قرارداد استعماری آخوندها با چین
اول بذارید ببینیم واقعاً این قرارداد۲۵ ساله چی هست؟ تا بعد دربارهاش قضاوت کنیم.
مقامهای رسمی رژیم درباره محتوای توافق ۲۵ساله کاملاً سکوت کردند و مطلقاً وارد محتوای این توافق نمیشوند. یا در حد ایما و اشاره یک چیزهایی میگویند اما از متن توافق تا الآن چیزی منتشر نشده، فقط یک متن مشکوک، سال۹۹ یک سایت حکومتی منتشر کرد که زود هم جمعش کردند، آن متن هم بیشتر بهعلت مصاحبه رئیس اتاق بازرگانی رژیم و چین (به اسم مجیدرضا حریری) کمی انعکاس پیدا کرد که طرف برگشت و با گله و شکایت گفت من که رئیس اتاق بازرگانی ایران و چینم، از متن قرارداد خبر ندارم، فقط دیدم توی یه رسانهیی یه سند به این اسم منتشر شده، کمیسیون امنیت ملی مجلس با من تماس گرفت و گفت یه نسخه هم به ما بدهید بدانیم چیه؟ گفتم واله منهم بیخبرم! بعدش مرکز پژوهشهای مجمع تشخیص مصلحت نظام به من زنگ زدند و یه نسخه از قرارداد و خواستند که بازم گفتم ندارم، منم بیخبرم! این عنصر حکومتی که با سایت تروریستی تسنیم روز ۲۹تیر۹۹ گفتگو میکرد، همانجا گفته بود این سند در هیات دولت تصویب شده و کسی هم از محتوایش خبر ندارد!
همین رئیس اتاق بازرگانی یک نکته دیگه هم همانجا میگوید و اضافه میکند که این توافق درباره جزیره کیش نیست بلکه درباه بندر جاسک و سواحل مکرانه!
از منابع داخلی و حکومتی بیشتر از این، مطلب قابل حسابی در دست نیست. یعنی باید بیشتر جستجو کنیم.
خب مجبوریم بریم سراغ منابع خارجی تا ببینیم آنها چیمیگویند؟ و آنها چه اطلاعی از این توافق دارند؟
مهمترین رسانه معتبری که درباره این توافق مطلبی منتشر کرده، نشریه «پترولیوم اکونومیست» هست که همان سال۹۹ نوشته بود حجم سرمایهگذاری در آن توافقنامه یک چیزی بین ۲۸۰تا ۴۰۰میلیارد دلاره. و بعد هم اضافه کرده بود که حجم عمده این سرمایهگذاری در همان سال اول اجرایی شدن توافق، در صنایع نفت و گاز ایران (که اساساً در مالکیت پاسدارها و بنیادهای خامنهای و آستانقدسه) سرمایهگذاری میشود. یعنی هیچ پول نقدی در میان نیست بلکه سرمایهگذاریست و به مرور سرمایهگذاری میشود.
چارچوبی که چینیها مشخص کردن برای این سرمایهگذاری، همان چارچوب طرح معروف چینیهاست به اسم: «یک کمربند، یک راه»!
این طرح در واقع یک ابرپروژه چینیست که میخواهد اقتصاد چین را در تمام آسیا به راحتترین شکل گسترش بدهد و بعد هم راه مبادلات اقتصادی چین با اروپا را تضمین کند. این پروژه با در اختیار گرفتن چندین بندرگاه بزرگ در کشورهای مختلف مثل پاکستان و سریلانکا و ایران و با تملک شاهراهها و فرودگاههایی در منطقه همان بندرها، سوددهی این شاهراه را تضمین کند.
از آنچه که چینیها در پاکستان و سریلانکا و جاهای دیگر کردند، میشود فهمید که این قبیل طرحهای چینی چقدر استعماری هستند. این را در همین گزارش توضیح میدهم.
پول پایه در این توافق، پول ملی چین یعنی «یوآن» است.
توافق پایهیی این قرارداد سال۹۴ بین خامنهای و رئیسجمهور چین امضا شده، یعنی از جانب رژیم، یک توافق دو باندی ست! یعنی هر دو باند در آن توافق دارند... . .