گفتگو با بهزاد صفاری
میهمان این برنامه از مجموعه برنامههای کنتراست، بهزاد صفاری میباشد. او از مسئولان و همچنین از مشاوران حقوقی سازمان مجاهدین خلق ایران است.بهزاد صفاری در این گفتگو از چگونگی آشناییاش با سازمان مجاهدین خلق ایران میگوید ولی موضوع اصلی گفتگو، «دیپلماسی انقلابی» میباشد. پهنهای که بهزاد صفاری سالها در آن فعالیت داشته است.
او توضیح میدهد که تفاوت دیپلماسی انقلابی چیست و چه ویژگیهایی دارد. همچنین تاثیر این دیپلماسی روی تحولات و قیام و اعتراضات مردم در داخل ایران را از زبان بهزاد صفاری میشنویم.
ترک ایران در زمان شاه
بهزاد صفاری متولد ۱۳۳۹در اصفهان، در اواخر زمان شاه در سال ۱۳۵۶از ایران خارج و با هدف تحصیل راهی انگلستان شد. او تحصیل در رشتهٔ مکانیک را در انگلستان و رشتهٔ حقوق را در ژنو سوئیس پیگرفت.
بهزاد صفاری میگوید اگر مجدداً به دنیا بیاید رشتهٔ علوم سیاسی را انتخاب خواهد کرد چرا که فکر میکند خیلی بیشتر به درد مبارزه میخورد!
آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران
بهزاد صفاری با نام مجاهدین در روزنامهای که مطلبی در رابطه با تظاهرات ضد شاه در آمریکا چاپ شده بود و از گروههای مختلفی که ضد شاه فعالیت میکردند اسم برده بود مواجه شد.
از آنجا که او به اسلام علاقه داشت و مذهبی بود از نام مجاهدین خوشش آمد و به گفتهٔ خودش از همان لحظه احساس کرد که مجاهد خلق است.
کلمهٔ مجاهد برای بهزاد صفاری جذاب بود چرا که در قرآن در مقابل کلمهٔ قاعدین به کار میرفت و به کسانی اطلاق میشد که در راه آزادی مبارزه میکنند.
آغاز فعالیت حرفهیی در مجاهدین
بهزاد صفاری در سال ۱۳۶۰که مبارزات قهرآمیز با رژیم خمینی بهدلیل سرکوب شدید از بین رفتن همهٔ آزادیهای سیاسی اجتماعی شروع شد، وارد فعالیت حرفهیی با مجاهدین شد.
او بهطور خاص به پیامی از موسی خیابانی اشاره میکند که در همان زمان منتشر شد. در این پیام، موسی خیابانی دانشجویان را به مبارزهٔ حرفهیی دعوت کرد و اولین شرطش هم ترکتحصیل بود.
از چه زمانی فعالیت حرفهیی خود را با مجاهدین شروع کردید؟
من از زمانی که به انگلیس رفتم خیلی بیشتر وارد دنیای سیاست شدم چون کتاب بود و آزادی بود و میشد خیلی بیشتر مطالعه کرد.
همان یعنی قبل از انقلاب ضدسلطنتی موقع سازمانی بود به نام سازمان دانشجویان مسلمان که جزو هواداران مجاهدین بود که با آنها رفت و آمد داشتیم و کار میکردیم که بعد هر کدام یه یک سمتی رفتند و تعدادی هم سمت مجاهدین آمدند.
در سال ۶۰که مبارزه مسلحانه بهدلیل سرکوب خمینی شروع شد ما فعالیت حرفهیی خودمان را شروع کردیم.
بهطور خاص آن موقع پیامی از طرف سردار موسی خیابانی منتشر شد که دانشجویان را به مبارزه حرفهیی دعوت کرد که اولین شرط آن هم ترکتحصیل بود.
«دیپلماسی انقلابی» چیست؟
به گفتهٔ بهزاد صفاری که ۴۰سال تجربهٔ کار سیاسی- حقوقی دارد، دیپلماسی مجاهدین روی ۳اصل پایهریزی شده است که این اصول را بنیانگذار سازمان، محمد حنیفنژاد بنا نهاد:
یکم. وحدت ایدئولوژیک
دوم. وحدت تشکیلاتی
سوم. وحدت استراتژیک
محمد حنیفنژاد تأکید کرد که پایبندی به این اصول ضامن بقا و رمز پیروزی مجاهدین در همهٔ زمینهها خواهد بود.
در مجاهدین شرافت و سیاست یکی میشود
بهزاد صفاری میگوید در مجاهدین و در کار سیاسیشان شرافت، بالاترین الویت است. او میگوید که یک ملت، تمام اشتباهات سیاسی یک جریان را میپذیرد و آن را فراموش میکند ولی خیانتی که توسط آن جریان به اعتماد مردم شود را هرگز. و مجاهدین در این زمینه بسیار پرهیزکار هستند.
بهزاد صفاری میگوید «دیپلماسی انقلابی» این نیست که از بالا و از مذاکرات با دولتها و مقامات رسمیشان شروع شود بلکه از پایین شروع میکند.
در منطق عام و رایج دیپلوماسی، کسی برنده است که در تعادلقوا بالاتر باشد یعنی موقعیتهای بالاتر در زمینهٔ مالی و موقعیت جغرافیایی و…. داشته باشد.
سازمان مجاهدین خلق ایران هیچکدام از این موقعیتها را ندارد پس چطور میخواهد با کشورها طرف حساب شود؟
شیوه ورود مجاهدین در دیپلماسی
بهزاد صفاری میگوید ما برای اینکه کار دیپلماسی کنیم باید از پایینترین اعضای احزاب شروع کنیم و قطعنامهها را تصویب کنیم و به حوزهها ببریم و همینطور برویم تا بالا تا تبدیل بشود به سیاست آن حزب.
در این مسیر رژیم هم سنگاندازی و مانعتراشی میکند و این کار، واقعاً سخت و با سوزن کوه کندن است و نیازمند داشتن یک تشکیلات انقلابی است.
به گفتهٔ بهزاد صفاری: « در سازمان مجاهدین، کار دیپلماسی داریم اما دیپلمات نداریم. چون همه رزمندگان آزادی هستند»
بهزاد صفاری میگوید رژیم هم از همین عبارت «دیپلماسی انقلابی» استفاده میکند و آنها تعریفشان از آن این است که «دیپلماسی انقلابی» یعنی گوش دادن به حرف امام! یعنی تمام خزعبلاتی که امامشان میگوید را دیپلوماسی انقلابی مینامند و این چیزی نیست جز دیپلوماسی تروریسم.
مثلا همان ابتدا که خمینی روی کار آمد موضوع گروگانگیری سفارت آمریکا را داشتیم که ناشی از همان دیپلماسی تروریستی است.