گزارش ویژه-گرانی و کمبود نان
چگونه روی سیاستهای دیگران تاثیرگذار باشیم؟
در برنامه قبلی درباره مقاومت همهجانبه در برابر دیکتاتوری صحبت کردیم و امروز میخواهم چند تجربه را با شما در میان بگذارم. که نشان میدهند چطوری میتوانیم کارهای بزرگی در مقاومت برضد دیکتاتوری انجام بدهیم. کارهایی که شاید حتی فکر کردن به آنها هم اولش غیرواقعی بهنظر میرسد. اما قبل از اینکه وارد بحث سیاسی بشویم میخواهم یک چیزی رو به شما بگویم، یک نکته شاید ساده و غیرسیاسی و کمی هم خصوصی. بله خصوصی! ما، ما یعنی من که اینور خط نشستم و میکروفون جلومه با شما که اونور خط نشستید و دارید برنامه رو گوش میکنید، نمیدونم چقدر به همدیگه فکر میکنیم؟ اما من بهعنوان یه مجاهد میتونم بهتون قول بدم که ما همیشه به شما، زندگی، مشکلاتتون و سختیهایی که باهاشون روبهرو هستید فکر میکنیم، نه حالا بلکه سالهاست یعنی خیلی ساله که فارغ از هر بحث سیاسی ماها یعنی من و بقیه مجاهدین تلاش میکنیم فقط و فقط برای آزادی، رفاه، عدالت و پیشرفت شما مردممون کار کنیم و تمام این بحثها و گزارشهایی رو هم که هرهفته با شما درمیون میذارم برای اینه که بتونیم یه روزی سرزمینمونو از شر دیکتاتوری خلاص کنیم وبا همدیگه برای یکساعت هم که شده بشینیم و راحت و خودمونی با همدیگه گپی بزنیم و برای ساختن مملکتمون با همدیگه همفکری کنیم. راستش امروز اول برنامه همینطوری بهذهنم زد که اونی رو که توی دلمه، صاف و ساده بهتون بگم. همین! چون احساس میکنم ما همگی چه اینور سیم چه اونور سیم با همدیگه یه خونوادهایم، خونواده بزرگ مقاومت!
خب فکر کنم امروز زیادی احساساتی شدم پس بهتره بریم سر بحث اینهفتهمون و اینکه ما آدمهای عادی چطوری میتونیم کارهای بزرگ و غیرعادی جلوی رژیم و برای آزادیمون انجام بدیم؟
حتماً شما هم این یکی دو هفته در کوران خبرهای مختلف ایران و جهان بودید؛
از کرونا و گرونی و فقر و بیکاری و سرکوب در ایران گرفته تا مبارزات انتخاباتی آمریکا و زلزله توی ترکیه و یونان و جنگ کشورهای مختلف.
اما مطمئنم مهمترین مسألهیی که ذهن هر ایرانی رو بهخودش مشغول میکنه مبارزه برای آزادی ایرانه.
هفته قبل گفتیم که مبارزه جنبههای مختلف و راههای گوناگونی داره
هفته قبل درباره مقاومت همهجانبه صحبت کردیم و امروز میخوام کمی درباره این صحبت کنیم که ماها چطوری میتونیم کارهای بزرگ بکنیم؟ و فرضا ماها چطوری میتونیم روی سیاستهای کشورهای دیگه تاثیر بذاریم؟ یا حداقل هرجا که میتونیم چوب لای چرخ رژیم و سیاستهاش بذاریم؟
در واقع امروز میخواهیم ببینیم که اگه در شهر و دیار خودمون میتونیم در هر تردد و هر مهمانی و هر کنش و واکنشی در مناسبات اجتماعی، خانوادگی و فامیلی به رژیم ضربه بزنیم و مقاومتمونو تقویت کنیم پس باید ببینیم آیا در عرصه سیاست خارجی و پیچیدن جلوی طرحهای استعماری حامیان مماشاتگر رژیم هم میتونیم کاری کنیم؟
یعنی خلاصه کنیم:
ما بهعنوان شهروندان عادی اما معترض و شورشی چگونه میتوانیم روی قدرتهای بزرگتر از خودمون تاثیرگذار باشیم؟
فرضا آیا اصلاً ما میتوانیم روی سیاستهای بینالمللی تاثیر بذاریم؟
آیا این سادهلوحی نیست که تصور کنیم ما بدون هیچ امکان دیپلماتیک یا بدون داشتن هیچ اهرم اقتصادیای میتونیم روی سیاستهای دیگران تاثیر بذاریم؟
برای پاسخ به این سؤال خوبه چند واقعیتو مرور کنیم:
تابستون سال۸۸ بود که همین ما آدمهای بهقول معروف «یکلاقبا» آمدیم توی خیابان و در حالیکه با پاسدارای آدمخوار درگیر بودیم، رو کردیم به حکومت وقت آمریکا و گفتیم لطفاً دو دوزه بازی نکن! بگو که در دعوای مردم ایران با دیکتاتوری آخوندها طرف کی هستی؟ یا با ما باش یا با اونها (یعنی یا با ما یا با آخوندها) خب البته اونها همونطور که بعداً خودشون هم گفتن اونروز انتخاب درستی نکردن، اما مگه مردم ما جا زدن؟
من خوب یادمه قیام هشتاد و هشت و تقریباً تا اواخر زمستون ۸۸ ادامه دادیم، عاشورای ۸۸ که یادتونه؟ مردم رژیمو لوله کردن! و بعد همینطوری ادامه دادیم تا رسیدیم به قیام بزرگ دی ۹۶ که حقیقتاً رژیمو به تلاطم انداختیم و همینطوری ادامه دادیم تا رسیدیم به قیامهای ۹۷ که یادتونه. نتیجه چی شد؟ ۴ماه بعد از قیام دی ۹۶ و وقتی قیامهای ۹۷ ادامه پیدا کرده بود دقیقاً روز ۸می ۲۰۱۸ (یعنی ۱۸اردیبهشت ۹۷) آمریکا تصمیم به خروج از برجام گرفت! اگه یادتون باشه روحانی بارها و بارها آمد و گفت اون قیامها بود که باعث شد آمریکاییها از برجام کنار بکشن.
چرا؟ چرا آمریکاییها تصمیم گرفتن از برجام کنار بکشن؟ چون اونکار از نظر حقوقبینالملل که زیاد به نفعشون نبود، حتی با متحدان اروپاییشون هم بر سر همین موضوع کارشون به اختلاف کشید. اینها رو که یادتونه؟! خب اون قیامهای ۹۶ و ۹۷ باعث شد! ما همین خود ما یعنی من و شما و بقیه همسایههامون و بقیه اهالی شهر و ساکنان سایر شهرهامون تونستیم روی سیاست خارجی یک کشور مهم خارجی و ارتباطاتش با دیکتاتوری آخوندها تاثیر بذاریم.
بریم سراغ یه مورد دیگه:
۲۱ می۲۰۱۸ (یعنی ۳۱اردیبهشت ۱۳۹۷) وزیر خارجه آمریکا اومد و شروط ۱۲ مادهای آمریکا رو جلوی رژیم گذاشت که تماماً متمرکز بود روی اقدامات اتمی، موشکی و تروریستی رژیم و هیچ کلمهای روی توقف نقض حقوقبشر در ایران توی طرحش نبود
ژوئیه و اوت ۲۰۱۸ مردم ایران قیامهای سنگینی کردند و بعدش دیدیم که لحن آمریکاییها هم عوض شد و مسأله حقوقبشر رو هم در دعواهاشون با رژیم مطرح کردن.
یه مورد دیگه: در قیام آبان ۹۸ در روز ۴دسامبر ۲۰۱۸ مجاهدین اعلام کردند شمار قربانیان قیام از هزار نفر بیشتر شد
درست روز بعد برایان هوک مسئول میز ایران در وزارتخارجه آمریکا آمد و گفت آمار ما میگه کشتهشدگان قیام ایران از هزار نفر بیشتر شده و بلافاصله نیویورک تایمز و آسوشیتدپرس هم اعلام کردند که این آمار را قبل از همه مجاهدین اعلام کردهاند
یا در یک مورد دیگه همون سال در اواسط دسامبر مجاهدین اعلام کردند آمار قربانیان قیام آبان بیشتر از ۱۵۰۰نفره
چند روزبعد یعنی در ۲۳دسامبر رویترز هم آمد و اعلام کرد بر اساس سه منبع در وزارت کشور رژیم آمار قربانیان قیام ۱۵۰۰نفره، یعنی همون آمار مقاومتو تأیید کرد و در ۲۸دسامبر وزیر خارجه آمریکا هم آمد و به همین اعداد استناد کرد و بعدش هم دیگه وزارتخارجه کشورهای اروپایی و عفو بینالملل بودند که اومدن و یکی یکی این عدد و تأیید و اعلام کردند و رژیمو توی مخمصه انداختن. مخمصهای که همین من و شما و بقیه قیام آفرینها براش تدارک دیده بودیم.
خب میبینید که مبنای همه این قضایا همونیه که توی خیابونا اتفاق میافته.
یعنی مبنا همون قیامیه که مردم و کانونهای شورشی توی هر شهر و خیابونی برپا میکنن.
و خب حالا الحمداله یک مقاومت سازمانیافته و بزرگی هم هست که اگه یه سرش توی شهرها و خیابونهای مملکته، یه سر دیگهاش هم توی خیابونهای پایتختهای جهانه، یه سر دیگهاش هم توی راهروهای نهادهای حقوقبشری بینالمللی و مجالس و کنگرههای دنیاست، یه سر دیگهاش هم با هزاران هزار شاخه توی دنیای رسانههاست که هر حرکت و اتفاق و قیامی توی شهرهای مملکتو بلافاصله به تمام دنیا و نمایندگان مردم کشورهای مختلف و رسانههاشون منعکس میکنه و نمیذاره که قیام در تنهایی و سکوت و تاریکی اختناق کارشو پیش ببره و بهراحتی هم سرکوب بشه.
یعنی هر یک حرکتی که توی خیابونهای مملکت انجام میشه هر اعتراض و اعتصابی بلافاصله آثارشو و تلاطم سیاسی ناشی از اونو میشه توی دهها کشور و پارلمان دنیا دید.
خلاصهاش کنم:
ما باید باور کنیم که همهمون با همدیگه یه خونواده خیلی خیلی بزرگیم که همبسته و متحد و با یه تقسیم کار جدی و یه مدیریت بینظیر داریم کاری میکنیم که بعضی وقتها از عهده یه دولت هم برنمیاد و البته اینهمه رو از «با هم بودن» و همبستگی و اتحادمون توی سازمان کار مقاومتمون داریم. سازمانی که ما رو نه فقط با دستهامون و نه فقط با عقاید و افکارمون بلکه با قلبهامون به همدیگه پیوند میده و یه همچین رابطههاییه که میتونن دیکتاتوری رو اینطوری عاجز کنن.