گزارش ویژه هفته- مقاومت همهجانبه- همبستگی مجاهدی
دوستان و همراهان عزیز رادیو مجاهد سلامهای گرم ما را از برنامه گزارش هفته بپذیرید. در چند هفته اخیر درباره مقاومت همهجانبه صحبت کردیم و گفتیم که در کلیترین شکل یک مقاومت وقتی جدی خواهد بود که هم در سازمان رزم و هم در برنامه زندگی تک به تک افرادش به یک فرهنگ تبدیل بشه.
یعنی اینکه تا اونجایی که تک به تک آحاد مردم بر میگرده هرکس به هر شکلی و تا هر اندازه که میتونه باید کار مقاومت در برابر دیکتاتوری رو در لحظه به لحظه زندگیش جاری کنه.
یعنی فرضا از همون اول صبح که از خونه بیرون میاد تا شب که به خونه بر میگرده هرجا که فرصت شد یا هر لحظه که تونست خودش فرصتی ایجاد کنه به هر اندازه که میتونه به رژیم ضربه بزنه، علیه رژیم حرف بزنه، هر اندازه که میتونه اقدامات رژیم و افشا و بیخاصیت کنه، به امکانات دیکتاتور آسیب بزنه، برای مقاومت تبلیغ کنه، برضد دشمن افشاگری کنه، برای مقاومت امکاناتی اگه میتونه فراهم کنه، فراهم کنه و از یک قدم تا یک ضربه تا یک دعا به نفع مقاومت و به ضرر دیکتاتوری کوتاه نیاد.
از اونطرف مقاومت هم باید متقابلا تمامی امکاناتی را که مردم براش اینطوری فراهم میکنن سازمان بده، سازمان رزمش و کامل کنه، بخش آموزش و راهبندازه، قسمت ارتباطات رسانهیی و بینالمللی و ایجاد کنه، برنامههای خودش برای براندازی دیکتاتوری رو به همه اعلام کنه و در عمل هم این برنامهها رو پیش ببره.
بخشی از این کارها خب البته کار کانونهای شورشیه
بخشی کار شوراهای مقاومته
بخش دیگهای هم مربوط میشه به ارگانهای تخصصیتر سازمان مقاومت که در قسمتهای قبلی کمی به اونها اشاره کردیم.
اما امروز میخوام با اجازه یه پرانتز وسط بحث باز کنم و یک نکته ضروری رو یادآوری کنم و او نهم در واقع چیزیه که بر میگرده به رابطه آدمهای یک مقاومت با همدیگه.
شما وقتی به دشمن نگاه میکنید میبینید از امکانات دولتی و ثروتهایی که البته تماماً متعلق به مردمه و بهناحق مصادره شده داره علیه مردم مورد استفاده قرار میده
امکاناتی که یک در هزارش رو هم مقاومت در اختیار نداره
اما خوبه بدونیم ما هم چیزهایی داریم که دشمن نداره و خودشو بکشه هم هیچوقت به دست نمیاره
یکی از اون چیزهایی که هرگز دشمن به خواب هم نمیتونه ببینه، همبستگی مجاهدیه بله همبستگی مجاهدی!
ما شاید از نظر افراد سازمانیافته کمتر از دشمن باشیم اما ما همه پاکبازیم ما همه آماده فدا کردن همه چیزمون برای رهایی مردممنون هستیم و وقتی که دو نفرمون به هم وصل میشیم قدرتمون بهمراتب بیشتر میشه و وقتی که چند نفر میشیم دیگه قدرتمون غیرقابل حساب میشه.
چرا؟
چون نیروی محرک رزمنده مقاومت عشقه، عشق! عشق به آزادی میهن و آبادی ایران و رفاه و برابری مردم!
اینه اون نیروی محرکی که وقتی بین چندتا آدم رابطه برقرار میکنه به معدنی از انرژی دست پیدا میکنه که غیرقابل محاسبهاست.
اگه حوصلهاش و داشته باشید میخوام یه خاطره از محمد آقای حنیفنژاد بنیانگذار کبیر سازمان براتون بگم، قدیمیترها تعریف میکنن قبل از ضربه سال۵۰ یه روزی محمد آقا نفرات اصلیش و جمع کرد و گفت بهرغم اینکه شرایط کار مخفی ایجاب میکنه که هر کسی کمترین اطلاعات و از بقیه نفرات داشته باشه اما الآن سازمان ما اونقدر رشد کرده و بزرگ شده که حفظ تشکیلات فقط با اصول و پایههای امنیتی مقدور و ممکن نیست از اینجا به بعد ما باید بچههامون همدیگه رو بشناسن تا بتونن در شرایط سختی که در پیشه به همدیگه با چشم باز اعتماد کنن و این مقدور نیست مگه اینکه از قالب تیمهای کوچیک دو سه نفره خارج بشن و در جمعهای بزرگتری از مجاهدین با همدیگه ارتباط بر قرار کنند چون از اینجا به بعد اون عنصری که میتونه سازمانو حفظ کنه علاقه و وابستگی افراد به همدیگه است آدمها فقط با داشتن شناخت عمیق از همدیگه است که میتونن در شرایط سخت و زیر شکنجه و تحت تعقیب نیروهای سرکوبگر به همدیگه اعتماد کنن.
با این استدلال بنیانگذارها برنامه چیدن و جمعهای بزرگی از اعضا و مسئولان سازمان و در برنامههای کوهنوردی با همدیگه آشنا کردن.
اتفاقا همین آشناییهای اولیه تحت اشراف بنیانگذارها باعث شد که خیلی از اعضا و مسئولان سازمان بتونن همدیگه را ببینن و بعدها وقتی که در شهریور سال۵۰ سازمان ضربه خورد، اعضای سازمان بتونن با شناخت نسبی از همدیگه از سردرگمی یا احتمالاً فتنهانگیزیهای دشمن در ا مون بمونن
خب حالا برگردیم به بحث خودمون و اوضاع امروز خودمون.
توی شرایطی که آخوندها حاکم کردن بهنظر شما داشتن یکی دو تا سه تا همرزم شورشی که آب و نون و تمامی زندگی و امکاناتشو با همرزماش شریک شه چقدر ارزش داره؟
کسی میتونه برای این پدیده قیمت تعیین کنه؟
منکه نمیتونم
بله دوستان، یکی از وجوه یک مقاومت همهجانبه پیدا کردن همراهان همرزم همدله و این اولین کاریه که باید کرد، خودتون دست به کار بشید، کانون شورشیتونو با نفراتی که خودتون انتخاب میکنید و خودتون میسازیدشون گسترش بدید.
برای خودتون تکیه گاهی از عشق و علاقه رزمنده مجاهدی و شورشی ایجاد کنید.
و اینطوری خودتونو در برابر دشمن تکثیر کنید.
دایره اقداماتتون و گسترش بدید
پیرامون خودتون یه ملاء هوادار درست کنید و اینطوری اتفاقاً امنیت خودتون و افرادتون رو هم بالا ببرید.
برای خودتون تعهد بذارید که هر هفته حداقل یک نفر رو در ملاء خانوادگی یا دوست و فامیل و آشنا برای پیوستن به جمع خودتون کاندید کنید و پله پله بیاریدش تا جایی که او نهم بشه یکی مثل خودتون.
یه مجاهد شورشی که جز عشق به آزادی میهن و رفاه و برابری مردم سودای دیگهای توی سرش نباشه.
مطمئن باشید که قدرت تکثیری که سازمان رزم انقلاب و کانون شورشی داره، خیلی بیشتر از اون چیزیه که حتی فکرشو میکنید.
به راندومان همین دو ساله اخیر کانونهای شورشی نگاه کنید ببینید از کجا به کجا رسیدن؟
این واقعیت شاخص خوبیه برای اینکه راه گسترش و پیشرفت و پیدا کنیم.