسسین نهضت آزادی ایران متعلق به آن می‌باشیم، در حکم نسل لولا یا مَفْصل تاریخ ایران به‌شمار می‌رود. واسطی هستیم مابین نسلهای قدیم ایران که قرنها به یک منوال و افکار راکد و ساکت بوده‌اند و نسل آینده‌یی که باید انشاءالله استقرار و استقلال و عظمت پیدا کند». … «در سال‌۱۳۴۳ همه گروهها و دستجات مخالف رژیم با افکار و ایدئولوژیهای گوناگون به یک ‌نتیجه واحد رسیده بودند که تنها راه مبارزه با رژیم شاه مبارزه مسلحانه است. بنده نیز ضمن دفاع در دادگاه نظامی این نکته را به‌رئیس دادگاه خاطرنشان ساختم و گفتم: ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاسته‌ایم…»

محمد حیاتی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران چنین می‌گوید:

حنیف‌نژاد فکر می‌کرد: آیا راهی برای برقراری یک حاکمیت مبتنی بر آزادی و استقلال و دموکراسی در ایران وجود دارد؟

محمد حنیف‌نژاد بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران، به راه‌حل فکر می‌کرد و این‌که چه باید کرد. او گفت:

«تک به تک سراغ تمامی فعالان سیاسی آن زمان رفتم و همه آنها می‌گفتند: کاری نمی‌شود کرد. دیگر تمام شد».

همه کس از ناامیدی و یأس گفتند، همه به بن‌بست اشاره کردند و انگشت سکوت! و تهدید را نشان دادند! آیا طبق مثَل معروف ما ایرانیان، جویندهٔ راه آزادی مردم ایران یابنده می‌شد؟ آیا او می‌توانست از میان دریای خلق، تک گوهرانی را بیابد و با همان تعداد اندک، راه را آغاز کند؟ کمی هم با خود او آشناشویم:

محمد‌حنیف‌نژاد، بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران، متولد۱۳۱۸ در تبریز، فارغ‌التحصیل دانشکده مهندسی کشاورزی، از جمله جوانان آگاه و انقلابی بود که ضمن شرکت فعال در مبارزات سیاسی سالهای ۴۲‌ـ‌۳۹، به‌دنبال ریشه شکستها و ناکامیهای گذشته بود. او در جریان مبارزات دانشجویی با سعید محسن و سایر جوانان پرشوری که با صداقت مبارزه می‌کردند، آشنا شد. حنیف‌نژاد در آستانهٔ رفراندوم به‌اصطلاح انقلاب سفید شاه، در بهمن۴۱، پس از سرکوب دانشگاه، به زندان افتاد و بعد از آزادی از زندان به خدمت سربازی اعزام شد.

ابراهیم مازندارنی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران می‌گوید:

«از سال۴۳ که اعضای نهضت در زندان بودند، من مرتب به ملاقات آنها می‌رفتم. از جمله ملاقات مرحوم طالقانی و مرحوم بازرگان. در یکی از این ملاقاتها یکی از اعضای نهضت آزادی به من گفت که دوستانت بیرون رفته‌اند، آیا با آنها تماس داری یا نه؟ پرسیدم، منظورت کیست؟ گفت، محمد حنیف‌نژاد و سعید محسن آزاد شده‌اند، … گفتم آدرسشان را ندارم چطور گیرشان بیاورم. گفت مهندس سعید در وزارت کشور کار می‌کند … …محمد آقا را از قبل می‌شناختم. از تبریز. چون خانه‌هایمان تقریباً نزدیک بود. ولی با او هم خیلی صحبت نکرده بودم. بعد از مدتی محمد حنیف خودش آمد. از تبریز و گذشته‌های آن صحبت کردیم. به این ترتیب رفت و آمد به خانه شروع شد و هر چه می‌گذشت بیشتر می‌شد. تا این‌که خانه ما شد محل اکثر نشستهای محمد آقا با بسیاری از کادرهای برجسته سازمان و همین‌طور محل ملاقات او با سران نهضت آزادی.

یکبار که به ملاقات مهندس بازرگان رفته بودم، به من گفت که ما در راه مبارزه اشتباهات بزرگی داشتیم و اگر نداشتیم بدون این‌که به نتیجه‌یی برسیم، پشت این میله‌ها نمی‌آمدیم. بعد گفت ما هنوز از علم مبارزه برخوردار نیستیم.
و در واقع محمد آقا به علم مبارزه که بازرگان و نهضت آزادی از آن برخوردار نبودند، دست پیدا کرده بود و می‌گفت همه باید به علم مبارزه مسلح شویم. باید کادرهایی تربیت کنیم که آن کادرها خودشان به‌صورت تصاعدی به تربیت کادرهای دیگر بپردازند و بتوانند این راه را تا مقصد نهایی ادامه دهند.
محمد حنیف که مهندس کشاورزی بود، در آن ‌زمان در سازمان کشاورزی دشت قزوین کار می‌کرد و طرح‌های بسیار خوبی هم داشت. حتی من از سعید شنیدم که دست‌آوردهای ارزشمندی در زمینه کشاورزی داشت.
… در خانه‌اش اولین چیزی که چشمگیر بود، کتابخانه‌اش بود. کتابخانه را با جعبه‌های سیب و پرتقال با سلیقه درست کرده بود. بقیه وسایل اتاقش هم از یک زیلو و یک رختخواب یک قوری و کتری تجاوز نمی‌کرد. یعنی تقریباً هیچ چیزی از یک زندگی عادی وجود نداشت.

محمد حیاتی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران می‌گوید:

«محمد حنیف‌نژاد و سعید محسن با الهام از پیام امام علی ع که در اولین بیانیه‌اش بعد از رسیدن به حکومت عنوان شده: «ان من صرحت له العبر عما بین یدیه من المثلات (در همین حین می‌توان همین خطبه از نهج‌البلاغه را نیز پیدا کرد و همین خطبه را هم همان‌طور که این کلمات حضرت علی ع خوانده می‌شود نشان داد که این بخشی از خطبهٔ حضرت علی ع است.) حجزته التقوی عن تقحم الشبهات (همانا کسی که تجارب پیشینیان برایش روشن گردیده است تقوی مانع از لغزش و افتادنش به دام شبهه‌ها می‌شود» به بررسی تاریخ مشروطه به بعد پرداختند. … آنها به‌خوبی درک کرده‌اند که زمانی یک شکست به پیروزی بدل می‌شود… که با ایمان و تکیه بر اصول مبارزاتی و عقیدتی می‌توان جو یأس و ناامیدی را شکسته و، به جمع‌بندی پرداخته و با تحلیلی درست از حرکت گذشته رهنمودهای مناسب را برای حرکت آینده به‌دست آوردند.

این تجارب و این جمع‌بندی تجارب گذشتگان و نتیجه‌گیری انجام شده توسط بنیانگذاران مجاهدین چه بود؟

دوستان گرامی رادیو مجاهد، قسمت سوم سلسله برنامه گزارش به خاک ایران با عنوان رستن از تاریخ در اینجا به پایان رسید. در برنامه آینده در رابطه با تجاربی که توسط بنیانگذاران جمع‌بندی شد خواهیم شنید.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c0e483fe-5f0a-4afd-b6d6-31dd841285e3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات